دسته بندی :مروارید

2 مقاله

مروارید گران‌بها

مروارید گران‌بها

مروارید گران‌بها نقل شده است که شبی در هند، خردمندی طول ساحل اقیانوس را می‌پیمود که به دهکده کوچک ماهیگیران رسید. درحالی‌که آواز می‌خواند از آن‌جا دور می‌شد تا به راهش ادامه دهد که مردی دوان‌دوان در پی او آمدو گفت: خواهش می‌کنم صبر کنید! مروارید گران‌بها را به من

داستان های صدر اسلام 16

داستان های صدر اسلام ۱۶

شهادت بر او     ولید بن عقبه در زمان حکومت عثمان والی کوفه بود یک روز صبح نماز را در حالت مستی اقامه نمود و به جای دو رکعت چهار رکعت نماز خواند و بعد گفت:«می‌خواهید بیشتر بخوانم». این خبر در شهر پیچید،« ابوزبیب بن عوف» و «جندب بن زهیر

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید