دسته بندی :دلنوشته ای با خدا

15 مقاله

به کجا می‌رویم؟

به کجا می‌رویم؟

به کجا می‌رویم؟جایی که گناه سراپای ما را بگیرد؟یا جایی که ما را به حضرت عشــق نزدیک کند؟نمیدانم!فقط برویم تا از این معرکه خلاص شویم و در دسترس نباشیمبرای گناه!چرا که غرق شونده دیگر نجات پیدا نخواهد کرد، مگر عنایت حضرت عشقو چشم ما همه به امیـد اوست!******************کوله بار گناهانم

دروازه‌های صبح را باز کن

دروازه‌های صبح را باز کن

خداوندا! ای که زبان صبح را با نطقی روشن باز کرده و پاره‌های شب تاریک را از آسمان رانده و هستی را با برنامه‌ای معین به گردش در آورده و خورشید را فروزندگی بخشیده و با وجودت، راه دستیابی به خود را فراهم کرده‌ای! خدایا! دروازه‌های صبح را با کلید

زیباترین ها درباره خدا

زیباترین ها درباره خدا

بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد. خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر

سلام خدا جون

سلام خدا جون

خدا جانم سلام ! ای خدا ! ای مهربان ترین مهربانانم ! ای خدا ! ای تنها مهربان و یکتا بخشنده‌ام ! به خدا که دوستت دارم خدا ! ای خدای رحمن و رحیم ! ای که عاشق تمام نام های تو ام! یا لطیفِ جبار و یا عزیزِ قهار!

به دنبال خدا نگرد زیرا...

به دنبال خدا نگرد زیرا…

به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست، خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست. به دنبالش نگرد، خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست خدا در قلبی است که برای تو می تپد، خدا در لبخندی است که با

دلنوشته هایی برای خدا

دلنوشته هایی برای خدا

از خدا پرسیدم : خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جواب داد :گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن

شعری زيبا در مورد خدا

شعری زیبا در مورد خدا

پیش از اینها فکر می کردم که خدا خانه ای دارد کنار ابرها مثل قصر پادشاه قصه ها خشتی از الماس خشتی از طلا پایه های برجش از عاج و بلور بر سر تختی نشسته با غرور ماه برف کوچکی از تاج او هر ستاره، پولکی از تاج او اطلس

آرامش در پرتو نیایش

آرامش در پرتو نیایش

ای خدای مهربان، نمی دانم چه حکمتی داشته است اینکه تو با آن همه عظمت و بزرگی ات که در مخیله هیچ کس نمی گنجد اجازه داده ای که بنده ای ناچیز این چنین بی واسطه با تو سخن بگوید. مقام کبریایی تو کجا و بنده حقیر کجا؟ عرش اعلی

خدایا شکر به خاطر تمام نعمت هایی که دادی...

خدایا شکر به خاطر تمام نعمت هایی که دادی…

خدایا شکر روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را

پیامی از سوی خدا به بنده های دل شکسته ...

پیامی از سوی خدا به بنده های دل شکسته …

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم. دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش! هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز

دل گفته های پنهانی با خدا

دل گفته های پنهانی با خدا

همه ما پنهانی و در نهان با خداوند، دل گفته هایی با خدا داریم، کسی از آن خبر ندارد و خود می گوییم و خدا شنونده است. آن چه می آید بخشی هایی از گفتگوهای «من و شما» با خداست. اگر می دانید، مطلبی باید اضافه شود در نظرات این

بی تو خواهم مرد

بی تو خواهم مرد

خداوند را باز به مهمانی دلم دعوت می کنم ، نمی دانم که دعوتم را می پذیرد یا نه ؟ ولی یک عاشق از معشوقه خود دست نخواهد کشید . آن قدر درش را خواهم کوبید، یا از درگاهش مرا می راند یا مرا می پذیرد. بیا عزیزم دلم ،

من اینجا کنار تو هستم

من اینجا کنار تو هستم

خدا در همین نزدیکی هاست، شاید پشت در است، شاید پشت سرِ ماست، زمزمه ای به گوش می رسد، حرفی برای گفتن دارد، خوب که گوش می سپارم صدایش را می شنوم که می گوید: ای عزیزترینم امروزت را چگونه گذرانده ای! یادی از من نمودی، تماسی با من داشتی؟

نوشته ای برای خدا

نوشته ای برای خدا

خدا یا تو خود خوب می دانی که همه اعضا و جوارح من با مهر تو آمیخته است. از هنگامی که چشم بر این سرای تو باز کردم برق بودنت تو را در چشم دلم احساس کردم. و زمانی که به نغمه های دلنواز اذان را در گوشم جاری شد

دلم برای خدا تنگ شده است

دلم برای خدا تنگ شده است

گرمی هوا مانع از خواب راحت می شود بلند می شوم کناره پنجره می ایستم نسیم خنکی صورتم را نوازش می دهددلم برای خدا تنگ شده و می خواهم دل سیر گریه کنم خداوند با نسیمی که از لابه لای موهایم می گذرد دست نوازش و رحمت بر سرم می

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا