دسته بندی :مرخصی

7 مقاله

مرخصي حلاليت

مرخصی حلالیت

یک سال بود که احمد به مرخصی نیامده بود. او با آغاز جنگ تمام وقت و انرژی خود را صرف خدمت به مجروحان کرده بود و همیشه در منطقه به سر می‌برد. در ابتدا در کرمانشاه مشغول انجام وظیفه بود، بنا به تقاضای خود، به صورت داوطلبانه به خط مقدم

به سوي جبهه

به سوی جبهه

مادر شهید «علی رضا اسدزاده» نقل می کند: فرزندم علی رضا موقعی که از منطقه عملیاتی به مرخصی می‌آمد، سعی می‌کرد که هر چه زودتر و قبل از پایان مرخصی به جبهه برگردد. حتی چندین بار در جبهه مجروح شده بود که با من و پدرش هم در میان نگذاشته

من به مرخصي نمي روم

من به مرخصی نمی روم

گویا ایثار و فداکاری بر تمام جانش حاکم بود و حرف اول و آخر را او می زد. مثلاً در جبهه به دوستانش می گفت: شما که زن و بچه دارید، به مرخصی بروید و من که مجرد هستم، نیازی به مرخصی ندارم. به همین علت، بسیار کم، به مرخصی

من به مرخصي نمي روم

من به مرخصی نمی روم

گویا ایثار و فداکاری بر تمام جانش حاکم بود و حرف اول و آخر را او می زد. مثلاً در جبهه به دوستانش می گفت: شما که زن و بچه دارید، به مرخصی بروید و من که مجرد هستم، نیازی به مرخصی ندارم. به همین علت، بسیار کم، به مرخصی

خاطرات رزمندگان 1

خاطرات رزمندگان ۱

۱۲ بسیجی نیروها سعی داشتند به آن طرف نهر جاسم بروند عده‌ای بسجیان که شنا بلد بودند خود را به آب انداختند تا به آن طرف روند، آب نهر سرعتی نداشت ولی هربار که گلوله توپ یا خمپاره‌ای در آن فرود می‌آمد مثل فواره‌ای قوی نهر را متلاطم می‌کرد بسیجیها

آداب جبهه 7

آداب جبهه ۷

مراعات مخاطبان در نامه‌هایی که نیروها عموماً به خانواده می‌نوشتند، به نحو قابل قبول و دور از اغراقی سعی داشتند به آن‌ها بفهمانند که از ناحیه‌ی فرزند خود هیچ احساس نگرانی نداشته باشند، بعد شروع می‌کردند به شمردن بعضی امکانات و بیان خاطرات و حال خوشی که با دیگر هم‌سنگران

آداب جبهه 5

آداب جبهه ۵

ذکر مصیبت مادر در غیر از ماه محرم و ایام عزاداری، دسته‌هایی به تناوب، شب‌هایی در هفته و اوقاتی در شبانه روز به عزاداری می‌پرداختند و از آن جمله، بچه‌هایی که تمام روز ذکرشان به طور خاص یا زهرا (س) بود. در پادگان، زمین صبحگاه و در خط مقدم، بزرگترین

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا