مسئله لباس نمازگزار(۱)

مسئله لباس نمازگزار(1)

شرح کتاب مصباح الشریعه ومفتاح الحقیقه
لباس در نماز
مسئله لباس نمازگزار چه مرد چه زن از مسائل بسیار مهم اسلامى است ؛ لباس نمازگزار از هر جهت باید مباح و حلال و پاک و پاکیزه باشد .
لباس‏هایى که پوشیدن آن در فرهنگ اسلام حرام شده ، یعنى لباس زربفت و حریر و ابریشم خالص براى مردان و آنچه از حیوانات حرام گوشت ساخته مى‏شود و آنچه از راه غیرمشروع به دست مى‏آید ، براى مردان و زنان ، نماز در آن باطل است .
انسان به هنگام نماز باید به این نکته توجه داشته باشد که به محضر مقدس حضرت رب العزه مى‏رود و مى‏خواهد در پیشگاه با عظمت حضرت ذوالجلال بایستد و قصد دارد در برابر صاحب عالم و آدم قرار بگیرد ، باید از لباسى که در خور شأن محضر آن جناب نیست پرهیز کرد و از پوشیدن لباسى که او متنفر است دورى جست ، به خصوص در مسئله لباس در همه جا و در برابر حضرت مولا به طریق اولى باید توجه داشت که لباس تن از حق مظلومان و خون دل مسکینان بافته نشده باشد و هر تار و پودش متعلق به محرومى نباشد و آن لباس از طریق فروش مواد احتکارى ، مواد حرام و خدعه و حیله با مسلمانان و غصب و زور و ظلم و تجاوز بدست نیامده باشد و داستان لباس ، داستان گوهر تاج شاه نباشد که هر ذره‏اش از خون دل یتیم و فقیر و محروم و مسکین و بیوه زن ساخته شده باشد .
روزى گذشت پادشهى از گذرگهى
فریاد شوق بر سر هر کوى و بام خاست
پرسید زان میانه یکى کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ماکه چیست
پیداست آن قدر که متاعى گرانبهاست
نزدیک رفت پیره زنى گوژپشت و گفت
این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانى فریفته است
این گرگ سال‏هاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک ، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد ، گداست
بر قطره سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگرى که روشنى گوهر از کجاست
پروین به کج روان سخن از راستى چه سود
کو آن چنان کسى که نرنجد زحرف راست [۳۹] آرى ، لباس نمازگزار مسئله بسیار مهمى است ، لباس نمازگزار تار و پودش بافته شده از مایه قناعت ، انصاف ، درستى ، صدق ، رعایت حلال حق است و لباسى است که از غصب ، ظلم ، دزدى ، تجاوز به حقوق دیگران ، رشوه ، احتکار ، بى‏انصافى ، کلاه بردارى به دور است .
لباس نمازگزار ، لباسى است که بر اساس خواسته مولا بدست آمده و براى رضاى مولا پوشیده شده و از هر پیرایه‏اى جز عنایت و لطف دوست پاک و پاکیزه است و خلاصه لباس نمازگزار ، لباس عبودیت است و بس !
در « تفسیر ابو الفتوح رازى » آمده :
مردى به بازار برده فروشان رفت براى خرید برده ، برده‏اى را در مغازه‏اى دید و قبل از خرید از او سؤال کرد که غذا و لباس و اندازه کار تو چیست ؟ او به سؤالات پاسخ گفت : خریدار او را نپسندید ، به مغازه دیگر رفت برده‏اى را دید از او پرسید :
چه نوع غذایى خوراک تو است ؟ گفت : هرچه مولا محبت کند . پرسید : چه اندازه کار مى‏کنى ؟ پاسخ داد : آنچه مولا بخواهد . سؤال کرد : چه لباسى مى‏پوشى ؟
جواب داد : آنچه مولا بپسندد .
اى مسلمانان و اى نمازگزاران ! از پوشیدن لباسى که مولا نمى‏پسندد بپرهیزید و لباس خود را به خصوص به وقت عبادت از نوعى قرار دهید که محبوب مولاست ، در پیشگاه مقدس حضرت او در غذا و کار و اخلاق و لباس از یک برده کمتر نباشید !
جامه خود را جامه غرور و تکبر و فخرفروشى قرار ندهید ، از جامه‏اى که شما را به سوى رذایل اخلاقى مى‏کشد خوددارى کنید ، جامه خود را جامه ادب ، وقار ، محبت ، خدمت ، شرف ، پاکى ، فضیلت و تواضع و انکسار و عرفان قرار دهید ، آرى ، جامه عارفانه بپوشید .
به قول پروین اعتصامى :
به درویشى بزرگى جامه‏اى داد
که این خلقان بنه کز دوشت افتاد
چرا بر خویش پیچى ژنده و دلق
چو مى‏بخشند کفش و جامه‏ات خلق
چو خود عورى چرا بخشى قبا را
چو رنجورى چرا ریزى دوا را
کسى را قدرت بذل و کرم بود
که دیناریش در جاى درم بود
بگفت اى دوست از صاحبدلان باش
بجان پرداز و با تن سرگران باش
تن خاکى به پیراهن نیرزد
وگر ارزد به چشم من نیرزد
ره تن را بزن تا جان بماند
ببند این دیو تا ایمان بماند
قبایى را که سر مغرور دارد
تن آن بهتر که از خود دور دارد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا