«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَهَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنکُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ۹؛ ای ای کسانی که ایمان آورده اید ، آنگاه که مست هستید گرد نماز مگردید، تابدانید که چه می گویید و نیز در حال جنابت ، تا غسل کنید ، مگر آنکه راهگذر باشید و اگر بیمار یا در سفر بودید یا از مکان قضای حاجت بازگشته اید یا با زنان جماع کرده اید و آب نیافتید با خاک پاک تیمم کنید و روی و دستهایتان را با آن خاک مسح کنید هر آینه خدا عفو کننده و آمرزنده است.»
ظاهر آیه روشن است و نیاز به توضیح ندارد که مقصود، نهی از نماز در حال مستی است لکن از تعلیل «حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ » میتوان این معنا را برداشت کرد: نماز مطلوب آن است که انسان با عنایت و توجه نماز بخواند، بداند که چه میگوید و با که سخن میگوید. مؤیّد این برداشت روایت امام باقر(علیهالسلام) است که فرمود: در حالتی که کسل هستید یا چرت آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید، زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستی نهی کرده است.
امام باقر(علیهالسلام) می فرماید: در حالتی که کسل هستید یا چرت آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید، زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستی نهی کرده است.ج ـ نماز با خشوع
از مصادیق اقامه نماز به جای آوردن نماز با خشوع آن است.
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ۱۱؛ به تحقیق مؤمنان رستگار شدند آنها که در نمازشان خشوع دارند.»
خشوع به معنای تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا میشود و آثارش در بدن ظاهر میگردد. فیومی گوید: «خشع خشوعا اذا خضع و خشع فی صلاته و دعائه اقبل بقلبه علی ذلک و هو مأخوذ من خشعت الارض اذا سکنت و اطمأنّت۱۲؛ خشوع به معنای تواضع است و خشوع در نماز و دعا به معنای اقبال قلبی بر آن است و این واژه برگرفته از سکون و اطمینان است، آن چنان که برای سکون زمین واژه خشوع به کار رفته و میگویند: «خشعت الارض.»
خشوع در نماز؛ یعنی جسم و روح را در نماز به دیدار خداوند بردن و انقطاع از غیر او آن چنان که برگزیدگان خداوند پیامبر و آلش(علیهمالسلام) چنین بودند. اولین فرودگاه این خشوع روح است که بر جسم نیز اثر میگذارد؛ یعنی آن کس که در نماز خشوع دارد در حال نماز اعضا و جوارح او نیز آرام بوده، پیوسته بازی با ریش و صورت ندارد! در حدیثی میخوانیم که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی میکند فرمود: «اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه۱۳؛ اگر او در قلبش خشوع بود، اعضای بدنش نیز خاشع میشد.»
د ـ دوام در نماز
از مصادیق اقامه نماز «دوام نماز» است.
در سوره معارج پس از آن که خداوند برخی صفات ناشایست انسانها را مورد تذکّر قرار میدهد، اوصاف شایسته آنها را هم ذکر میکند که از جمله آن: «إِلَّا الْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ۱۴؛ مگر نمازگزارانی که بر نماز خود تداوم دارند.» ظاهر آیه دوام است؛ یعنی هم به وقت، نماز میخوانند و هم همیشه نماز میخوانند، اینگونه نیست که نماز خواندن آنها مقطعی باشد و چنین نمازی است که اگر جزو برنامه زندگی شد و با حدود آن به جای آورده شد انسان را از فحشا و منکر باز میدارد. و اصولاً برنامههای تربیتی جز با تداوم کارآیی لازم را ندارند، لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میخوانیم: «انّ احبّ الأعمال الی الله مادام و ان قلّ۱۵؛ محبوبترین اعمال نزد خداوند کاری است که انسان بر آن مداومت داشته باشد هر چند کم باشد.»
خشوع به معنای تواضع است و خشوع در نماز و دعا به معنای اقبال قلبی بر آن است و این واژه برگرفته از سکون و اطمینان است، آن چنان که برای سکون زمین واژه خشوع به کار رفته و میگویند: «خشعت الارض.»هـ ـ گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه
بدون تردید از مصادیق «اقامه نماز» گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه است (نه تنها مصداق). پیش از این، مصادیق اقامه نماز در بُعد فردی مورد توجه قرار گرفت و اینک آن را از بُعد اجتماعی مورد بررسی قرار میدهیم.
قرآن کریم میفرماید از ویژگیهای یاران خداوند آن است که: «الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ ۱۶؛ آنها کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات را ادا میکنند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند.»
از این آیه شریفه به قرینه واژه تمکین (که به معنای فراهم ساختن وسائل و ابزار کار است؛ اعم از آلات و ادوات لازم یا علم و آگاهی کافی و توان و نیروی جسمی) میتوان استفاده کرد که مردان خدا از قدرت خود در جهت اقامه نماز استفاده میکنند، علاوه بر آن که خود اهل اقامه نمازاند، بر مطرح کردن آن در جامعه تلاش میکنند.
با مصادیق پنجگانه فوق میتوان معنای وسیع «اقامه نماز» را در قرآن دریافت. بحث پیرامون اولین وظیفه در قبال نماز؛ یعنی «اقامه نماز» را با کلامی از شهید علامه آیه الله مطهری به پایان میبرم:
«به پا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود؛ یعنی نماز به صورت یک پیکر بیروح انجام نگردد، بلکه نمازی باشد که واقعا بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است معنی ذکرالله که در آیه شریفه ۱۴ سوره طه بدان اشاره شده: «اقم الصلوه لذکری» یاد خدا بودن مساوی است با فراموش کردن غیر خدا؛ اگر انسان ولو مدت کوتاهی با خداوند در راز و نیاز باشد و از او استمداد جوید و او را ثنا گوید، او را به الله بودن، ربّ بودن، رحمان بودن، رحیم بودن، احد بودن، صمد بودن، لم یلد و لم یولد و لمیکن له کفوا احد بودن توصیف کند، عالیترین تأثیرها در نفس او گذاشته میشود و روح انسان آن چنان ساخته میشود که مذهب اسلام میخواهد و بدون چنین برنامهای امکانپذیر نیست.»۱۷
۹- نساء، آیه۴۳.
۱۰- علل الشرائع، ج۲، ص۴۷ و کنزالدقائق، ج۲، ص۴۴۶.
۱۱- مؤمنین، آیه ۲.
۱۲- المصباح المنیر، ص۱۷۰.
۱۳- مجمع البیان، ج۷، ص۹۹؛ انوار التنزیل بیضاوی، ج۳، ص۱۵۹ و کنزالدقائق،، ج۷، ص۵۵۹.
۱۴- معارج، آیه۲۲.
۱۵- اصول کافی، ج۲، ص۸۲، (چاپ آخوندی).
۱۶- حج، آیه ۴۱.
۱۷ آشنایی با قرآن، سورههای حمد و بقره، ص۶۷ و ۶۸.