می‌گفت…(۲)

می‌گفت…

* می‌گفت: هیچ آدمی به‌مرور گاو نمیشه؛ از اول گاو بوده فقط به‌مرور لو میره!

* می‌گفت: تا عوام وجود داشته باشند، عوام‌فریب هم هست.

* می‌گفت: اون‌هایی که دیر بهت قول می‌دهند، عموماً خوش‌قول‌ترند.

* می‌گفت: خطرناک‌تر از اون‌هایی که کتاب نمی‌خونن، اونایی هستن که فقط چندتا کتاب خوندن و دیگه خودشون رو روشنفکر میدونن و میخوان تو همه مسائل اظهارنظر تخصصی کنن!

* می‌گفت: گاهی آدما خودشون با رفتارشون باعث میشن که بینِ بودن و نبودنشون، نبودنشونو انتخاب کنیم.

* می‌گفت: زن شایسته تو هر خونه‌ای هست یا حداقل بوده، اسمشم مادره!

* می‌گفت: دقت کردی برخی‌ها حتی یک کفن‌رو هم از مال دنیا با خودشان نمی‌برن!

* می‌گفت: گفتنی‌ها را باید گفت، چون بیات میشه و از دهن می‌افته.

* می‌گفت: دنیا کار خودش را می‌کنه، ما کار خودمان رو بلد نیستیم.

* می‌گفت: نه ماندنی با لگد میره و نه رفتنی با خواهش می‌مونه!

* می‌گفت: از بچه نپرس چی بپزم؛ بپرس امروز قورمه‌سبزی بپزم یا قیمه؟ این‌طوری هم بهش حق انتخاب دادی هم بهش فهموندی همیشه حرف حرف اون نیست.

* ‌ می‌گفت: جالبه که دوس داریم تنها باشیم ولی دوس نداریم تنهامون بذارن!

* ‌ می‌گفت: خیلی از آدمایی که میگن تو نمی‌تونی دقیقاً آدمایی هستن که می‌ترسن تو بتونی!