اولویت‌های فریضه امربه‌معروف و نهی از منکر

اولویت‌های فریضه امربه‌معروف و نهی از منکر

 
نظارت همگانی، سازوکار کنترل دولتمردان

برپایی حکومت و نظام صالح، مردمی و کارآمد نه‌تنها آرزو و خواسته تمامی مصلحان و مبارزان در طول تاریخ بوده بلکه تحقق این مهم هدف بعثت همه پیامبران الهی و امامان معصوم (علیهم‌السلام) نیز بوده است. جوامع بشری برای اداره امور خود و جلوگیری از بروز هرج و مرج، ناگزیر از داشتن نظام و حکومتی هستند، حال اگر این حکومت صالح و مردمی باشد، سعادت دنیا و آخرت را برای آن جامعه به ارمغان می‌آورد و اگر غیرصالح باشد، عقب‌افتادگی و تباهی را به مردم تحت سیطره خود تحمیل خواهد کرد.

پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با توجه به این نیاز ضروری، نظامی الهی و مردمی را برای امت اسلامی تأسیس و پایه‌گذاری کرد و برای حفظ و بقای آن، میراث گران‌قدر «غدیر» را به ارمغان گذاشت تا بعد از خویش، شایسته‌ترین و صالح‌ترین فرد، زمام حکومت را به دست گیرد و بدین‌وسیله سعادت و خوشبختی امت اسلامی تضمین گردد، شخصیتی والا که به قول جرداق مسیحی، کشتن او جنایت بر همه بشریت بوده است.

از سویی تجربه تاریخی نشان داده است چه بسا ملت‌هایی با فداکاری و ایثار و تحمل سختی‌های فراوان، نظام ایده آل و مورد نظر خویش را روی کار آورده ولی بعد از مدتی همان نظام به یک نظام ضدمردمی بدل گردیده و آمال و آرزوهای آن ملت را بر باد داده است.

بحث مهمی که وجود دارد این است که با توجه به این تجارب تلخ تاریخی، چگونه و با چه ابزاری می‌شود از انحراف و طغیان حکومت‌ها و نظام‌ها جلوگیری کرد و با عوامل و بسترهای آن مقابله نمود؟

در دنیای پیشرفته کنونی، یکی از سازوکارهای مهمی که برای کنترل نظام‌های حکومتی پیش‌بینی کرده‌اند همانا مشارکت عمومی و نظارت همگانی مردم است که به اشکال مختلف خود را بروز و ظهور می‌دهد.

در مکتب حیات‌بخش اسلام، سازوکار مهمی که برای نظارت بر کارگزاران و دولتمردان و نظام حکومتی پیش‌بینی شده همان فریضه عظیم امربه‌معروف و نهی از منکر است که همچون سایر فرایض دینی از قبیل نماز و روزه، عمل به آن بر مسلمانان واجب شمرده شده است. براساس آنچه از آیات و روایات به دست ما رسیده، این فریضه بزرگ‌ترین واجب دینی بوده و سایر فرایض در مقایسه با آن همچون قطره‌ای در برابر دریاست. (۱)

بنا به فرموده معصوم (علیه‌السلام) امربه‌معروف و نهی از منکر فریضه بزرگی است که به سبب آن سایر فرایض برپا، راه‌ها امن، کسب‌ها حلال، زمین آباد، حق از دشمنان گرفته شده و امر حکومت تحکیم می‌یابد؛ و از نگاه پیغمبر (ص) امربه‌معروف و ناهی از منکر، جانشین خدا و رسول او در زمین دانسته شده است. (۲) در بیان اهمیت این فریضه همین بس که سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) هدف از قیام خود را امربه‌معروف و نهی از منکر اعلام فرمود تا جائی که در راه انجام این تکلیف و واجب الهی، جان خویش، فرزندان و بهترین یاران خود را فدا کرد.

چگونگی اجرای امربه‌معروف و نهی از منکر

 حال سؤال جدی این است که فریضه‌ای با این میزان از اهمیت و تأثیرگذاری، چگونه باید اجرا شود که آثار مهم آن در اجتماع مشهود و ملموس گردد؟ آیا این همه تأکید اسلام بر اهمیت این فریضه به خاطر آن است که مثلاً جلوی بیرون آمدن چند تار موی سر گرفته شود؟ یا برای این است که صرفاً از چند مزاحمت خیابانی جلوگیری گردد؟ یا چند نوار مبتذل جمع گردد؟ آیا در صورت اصلاح این چند مورد، زمین آباد، راه‌ها امن و حکومت تحکیم می‌یابد؟ آیا منظور حضرت امام (رحمه الله علیه) و رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) از اجرای این فریضه مهم، همین چند مورد بوده است؟ آیا تشکیل ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر و گسترش آن در سراسر کشور برای نهی از چند منکر خیابانی و دم دستی بوده است؟

به نظر می‌رسد اهمیت این فریضه به خاطر امر به چند معروف و نهی از چند منکر عمومی و دم دستی نبوده و اهداف آن بسیار بالاتر از آن چیزی است که در حال حاضر در بسیاری از جاها اجرا و به آن پرداخته می‌شود.

احساس می‌شود هم در اولویت‌بندی و هدف‌گذاری و هم در شیوه اجرایی این فریضه مهم، یکسری غفلت‌ها، بی‌توجهی‌ها و کم‌دقتی‌ها صورت گرفته که به برخی از آن‌ها اشاره می‌گردد:

الف- در اولویت‌بندی:

تذکر لسانی به چند دختر جوان بدحجاب و یا چند جوان سهل‌انگار و جمع‌آوری چند نوار مبتذل، ساده‌ترین کاری است که می‌توان انجام داد. به نظر می‌رسد. امربه‌معروف و نهی از منکر دارای لایه‌های متعدد و پیچیده‌ای است و آنچه الآن انجام می‌شود صرفاً پرداختن به لایه قشری و ظاهری این فریضه است و در رابطه با منکرهای بزرگی همچون تبعیض، بی‌عدالتی، گران‌فروشی، ثروت‌اندوزی، تجمل‌گرایی دروغ، غیبت، بردن آبروی دیگران، تنبلی، عدم تکریم ارباب‌رجوع، عدم انضباط اجتماعی و اقتصادی، اسراف، سوءاستفاده از بیت‌المال، رابطه بازی، پارتی‌بازی، رشوه، به‌کارگیری افراد ناصالح و ناتوان در ادارات، سوءاستفاده از مقدسات و ده‌ها مورد دیگر که برای نظام و جامعه همچون سمی مهلک بوده و وجود آن‌ها بنیان یک جامعه و نظام را به شدت متزلزل می‌نماید، اثری از حضور این فریضه مشاهده نمی‌شود.
خلاصه کردن این واجب الهی به چند مورد ظاهری و عوام‌پسند که اتفاقاً آثار آن بسیار ناچیز و موقتی است حاصلی جز کوچک کردن و بدنام نمودن کارکرد این ساز و کار مؤثر نظارتی اسلام ندارد.

هیچ تردیدی وجود ندارد که پدیده‌هایی همچون بدحجابی، مزاحمت‌های خیابانی، نوارهای مبتذل، پوشیدن لباس‌های غیرمتعارف و نمونه‌هایی از این دست منکر بوده و نسبت به آن‌ها در جای خود باید عکس‌العمل مناسب انجام پذیرد، اما آنچه لازم است به آن توجه شود این است که اولاً: همه مأموریت و کارکرد فریضه امر به معروف و نهی از منکر فقط منحصر به این چند مورد ساده نیست. ثانیاً: این منکرهای درجه دوم، ریشه در وجه منکرهای بزرگ و بزرگ‌تری دارد که اگر آن ریشه‌ها قطع گردد، این شاخ و برگ‌ها نیز به تدریج خشک خواهد شد.

با عنایت به آنچه عرض شد به نظر می‌رسد ضرورت در اولویت قرار دادن منکرهای بزرگ و اساسی که ریشه در عملکرد افراد صاحب‌منصب و مسئولیت در رده‌های مختلف نظام حکومتی و اجتماع دارند، احساس می‌شود. به تعبیر دیگر در تقدم بین اصلاح افراد و جامعه یا کارگزاران و نظام حکومتی اصلاح دسته دوم، با توجه به نتایج و آثار گسترده آن بر اجتماع و افراد امری انکارناپذیر است.

ضرورت اصلاح کارگزاران حکومتی

 پشتوانه این نظر و ادعا دلایلی عقلی و نقلی وجود دارد که مختصراً به آن‌ها اشاره می‌شود:

۱- در روایات متعدد از نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) آمده است: اصلاح و فساد جامعه ارتباط مستقیم با اصلاح و فساد علما و حکمرانان دارد، ازجمله پیامبر گرامی فرمود: دو گروه از امت من هستند که اگر اصلاح شوند امت من اصلاح می‌شود و اگر فاسد گردند امت من نیز فاسد می‌گردند، یکی علما و دیگری دولتمردان.

و در جای دیگری فرموده است: مردم بر آیین و مذهب حکمرانان خویش‌اند.

همچنین فرزند برومند ایشان حضرت امام صادق (ع) فرمود: مردم را به غیراز زبانتان به خدا دعوت کنید زیرا هرگاه آنان از شما تقوی و تلاش در راه خدا و اقامه نماز و… را ببینند به راه حق گرایش پیدا خواهند کرد.

۲- حضرت امام خمینی (ره) بنیان‌گذار و معمار نظام مقدس جمهوری اسلامی در ماه‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی طی فرمانی خطاب به شورای عالی انقلاب، خواستار تشکیل اداره‌ای مستقل از دولت بنام «اداره امربه‌معروف و نهی از منکر» گردید که یکی از وظایف مهم آن نظارت بر اعمال دولت و ادارات دولتی است، متن آن فرمان به شرح زیر است:

«شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد که اداره‌ای به اسم امربه‌معروف و نهی از منکر در مرکز تأسیس نماید و شعبه‌های آن در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است و دولت انقلاب اسلامی مأمور است که اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید که در سراسر کشور از منکرات به هر صورت که باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر حاکم شرعی یا منصوب از قبل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره را ندارند و در اجرای حکم و حدود الهی، احدی مستثنی نیست، حتی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود.» (۳)

۳- رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در سخنان خویش در خطبه‌های نماز جمعه مهم‌ترین حوزه امربه‌معروف و نهی از منکر را حوزه مسئولان و دولتمردان دانسته‌اند:

«البته امربه‌معروف و نهی از منکر حوزه‌های گوناگون دارد که باز مهم‌ترینش حوزه مسئولان است، یعنی شما باید ما را به معروف امر و از منکر نهی کنید، مردم باید از مسئولان کار بخواهند، این مهم‌ترین حوزه است.» (۴)

۴- جای دوری نرویم، تجربه ۲۸ ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی پیش روی ماست. یادمان نمی‌رود در مقاطعی که مسئولان و کارگزاران این نظام، روحیه مردمی پررنگی داشتند، مثل مردم زندگی می‌کردند، خود را قشر ممتاز جامعه حساب نمی‌کردند و از افتادن در ورطه تجمل‌گرایی پرهیز داشتند. آثار پربرکت این رفتار مردمی و ارزشی در خانه‌های مردم، در سیمای کوچه‌ها و خیابان‌های این مرز و بوم کاملاً محسوس بوده و در عوض آمار جرائم و منکرات در سطح جامعه روبه کاهش گذاشته است.

تجمل‌گرایی، بروز برخی منکرات و بازگشت به مظاهر قبل از انقلاب، از زمانی در این جامعه خود را نشان داد که بسیاری از مسئولان از آن «زی مردمی و انقلابی خویش» فاصله گرفته و در استفاده از امکانات و بهره‌مندی از لذایذ دنیا با یکدیگر به رقابت افتاده و برای خود حدومرزی نشناخته‌اند.

ب- در شیوه انتخاب:

در انتخاب شیوه‌ها و روش‌های اجرای این فریضه نیز با غفلت‌ها و عدم دقت‌هایی روبرو هستیم. علی رغم اینکه جامعه به سرعت در حال تغییر و تحول است و فاصله گفتمانی نسل‌ها روز به روز بیشتر می‌شود و بسیاری از روابط اجتماعی دگرگون گردیده است، ما همچنان با روش‌های سنتی و قدیمی، امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کنیم.

تذکر لسانی آن هم با شرایط و ظرافت‌های خاص خود یکی از روش‌های انجام این فریضه است. امروزه امربه‌معروف و ناهی از منکر نباید از شیوه‌های دیگر همچون شیوه‌های هنری، نوشتاری، مستقیم و غیرمستقیم، فردی و اجتماعی و ارائه جایگزین‌ها که هر کدام بحث مفصلی را می‌طلبد، غفلت کند.

ضمن اینکه آمرین به معروف و ناهیان از منکر در به‌کارگیری هر کدام از شیوه‌ها چنانچه به اصولی همچون منطقی بودن، دلسوز بودن، پندآمیز بودن، ملایمت به خرج دادن، ظرفیت افراد را در نظر داشتن توجه نکنند، نمی‌توانند انتظار تأثیر را در مخاطب خویش داشته باشند.

شیوه‌های صحیح اجرای فریضه مهم

همچنین عملاً دیده شده است که از میان همه اقشار جامعه، فعالیت آمرین به معروف و ناهیان از منکر فقط روی جوانان متمرکز گردیده و آن‌ها را به عنوان یک «جامعه هدف» قرار داده که آن هم به دلیل عدم شناخت کافی از روحیه جوانان، با موفقیتی همراه نبوده است.

در امربه‌معروف و نهی از منکر این قشر از جامعه، معمولاً از موضع قدرت و تحکم وارد می‌شویم و این چیزی است که جوان با غروری که دارد در مقابل آن مقاومت می‌کند. در صورتی که در مواجهه با جوانان باید با «اقتدار» که همانا «قوت استدلال»، «منطق» و «عظمت شخصیت» امربه‌معروف و ناهی از منکر است، برخورد نماییم.

جلب محبت جوانان نیز عامل مهمی است که کمتر به این نکته توجه می‌شود که البته این مهم بستگی زیاد به میزان مقبولیت و محبوبیت امربه‌معروف و ناهی از منکر دارد. او باید از چنان شخصیتی برخوردار باشد که کلام او بر روح و جان مخاطب بنشیند و او را دگرگون نماید.

پی‌نوشت‌ها:

۱- نهج‌البلاغه حکمت ۳۷۴

۲- مجمع‌البیان- جلد ۲- صفحه ۸۰۷

۳- صحیفه امام- جلد ۹- صفحه ۲۱۳

۴- خطبه‌های نماز جمعه- رمضان سال ۱۳۷۹

ناصر سعد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا