حد قذف

حد قذف

مساءله ۱ – در مساءله قذف آنچه موجب حد است نسبت زنا و یا لواط دادن است ، اما اگر به کسى نسبت مساحق و سایر کارهاى زشت داده شود موجب حد قذف نمى شود. بله امام علیه السلام مى تواند کسى که به مردم نسبت هاى زشت مى دهد را تعزیر کند.

مساءله ۲ – در قذف این شرط نعتبر است که با لفظ صریح باشد و یا اگر صریح نیست حداقل ظهور در آن معناى زشت داشته باشد، مثل اینکه به کسى بگوید: تو زنا کرده اى یا لواط کرده یا داده اى ، و یا زناکارى یا تو لواط کنى ، و یا دیگران با تو لواط کرده اند، و یا تو را از عقب فلان کرده اند، و یا بگوید اى زانى اى لاطى ، و امثال این عبارتها که یا صریح در آن معناى زشت هستند و یا ظاهر در آن ، ظاهرى که شنونده بدون تردید آن را مى فهمد و به فهم خود اعتماد هم مى کند. شرط دیگرى که در قذف معتبر است اینکه گوینده اهل زبان باشد و معناى وصفى کلمات را بداند و مفاد جمله اى را که مى گوید بداند. پس اگر یک نفر غیر عرب یکى از عبارتهاى گذشته را به عربى بگوید بداند. پس اگر یک نفر غیر عرب یکى از عبارتهاى گذشته را به عربى بگوید بدون اینکه معنایش را بداند قاذف نیست و حدى بر او جارى نمى شود هر چند که مخاطب او معناى کلام او را بفهمد، و برعکس اگر کسى عربى مى داند یکى از عبارتهاى گذشته را درباره کسى بگوید که معناى آن را نمى فهمد (مثلا به یک آمریکائى جاهل به زبان عربى بگوید (یا زانى ) حد بر او واجب مى شود.

مساءله ۳ – اگر کسى به فرزند خود بعد از آنکه بارها او را فرزند خود خوانده و به فرزندیش اقرار نموده و یا فرزندى آن فرزند برایش از طریق شرعى ثابت شده بگوید: (تو فرزند من نیستى ) زدن حد بر او واجب است (زیرا با این سخن خوئ مادر آن فرزند را نسبت زنا داده است ). و همچنین اگر به کسى که به وجهى شرعى ثابت شده که او پسر زید است بگوید (تو پسر زید نیستى ) و یا بگوید: (تو پسرو عمرو هستى ) زدن حد بر او واجب است . بله اگر در اینگونه تعبیرها قرینه اى موجود باشد که بفهماند منظور گوینده این نبود که نسبت زنا به مادر آن شخص بدهد، و عرف از عبارت گوینده چنین نسبتى را نمى فهمد، بلکه بر حسب متعارف این را مى فهمد که گوینده مى خواهد بگوید، تو آن خصوصیاتى که انتظار مى رفت از تو باشد را ندارى ، و یا وقتى مى گوید تو پسر عمرو نیستى منظورش این است که تو مثلا شجاعت پدرت را ندارى ، که در اینصورت حد بر او نیست زیرا عبارت او قذف نیست .

مساءله ۴ – اگر به کسى بگوید: (اى شوهر زن زانیه ) و یا بگوید: (اى خواهر زن زانیه ) و یا بگوید: (اى پسر زانیه ) و یا بگوید: (مادرت زنا مى داد) و امثال این تعبیرها، از آنجا که نسبت زنا را که به مخاطب نداده بلکه به منسوبین او نسبت داده ، قذف مخاطب صورت نگرفته است و حد ندارد. و همچنین اگر به کسى مثلا بگوید: (اى پسر لاطى ) یا (اى پسر ملوط) یا (اى برادر لاطى ) یا (اى برادر ملوط) در اینصورت هم قذف مخاطب نکرده بلکه منسوبین او را قذف کرده ، بله چنین کسى بدان جهت که مخاطب خود را بدون دلیل و مجوز اذیت و توهین نموده تعزیر مى شود.

مساءله ۵ – اگر به کسى بگوید: (مادرت تو را از زنا حامله شد و زائید) ظاهرا حد ثابت نمى شود چون زنا را به مخاطب خود نداده ، علاوه بر اینکه ممکن است پدر او زنا کار بوده ولى مادرش نباشد (مثلا مادر او در خواب بوده و خیال مى کرده آنکه با او جماع مى کند شوهر اوست )، و یا تنها مادر زنا کار باشد ولى پدر نباشد (مثل اینکه مادر خود را به بستر پدر او کشانده و پدر گمان کرده که زوجه خودش است و با او جماع کرد) پس این نسبت زنا معلوم نیست چه کسى است ، و در مثل اینگونه نسبت ها پاى شبهه در میان مى آید و قانون شرع این است که هر جا پاى شبهه در میان بیاید حد بر طرف مى شود. البته این احتمال هم هست که وقتى حد واجب مى شود که پدر و مادر آن شخص نزد حاکم شکایت کنند که این نسبت زنا بما داده است و باید حد را بر او جارى سازى . و همچنین است در جائیکه شخصى به زن و شوهرى بگوید: (یکى از شما دو نفر زنا کارید) که هم احتمال دارد از موارد شبهه شمرده شود و حد جارى نگردد و هم احتمال دارد با مطالبه یکى از آن دو حد واجب شود.

مساءله ۶ – اگر به مردى بگوید: (تو با فلان زن زنا کرده ى ) و یا بگوید: (تو با فلان پسر لواط کرده اى )، بنابر اشبه نسبت زنا و لواط را به مخاطب داده است نه به آن زن و آن پسر، در نتیجه تنها یک حد بر او جارى مى شود، لکن بعضى گفته اند دو حد باید بخورد زیرا هم به مخاطب نسبت داده و هم به آن زن یا آن پسر.

مساءله ۷ – اگر به پسر ملاعنه (پسرى که پدرش نسبت زنا به مادرش داده تا فرزند را از خود نفى کند و بحکم حاکم آن زن و شوهر یکدیگر را ملاعنه کردند) بگوید: (اى پسر زن زانیه )، و یا به مادر آن پسر بگوید: (اى زناکار) آن زن مى تواند از حاکم تقاضاى اجراى حد بر او کند، و اگر به زنى بگوید (من با تو زنا کردم ) و یا نزد وى بگوید: (من با فلان زن زنا کرده ام )، اشبه آنست که حد بر آن زن جارى نمى شود و اما خود آن شخص اگر اقرارش را چهار نوبت تکرار کند حد زنا بر او جارى مى شود.

مساءله ۸ – هر ناسزائى نظیر دیوث و هر تعرضى ناراحت کننده که در عرف آن زبان و آن لغت افاده قذف نکند حد قذف ندارد، بلکه تنها باعث تعریز است مثل اینکه به کسى بگوید: (تو ولد حرامى ) و یا (اى حرام زاده ) یا (اى ولد حیض ) و یا به زنش بگوید: (من در شب عروسى در تو بکارت ندیدم ) و یا بگوید: (اى فاسق ) (اى خاجه ) (اى شرابخوار) و امثال اینها که تنها توهین به او باشد بدون اینکه او مستحق این توهین بوده باشد، در آن تعزیر هست نه حد، و اما اگر مستحق باشد چیزى نیست .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید