معاد جسمانی در تفکر شیخیه ( جسم هور قلیایی )

معاد جسماني در تفکر شيخيه ( جسم هور قليايي )

چالش برانگیز ترین عقیده شیخ احمداحسایی که مرحوم برغانی بواسطه آن به تکفیر شیخ فتوا داد همین بحث معاد است شیخ احمد احسایی تفسیر ی از جسم ارایه می‏دهد که نزد سایر عالمان شیعی مقبول نیست زیرا  در نظر آنان  معاد جسمانی این است که انسان در روز رستاخیز با همین بدن عنصری  دنیوی بی هیچ تفاوتی به دنیا باز میگردد. در حالی که شیخ معتقد است بدن بعد از تصفیه از عناصر دنیوی عود میکند .
شیخ احمد پیرامون معاد جسمانی نظریه خود را چنین نگاشته است :
انسان دارای دو جسد است : یک قسم آن از عناصر زمانی تشکیل شده است  و این بدن مانند لباس است که به بدن پوشیده شده و از بدن کنده میشود ، نه او را لذتی است  ونه رنجی نه طاعتی و نه معصیتی  آیا نمی بینی هنگامی که زید بیمار می شود تمام گوشتهای بدنش آب میشود  و از آن گوشتها چیزی نمی ماند ، ولی زید فرق نمی کند، زید همان زید است وتو بالبداهه میدانی این همان زید عاصی است و از گناهانش چیزی کاسته نشده اگر گوشت های ذوب شده از زید بود(یعنی دخیل در حقیقت زید بود) باید آنچه مربوط به زید است از خیر و شر را با خود میبرد، همچنین اگر ضعیف شود یا چاق شود بعد از این بیماری او همان زید است اونه نقصی از لاغری در ذات و صفات و طاعات و معاصی در او پیدا میشود ونه زیادتی در اثر چاق شدن ، حاصل انکه این جسد از زید نیست و جز این نیست که این بدن نسبت به زید مانند سنگ و خاک است نسبت به شیشه ، هنگامی که سنگ ذوب شد وسنگ  وخاک کنار رفت شیشه ظاهر می شود ، و این شیشه در واقع همان سنگ و خاک کثیف (قبل)است که ذوب شده و کثافات از او خارج شده است…….و این جسد مانند کثا فاتی که در سنگ و خاک است و ذاتی آنها نیست ذاتتی زید نیست مثال دیگر لباس است که در حقیقت همان تار و پود به هم بافته شده است و رنگهای لباس اعراض هستند که رنگی را می پوشند و رنگی را خارج میکنندو لباس همپنان همان لباس است….
جسد دوم :
این جسد باقی و همیشگی است و این جسد همان طینت است که انسان از آن آفریده شده، وقتی که زمین جسد عنصری را خاک کرد ، و بین اعضای آن جدائی افکند هر جزء آن به جایگاه خود بر می گردد هوا ملحق میشود به هوا و آب ملحق می شود به کره آب ، خاک ملحق می گردد به خاک و آن بدن اصلی باقی میماند
هذا الجسد الباقی هو من  ارض هُورقلیا و هو الجسد الذی فیه یحشرون و یدخلون به الجنّه او النار فاِنْ قلتَ ظاهر کلامِک ان هذا الجسد لایبعث و هو مخالف لما علیه اهل الاسلام من انّها تبعث کما قال تعالی و ان اللّه یبعثُ من فی القبور ، قلتُ هذا الّذی قلتُ هو ما یقوله المسلمون قاطبه ،
و این جسد باقی  از عالم هور قلیا می باشد و همین جسد است که از محشور خواهد شد و به بهشت یا جهنم خواهد رفت ،و اگر کسی بگوید که این بر خلاف عقیده مسلمانان است میگویم عقیده همه مسلمین همین است و غیر از آن چیزی نمی گویند ..» ( ?)
نکته قابل تأمل آنکه ، شیخ اصرار دارد اندیشه خود را مطابق با فرمایشات ائمه طاهرین معرفی نماید و آنچه که میگوید از نصوص صادره از معصومین دریافت کرده است چنانکه گفته است :
من ذکر نکرده ام مگر  آنچه رأی ائمه علیهم السلام است و هر کس اعتراضی میکند از این جهت است که مقصود مرا نفهمیده است و ندانسته که فرمایش ائمه است ( ? )
بنا بر این صدور فتوای تکفیر نیز  قابل تأمل خواهد بود
………………………………… پی نوشت :
? ـ شرح الزیاره ،جلد ? صفحه ???
? ـ رساله ناصریه ، حاج محمد کریم خان کرمانی ، طبع دوم ، چاپخانه سعادت ،کرمان ، ???? ه / ق

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا