قاموس واژه هاى حج(۲)

قاموس واژه هاى حج(2)

فقیه عالیمقام مرحوم «شیخ محمد حسن نجفى»، صاحب جواهر، پس از بررسى مجموعه «نصوص و فتاوى» در زمینه پوشیدن لباس احرام، این چنین استنباط مى کند:
«موقع و محل پوشیدن دو جامه احرام پیش از عقد و تحقق احرام مى باشد، بلکه این پوشش از جمله مقدماتى است که بوسیله آن، براى «احرام» آمادگى ایجاد مى گردد.
البته به نحوى که در حال «قصد و عقد احرام» پوشیدن دو جامه احرام حاصل شده باشد. و در کلمات فقها نیز این مطلب مفهوم است که معمولاً مى گویند:
«اذا اراد الإحرام وجب علیه نزع ثیابه و لبس ثوبى الإحرام…»۱۸
«آنگاه که «حاجى» یا «معتمر» قصد و اراده احرام نمود، واجب است لباس (معمولى و دوخته) خویش را بیرون آورده و دو جامه احرام بپوشد…»۱۹
وى در ادامه تحقیق دقیق فوق مى نویسد:
«… در حال احرام بقاء و استدامه پوشش لباس احرام واجب نیست; زیرا همانطور که صاحب مدارک بر اساس قطع فتوا داده است: همان صدق امتثال امر به طبیعت بر تن کردن دو جامه احرام، کافى است…»۲۰
از آنچه که از خامه توانا و محققانه این فقیه سترگ برمى آید:
پوشیدن دو جامه احرام از مقدمات و زمینه هاى «احرام» بشمار مى آید و در ماهیّت تحقق آن هیچگونه دخالتى ندارد; و به عبارت دیگر، بر تن کردن لباس احرام از جمله چیزهایى است که تهیّؤ و آمادگى را جهت داخل شدن «حاجى معتمر» در محدوده احرام
شرعى (که به مجرد آن اوامر و منهیاتى متوجه وى مى گردد)، ایجاد مى نماید.
و به گمان ما استنباط «صاحب جواهر» همان است که فقیه عظیم الشأن و نام آور معاصر، حضرت امام خمینى ـ ره ـ بدان توجهى ظریف و پژوهشگرانه نموده اند.
مغفورٌ له در نخستین مسأله از مسایل ۲۷گانه سوّمین واجب از واجبات احرام۲۱ مى نویسند:
در میان آرا، رأى نیرومند و متین این است که: پوشیدن دو جامه احرام، در تحقق احرام شرط نیست، بلکه خود واجبى است تعبدى (و مستقل)…»۲۲
و به دنبال همین مسأله مى گویند: «کیفیت خاصى در بر تن کردن دو جامه احرام اعتبار ندارد. و احتیاط آن است آنها به طریق معمول و مألوف پوشیده شوند…»۲۳
آنگاه در طى مسایل همین باب، به سه نکته مهم ذیل عنایت مى کنند:
۱ ـ براى زنان پوشیدن دو جامه احرام واجب نیست، بلکه براى آنها جایز است که در همان لباسهاى دوخته خود، مُحرم گردند.
۲ ـ اگر از روى علم و عمد بهنگام اراده احرام، لباس دوخته بپوشد و یا دو جامه اِحرام را به تن نکند، نافرمانى و معصیت پروردگار را کرده، لکن اِحرام وى بطور صحیح تحقق یافته است. و اگر در این زمینه در واقع معذور بوده، گناهى هم مرتکب نشده است.
۳ ـ در احرام، طهارت از «حدث اصغر» و «حدث اکبر» شرط نیست.
بنابر این انسان مى تواند در حال جنابت، حیض و نفاس، محرم شود.۲۴
فضل، آداب و اسرار تشریع احرام و تلبیه در روایات:
۱ ـ رسول اکرم ـ ص ـ فرمود:
«کسى که در احرام خویش بر اساس ایمان و حضور قلب هفتاد مرتبه لبیک بگوید، من خداوند را گواه مى گیرم که هزاران هزار فرشته براى او براتِ از آتش و برات از نفاق را به ارمغان آورند».۲۵
۲ ـ رسول گرامى اسلام فرمود:
«خداوند تبارک و تعالى از هر چیز چهار تا برگزید: از ملائکه; جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و ملک الموت (عزرائیل) ـ علیهم السلام ـ را اختیار فرمود. و از انبیاء ۴ نفر
را: ابراهیم ـ ع ـ ، و داود ـ ع ـ ، و موسى ـ ع ـ و من ـ ص ـ و از بیوتات ۴ خانه را برگزید».
پس این آیه شریفه را قرائت فرمود:
«اِنَّ اللهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً و آلَ اِبراهیم وَآلَ عِمرانَ على العَالَمین».۲۶
و برگزید از شهرها چهار شهر را، خداوند مى فرماید:
«وَالتّینَ و الزَّیْتُون، وَ طُورِ سِینینَ، و هذا البلد الأمین».۲۷
مراد از «تین» در آیه شریفه فوق، شهر مدینه است و «زیتون»، بیت المقدس، و «طور سینین»، کوفه و «هذا البلد الأمین»، مکّه. و از زنها ۴ نفر را اختیار فرمود: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه ـ علیهن السلام ـ و از «حـج» ۴ چیز را برگزید: «الثَج، العَج، الاحرام و الطواف». اما «ثجّ» عبارت از نحر و قربانى است و «عـجّ» یعنى ضجّه و فریاد مردم به تلبیه. و از ماههاى سال، ۴ ماه را اختیار کرد:
«رجب، شوال، ذوالقعده و ذوالحجّه». و برگزید از روزها، ۴ روز را: روز جمعه، روز ترویه۲۸، و روز نحر (عید قربان).۲۹
۳ ـ امام امیرالمؤمنین على ـ ع ـ فرمود:
«کسى نیست که «تلبیه» بگوید، مگر اینکه آنچه که در طرف راست و چپ او قرار دارند، تا آخرین مقطع و نقطه خاک، (هم آواى او) تلبیه بگویند، و دو ملک خطاب به وى مى گویند: بشارت باد تو را اى بنده خدا و پروردگار بنده اى را بشارت نمى دهد مگر به بهشت».۳۰
۴ ـ از امام صادق ـ ع ـ سؤال شد: «آیا رسول خدا ـ ص ـ در شب محرِم مى شدند و یا در روز؟ حضرت پاسخ فرمود: در روز; حلبى مى گوید: پرسیدم: در چه ساعتى؟ پاسخ فرمود: در وقت نماز ظهر. باز سؤال کردم: رأى شما درباره احرام ما چیست؟ (یعنى در روز یا شب و در چه ساعتى محرم گردیم؟) حضرت جواب داد: براى شما فرقى ندارد…»۳۱
۵ ـ از امام صادق ـ ع ـ سؤال شد: آیا براى کسى که جهت «عمره تمتع» محرم شده است، آشکار ساختن «تلبیه» جایز است؟ امام پاسخ فرمود: آرى; زیرا رسول اکرم ـ ص ـ پس از احرام تلبیه را (آشکارا) مى گفت، بدینجهت که مردم چگونگى تلبیه را نمى دانستند و آن حضرت دوست داشت تا کیفیت تلبیه را به ایشان بیاموزد.۳۲
۶ ـ از امام على بن موسى الرضا ـ ع ـ منقول است:
«براى این «احرام» بر مردم واجب شده است تا پیش از دخول در حرم خدا خشوع
یابند، و براى این که از اشغال به امور دنیا و زینت ها و لذّتهاى آن بازایستند; علاوه بر این، در احرام تعظیم خداوند و بزرگداشت خانه او و ذلّت نفس انسانى است، آنگاه که اراده کرده است به سوى خداى تعالى گام بردارد».۳۳

۱۸ ـ و یا به تعبیر امام خمینى در «تحریرالوسیله، ج ۱، ص۴۱۶» : … لبس ثوبین بعد التجرد عمّا یحرم على المحرم لبسه.
۱۹ ـ جواهر الکلام، ج۱۸، کتاب الحج، ص۲۳۹، دارالکتب الإسلامیه، مرتضى آخوندى ـ تهران.
۲۰ ـ همان مدرک، ص۲۳۹ ـ امام خمینى به عین فتواى صاحب جواهر در «تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۱۷» تمایل کرده و مى گویند: لا تجب استدامه لبس الثوبین… بل الظاهر جواز التجرد منها فى الجمله.
۲۱ ـ لبس ثوبى الإحرام و یا لبس الثوبین… (ر. کـ : «شرایع الاسلام، محقق حلى، ج۱ و ۲، ص۲۴۶/ دارالاضواء ـ بیروت.
۲۲ ـ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۱۶ .
۲۳ ـ همان، ص۴۱۷ .
۲۴ ـ همان، ص۴۱۷ و ۴۱۸ .
۲۵ ـ فروع کافى، ج۴، ص۳۳۷: «… اشهد الله له الف الف ملک براه من النار و براه من النفاق».
۲۶ ـ آل عمران: ۳۳ .
۲۷ ـ التین: ۳ ـ ۱ .
۲۸ ـ روز هشتم ذیحجه که حجاج پس از انجام «عمره تمتع» مجدداً جهت حَجّه الاسلام محرم شده و عازم عرفات مى گردند.
۲۹ ـ الخصال، شیخ صدوق، ج۱، ص۲۲۵ .
۳۰ ـ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۳۲: «… و قال له الملکان: ابشر یا عبدالله و ما یبشرالله عبداً اِلاّ بالجنه».
۳۱ ـ فروع کافى، ج ۴، ص۳۳۲ .
۳۲ ـ فروع کافى، ج۴، ص۳۳۴: «… لانَ الناس لم یکونوا یعرفون التلبیه فاحب ان یعلمهم کیف التلبیه».
۳۳ ـ وسایل الشیعه، ج۹، ابواب الاحرام، ص۳ ـ عیون الرضا، ج۲، ص۱۲۱ .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا