ای مردم، ایمان زنان ناقص است،… و نقصان ایمان زنان به دلیل باز نشستگی آنان در روزهای قاعدگی از نماز و روزه است. (۱)
این خطبه کوتاه امیرالمؤمنین علیهالسلام که پس از به پایان رسیدن غایله جنگ جمل ایراد شده است، از جملهی خطبههایی است که مباحث بسیاری را از دیدگاه انسان شناسی، فقاهتی و تحقیقاتی به دنبال داشته و دارد.
اما در رابطهی با جملات مورد بحث، لازم به ذکر است که، دربارهی ایمان زنان از کلمهی «نقص» استفاده شده است و شکی نیست که مقصود حضرت از نقل کاهش ارزش انسان نمیباشد، بلکه بیان حد زن در برابر حد مرد است که نمایش نقص کمی دارد، نه نقص کیفی که ملاک ارزشهاست. چنانکه مردها در مساله جریان خلقت که تنها با لذت تخلیهی چند قطره به نام «اسپرم» در آن جریان شرکت میورزند، ناقصتر از زنند.
و این که فرمود: «نواقص الایمان» دلیلش این است که زن در دوران قاعدگی نماز و روزه را ترک میکند (در حقیقت از انجام عبادتهایی چون نماز و روزه منع و باز نشتسه میگردد). نه این که زن در دوران قاعدگی فاسق و عادل نیست، دروغگو است و راستگو نیست و نه این که شخصیت اعتقادی او مختل شده است، بلکه به جهت وضع روانی خاصی که پیدا میکند (و روانپزشکان این وضع روانی را مشروحاً مطرح میکنند) به جهت لزوم رهایی روان زن از توجه دقیق، که در حال نماز پیش میآید و لزوم آزاد ساختن دستگاه گوارش و معده در غذا و آشامیدنیها که در دوران قاعدگی خیلی اهمیت دارد، تکلیف نماز و روزه از زن برداشته میشود. در عین حال رابطهی زن با خدا به وسیلهی ذکر در نماز گاهش بدون احساس فشار از تکلیف معین، محفوظ و دایمی است و او میتواند در اوقات نماز در حال ذکر خداوند باشد و روزههایی را که در روزهای قاعدگی ترک کرده است، در غیر آن روزها قضا نماید.
از این بحث روشن میشود که مقصود از نقص ایمان زن، نقص رابطهی زن با خدا نیست، بلکه مقصود حالت استثنایی موقت است که زن به جهت حالت عارضی جسمانی که اغلب با دگرگونیهای روانی توام میباشد، از فشار تکلیف معین و مقرر رها میگردد. (۲)پینوشت:
۱. نهج البلاغه فیض، خطبه ۷۹، ص ۱۷۹
۲. تفسیر نهج البلاغه، محمدتقی جعفری، ج ۱۱، ص ۲۸۹