لذت زیارت

لذت زيارت

ورقی دادند و گفتند یک دل نوشته بنویسید اما مگر می شود. مگر می شود لذت شور این سفر را تفسیر کرد. به نظر من دل که سهل است اگر با تمام جان و مال خود مایه بگذاری نمی توان احساس این سفر معنوی را ورقی پیاده کرد. حتی جوهر یک خودکار هم برای نوشتن این احساس کفایت نمی کند. با حرکات آرام قطار به سوی تو می آیم یا علی بن موسی الرضا یا سلطان سرزمین طوس و آبروی ایران زمین. به ساعت نگاه می کنم مگر وقت می گذارد. انتظار، حس بسیار تلخی است. ساعت حدود چهار و بیست دقیقه بامداد بود که بی تابانه از پنجره قطار به بیرون خیره شدم که ناگاه برق گنبد طلایی ات برای لحظه ای چشمم را روشن کرد. بالاخره آمدیم و مشهدی شدیم روی سنگفرش پر از برف و یخ صحن پا می گذارم و آرام و آهسته ولی پر از شوق دیدار به سوی تو می آیم

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا