اصل تکلیف در همه انسانهای مکلف ثابت است، خواه انگیزه خیر در آنها غالب باشد یا انگیزه شر. این خلقت با عدل الهی هم منافاتی ندارد که کسی بگوید: خداوند مایه فطری غالب در گروهی را خیر و مایه فطری در گروهی دیگر را شر قرار داده است و بدینوسیله گروهی را بهگونهای آفریده است که گرایش آنها به خیر و گرایش گروهی دیگر به جانب شر است. بدون شک، یکایک افراد انسان از نظر جسمی یا روحی با یکدیگر تفاوت دارند. مسئله تفاوت فردی در انسانها به هیچ وجه قابل انکار نیست. همه انسانها در آغاز فطرت، چه از نظر عوامل ژنتیکی و چه از نظر عوامل محیطی –محیط رحم گرفته تا محیط خارج- تحت تأثیر عوامل متفاوتی قرار دارند و این عوامل متعدد، تفاوتهای فراوانی را در جسم و روح آنها ایجاد میکند. قیافه، رنگ پوست، شکل چشم و ابرو و همچنین عواطف و احساسات تمام آدمیان با یکدیگر تفاوت دارد. قدرت تعقل، تجرید، تعمیم و استنتاج در انسانها متفاوت است. دو انسان که از نظر قوای روحی و بدنی کاملاً یکسان باشند یافت نمیشوند، هر انسانی روانشناسی مخصوص به خود را دارد. دوقلوهای یکسان هم اگرچه از نظر ساختمان جسمی بسیار شبیه به یکدیگرند و گاهی هم از یکدیگر تمیز داده نمیشوند، اما از نظر ساختار روحی، بسیار تفاوت دارند و همین تفاوتهاست که در کیفیت رفتار افراد، اثر خواهد گذاشت. هر تفاوت روحی، موجب رفتار خاصی خواهد شد. پس همانگونه که انسانها در تمامی ابعاد جسمی و روحی با یکدیگر تفاوت دارند، در کیفیت ترکیب فطرت هم –که جدای از بُعد روحی آنها نیست- با یکدیگر فرق دارند و این افتراق اجباری، تعیینکننده سرنوشت افراد نیست. به هر حال، ادعای الهیون این است که عوامل خیر یا عوامل شر به هر اندازه که در انسان زیاد باشد، به حد اجبار نمیرسد، در هر صورت او از نوعی اختیار برخوردار است هرچند ممکن است میزان وجود این اختیار کم باشد، اگر یک درصد هم اختیار داشته باشد، میتواند بر اساس همان اختیار اندک، تصمیم بگیرد و با انتخاب شیوههای مخصوص، قدرت تصمیمگیری را در خود تقویت کند، ولی این موضوع مسلّم است که اگر واقعاً هیچ قدرت مقاومت در مقابل عملی برای انسان باقی نماند، تکلیف از او ساقط است و دیگر خیر و شر اخلاقی مطرح نیست. پس سرشت انسانها و ترکیب موزون تمامی ابعاد او از نظر فلسفی خیر است، همانگونه که ترکیب متناسب رنگهای تابلوی نقاشی شده خیر است. تمامی اینها مصداق آیه مبارکه «اَلَّذی اَحسَنَ کُلَّ شَیءِ خَلَقَه» است، ولی سرشت انسان از نظر ارزش اخلاقی نه خیر و نه شر است و تنها زمانی میتوان گفت که فطرت انسانها از نظر اخلاقی خیر یا شر است که عمل اختیاری از او سر بزند. تا زمانی که کار اختیاری انجام ندهد، نمیتوان گفت فطرت او خیر یا شر است، اما این گفته معقول است که در روح انسان عواملی وجود دارد که او را به گناه یا ثواب، متمایل میکند و افراد انسان در این جهت که عامل خیر یا شر در آنها غالب باشد تفاوت دارند، اما این تفاوتها در حدی نیست که آنها را مجبور کند. لذا قدرت انتخاب، پیوسته برای انسان باقی است و اختلافات در انسانها با عدل الهی هیچ منافاتی ندارد، همانگونه که سایر تفاوتها نیز با عدل الهی سازگار است.
تفاوتها و عدل الهی
- آذر ۸, ۱۳۹۴
- ۰۰:۰۰
- بدون نظر
- تعداد بازدید 216 نفر
- برچسب ها : اسماء و صفات, پرونده خدا, تفاوت استعدادها, تفاوت ها, تفاوت های ذاتی, تفاوتهای فردی, خداشناسی, عدل الهی