نماز اول وقت در سیره معصومان (ع)

نماز اول وقت در سیره معصومان (ع)

نمازاول وقت، جایگاه ویژه‌ای دارد ومعصومان (ع) براین موضوع تأکید فراوانی کرده‌اند؛ در این مقاله در سیره وسخنان اهل بیت وحی در زمینه نماز اول وقت اشاره می‌کنیم.

۱. سیره رسول خدا (ص)

از عایشه دراحوالات رسول خدا (ص) نقل شده که می‌گوید:

«کان رسول الله یحدثنا ونحدثه فاذا حضرت (وقت) الصلاه فکانه لم یعرفنا و لم نهرفه شغلاً بالله عن کل شیء (۱) رسول خدا (ص) با ما گفتگومی کرد وما با او سخن می‌گفتیم، ولی چون وقت نماز فرامی رسید، نه او ما را می‌شناخت ونه ما او می‌شناختیم. توجه به خدا، او را از هر چیزی باز می‌داشت.»

ازامیرالمؤمنان (ع) روایت شده:

«کان رسول الله لا یوثر علی الصلاه عشاء ا ولاغیره وکان اذا دخل وقتها لایعرف اهلاً ولا حمیماً؛ (۲) رسول خدا (ص) چنان بود که خوراک شب وهیچ چیز دیگر را بر نماز مقدم نمی‌داشت و چنان بود که چون وقت نماز داخل می‌شد، گویا خانواده ودوستی را نمی‌شناسد».

پیامبر اکرم (ص) درمورد آثار پای بندی به نماز اول وقت، فرمود:

«ما من عبد اهتم بمواقیت الصلوه ومواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت وانقطاع الهموم والاحزان والنجاه من النار؛ (۳) هیچ بنده‌ای به نماز اول وقت اهمیت نمی‌دهد، مگر اینکه من ضمانت می‌کنم که هنگام مرگ آرامش داشته باشد وغصه ها از او رخت بربندد واز آتش جهنم رهایی یابد».

پس طبق وعده رسول اکرم (ص) عاملان به این فریضه الهی واستقامت کنندگان دراین راه، این پاداش‌های ویژه را دارند:

۱. به هنگام مرگ که یکی از سه حالت سخت انسان است، آرامش خاصی به روح او حاکم می‌شود.

۲. غم واندوه از روح وروان او رخت بر می‌بندد.

۳. رهایی از آتش نصیب این بنده الهی می‌گردد.

از آن حضرت نقل شده که:

«لایزال الشیطان یرغب من بنی آدم ما حافظ علی الصلوات الخمس فاذا ضیعن تجراً علیه او قعه فی العظام». (۴)

۲. سیره حضرت علی (ع)

امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید:

«لیسن احب الی الله عز وجل من الصلوه لایشغلنکم عن اوقات‌ها شیء من امور الدنیا فان الله عزوجل ذم اقواما فقال: الذین هم عن صلاتهم ساهون، یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها؛ (۵) در نزد خدا عملی محبوب‌تر از نماز نیست. پس چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز باز ندارد. پس به درستی خدای عز و جل اقوامی را مذمت کرده وسپس فرموده است: این‌ها غفلت کنندگانی هستند که توجه به اوقات نماز ندارند».

آن حضرت دربخش پایانی نامه‌اش خطاب به فرماندار مصر (محمد بن ابی بکر) این چنین آورده است:

«…صل الصلواه لوقتها الموقت لها، ولا تعجل وقت‌ها لفراغ ولا توخرها عن وقت‌ها لاشتغال واعلم ان کال شیء من عملک تبع لصلاتک؛ (۶) نماز را

در وقت خودش به جا آور، نه اینکه در فراغت وبیکاری زودتر از وقتش بخوانی ودروقت کار، آن را به تأخیر بیندازی. وبدان که تمام کردار خوبت درگرو نماز است.»

اختصاص دادن اوقات مشخص برای نماز، تاآنجا اهمیت دارد که حضرت علی (ع) دریکی از نامه‌هایش به فرمانداران شهر آورده است:

«اما بعد فصلوا بالناس الظهر حتی تفی الشمس…؛ (۷) بعد از یاد خدا و درود؛ نماز ظهر را با مردم بخوانید که آفتاب به طرف مغرب رفته وسایه آن به اندازه دیوار آغل بز گسترده شد. ونماز عصر را با مردم وقتی بخوانید که خورشید سفید است وجلوه دارد وپاره ای از روز مانده وتا غروب می‌توان دو فرسخ را پیمود.

نماز مغرب را با مردم زمانی بخوانید که روزه دار افطار وحاجی از عرفات به سوی منا کوچ کند. ونماز عشا را با مردم وقتی بخوانید که شفق پنهان شده ویک سوم از شب بگذرد. ونماز صبح را با مردم هنگامی بخوانید که شخص، چهره همراه خویش را بشناسد. ونماز جماعت را درحد ناتوان آنان بگذارید وفتنه گر مباشید.»

دیلمی در ارشاد القلوب می‌گوید: «راجع به سیره امیرمؤمنان امام علی (ع) درتاریخ آمده است که حتی آن بزرگوار درخلال جنگ مواظبت بر نماز اول وقت را فراموش نمی‌کرد؛ چنان که آمده است: هنگامی که علی (ع) درجنگ صفین سرگرم نبرد بود ودرمیان هر دو صف کارزار، پیوسته به آسمان نگاه می‌کرد تا ببیند کی ظهر شده تا نماز ظهر را بخواند. عبدالله بن عباس عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! این چه کاری است؟ فرمود: آفتاب را می‌نگرم تا اگر وقت نماز رسیده، نماز بگزاریم. ابن عباس گفت: آیا اینجا وقت نماز است با این سرگرمی جنگ! حضرت فرمود: ما برای چه با این گروه می‌جنگیم؟ مگر نه اینکه برای نماز است! تنها به خاطر نماز با آنها نبرد می‌کنیم ومی خواهیم نماز بر پا شود». (۸)

نیز درحالات امیرمؤمنان (ع) آمده است: «هنگامی که وقت نماز می‌رسید، رنگ از چهره امام علی (ع) می‌پرید ومی لرزید. پس به او گفته شد: چه شده است؟ فرمود: وقت نماز فرا رسیده، وقت امانتی که خدا بر آسمان‌ها وزمین و کوه‌ها عرضه کرد، اما آن‌ها از قبول آن دوری کردند وترسیدند، ولی انسان آن را حمل کرد و من با ناتوانی خود نمی‌دانم که به خوبی از حمل آن می‌آیم یا نه».

این روایت شریفه در منابع دیگر با تعبیر «یتململ» و «یتزلزل» به جای «تلون» و «تزلزل» آمده است. (۹)

۳. سیره امام حسین (ع)

درتاریخ راجع به سید الشهداء نقل شده است: ابوثمامه صیداوی (صائدی) که نام شریفش عمرو بن عبدالله است، چون دید هنگامی زوال است، خدمت حضرت امام حسین (ع) آمد وعرض کرد: یا ابا عبدالله! جان من فدای باد! می‌بینم که این لشکر به شما نزدیک شده‌اند، لکن سوگند به خدا، تامن کشته نشوم، شما شهید نخواهی شد ودوست دارم این نماز ظهر را با شما بگزارم وآن گاه خدای را ملاقات کنم. حضرت سر به سوی آسمان بلند کرد وفرمود: نماز را به یاد آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد! آری، اینک اول وقت نماز است. آنگاه فرمود: از این قوم بخواهید دست از جنگ بردارند تا ما نماز گزاریم. (۱۰)

در ادامه روایت آمده است:

حصین بن نمیر – مرد تبهکاری که در روز عاشورا به امام حسین (ع) زبان درازی کرد- فریاد زد: نماز شما قبول نیست. حبیب بن مظاهر فرمود: ای خیانتکار! نماز پسر رسول خدا (ص) قبول نمی‌شود ونماز تو قبول می‌گردد؟…

عموم مورخان وارباب مقاتل گفته‌اند که سعید بن عبداله حنفی، سینه وسر وصورت خود را سپر آن حضرت ویاران قرار داد تا نماز بخوانند. چون زخم‌های بدن او فراوان شد ونتوانست روی پای خود بایستد، به زمین افتاد ودرحالی که دعا می‌کرد، رو به سوی امام حسین (ع) کرد وگفت:

ای فرزند رسول خدا! به عهد خود وفا کردم؟ امام فرمود: بله تو پیشاهنگ ما (مقدم‌تر از من) در بهشت هستی.

۴. سیره امام سجاد (ع)

درحالات امام سجاد (ع) آمده است که:

«کان اذا حضرت الصلوه اقشعر جلده واصغر لونه وارتعد کالسعفه؛ چون وقت نماز می‌رسید، پوست بدن امام سجاد (ع) می‌لرزید ورنگش زرد همچون شاخه درخت می‌شد.»(۱۱)

به حضرت عرض کردند: چرا شما وقتی وضو می‌سازید، رنگ مبارکتان زرد می‌شود؟ فرمود: «آیا نمی‌دانید که در خدمت چه فردی می‌ایستیم»؟(۱۲)

در روایتی از امام سجاد (ع) نقل شده:

«الذنوب آلتی ترد الدعا…تأخیرالصلوه المفروضات حتی تذهب اوقات‌ها؛ یکی از گناهانی که مانع قبول دعا می‌شود (دعا را رد می‌کند)، تأخیر در نماز واجب است تا وقت آن بگذرد.»

همچنین آن امام بزرگوار در دعاهای خود آورده‌اند:

«خدایا! ما را به منزلت کسانی برسان که مراتب نماز رسیده‌اند وارکان آن را حفظ نموده‌اند و آن را در اوقاتش به پا می‌دارند؛ همانند نسبت بنده و رسولت – که درود ورحمت تو بر او و خاندانش باد -مقرر نموده، دررکوع وسجود وهمه فضائل با کامل‌ترین وتمام ترین طهارت ورساترین مراتب خشوع به جا آورده‌اند». (۱۳)

۵. سیره امام صادق (ع)

از امام صادق (ع) نقل شده است:

«اذا صلیت صلاه فریضه فصل لوقتها صلاه مودع یخاف ان لا یعود الی‌ها ابداً؛ (۱۴) هنگامی که نماز واجب را می‌خوانی، در وقتش بخوان؛ مانند کسی که نماز وداع می‌خواند ومی ترسد که بعد از این، توفیق خواندن نماز را نیابد».

نیز فرمود:

«اختبروا اخوانکم بخصلتین فان کانتا والا فاعرب ثم اغرب محافظه علی الصوات فی مواقیتها والبر بالاخوان فی العسر والیسر؛ (۱۵) برادران دینی خود را با دوخصلت بسنجید. اگر این دو علامت در آن‌ها بود (با آنها همراهی کنید)، وگرنه هر چه می‌توانید از آنها فاصله بگیرید (آن دونشانه عبارت‌اند از): ۱. محافظت برنماز در وقت آن. ۲. نیکی به برادران دینی در سختی وراحتی».

امام صادق (ع) نیز خطاب به یکی از یاران خود (ابن جندب) می‌فرماید:

برای شیطان دام‌هایی وجود دارد که یکی از آنها، این است که انسان را از خدمت کردن به دیگران به ویژه برادران دینی باز می‌دارد.

دوم اینکه با خواب، کاری می‌کند که انسان به موقع نماز نخواند. (۱۶)

آیت الله مصباح یزدی در توضیح این روایت می گویند:

«آنچه انسان را مستقیماً درمسیر تقرب الی الله به پیش می‌برد، نماز است. وقتی انسان اهتمامی به خواندن نماز اول وقت نداشته باشد، به مسائل دین بی اعتنا می‌شود وکم کم کارش به جایی می‌رسد که با دیده تمسخر به مناسک دین می‌نگرد؛ همان طور که در قرآن آمده است: (ثم کان عاقبه الذین اسوی السوای ان کذبوا بایت الله وکانوا بها یستهزئون)؛ (۱۷) «…. سرانجام کار آنان که به اعمال زشت وکردار بد پرداخته‌اند وآیات خدا را تکذیب و تمسخر کردند». اگر انسان دراین مسیر خطرناک قرار گرفت وبه نمازاهمیت نداد، در واقع با این کار مقدمات کافرشدن خود را فراهم ساخته است». (۱۸)

درسیره عملی امام ششم (ع) آمده است:

سدیر گفت: امام صادق (ع) دستور داد که الاغ واستری را زین کردند، من سبقت گرفتم وبرالاغ سوار شدم تا احترام کرده باشم و آن ضحرت سوار بر استر گردد. فرمود: اگر بخواهی، الاغ را در اختیار من بگذار. گفتم: استر برای شما مناسب‌تر و زیباتر است. من از الاغ پیاده شدم و بر استر سوارشدم و آن حضرت بر الاغ سوار شد… پیاده شدیم تا نماز را با هم بخوانیم. سپس فرمود: اینجا زمین شوره زار است ونماز دراینجا روا نیست (مکروه است). واز آنجا رفتیم وبه زمین خاک سرخی رسیدیم.

و آماده نماز شدیم. در آنجا مردی جوان بزغاله می‌چراند. حضرت به من نگریست و به من فرمود: به خدا قسم! اگر تعداد شیعه‌های من به اندازه این بزغاله‌ها بود، خانه نشینی من روا نبود. سپس پیاده شدیم ونماز خواندیم. پس از نماز، کنار بزغاله‌ها رفتیم و شمردیم که هفت عدد بودند. (۱۹)

۶. سیره امام رضا (ع)

راوی می‌گوید: حضرت رضا (ع) برای استقبال برخی از طالبیین (دودمان ابوطالب) از شهر خارج شد ودراین هنگام وقت نماز شد (بلادرنگ) راه خود را به ساختمانی که در آن نزدیکی بود، کج کرد وکنار سنگی فرود آمد وفرمود: اذان بگو. من عرض کردم: درنگ کنیم تا یاران ما برسند. فرمود: خدایت بیامرزد! هیچ گاه نماز را از اول وقت بدون جهت به آخر وقت به تأخیر نینداز وهمیشه بر تو باد که اول وقت را مراعات کنی. پس من اذان گفتم و نماز خواندیم (۲۰)

ترک جلسه به خاطر نماز

«صابئین» به حضرت یحیی گرایش دارند وبرای ستارگان، تأثیر خاصی قائل هستند ونماز ومراسم ویژه‌ای دارند و هنوز در خوزستان گروهی از آنان هستند. این فرقه، رهبری دانشمند ولی مغرور داشت که بارها با امام رضا (ع) گفتگو کرد، ولی زیر بار نرفت. امام رضا (ع) استدلالی کرد واو تسلیم شد وگفت: اکنون روح من نرم شده، حاضرم مکتب تو را بپذیرم. ناگهان صدای اذان بلند شد، امام رضا (ع) جلسه را ترک کرد. مردم گفتند: فرصت حساسی است و چنین فرصتی پیش نمی‌آید! امام فرمود: اول، نماز.

او که این تعهد را از امام دید، علاقه‌اش بیشتر شد وبعد از نماز گفتگویش را تکمیل کرد وایمان آورد. (۲۱)

در روایتی از امام رضا (ع) آمده است:

«حافظوا علی مواقیت الصلوه فان العبد لا یأمن الحوادث ومن دخل علیه وقت فریضه فقصرعنها متعمداً فهو خاطی؛ (۲۲)

بر وقت‌های نماز محافظت کنید؛ چرا که بنده ایمن از حوادث نیست. و کسی که وقت نماز واجب بر او داخل می‌شود وعمداً کوتاهی کند، خطا کار است».

۷. سیره امام حسن عسکری (ع)

از ابوهاشم روایت است که حضورمبارک امام حسن عسکری (ع) شرفیاب شدم، دیدم آن حضرت مشغول نوشتن کاغذی است. سپس وقت نماز رسید امام آن کاغذ را بر زمین گذاشت ومشغول نماز شد. سپس دیدم که قلم می‌چرخد وروی کاغذ می‌نویسد تا رسید به آخر کاغذ. من چون این صحنه را دیدم، به سجده افتادم. وقتی حضرت از نماز خود فارغ شد، قلم را به دست گرفت وبرای مردم اذن داد که داخل شوند. (۲۳)

۸. سیره امام زمان (عج)

از کارهای مهمی که امام زمان پس از ظهور انجام می‌دهند، بر پا داشتن نماز و مطرح کردن آن در سطح جامعه و فرا خواندن مردم به سوی آن است. علاو بر اصل نماز، اقامه نماز در اول وقت نیز مورد تأکید فراوان آن حضرت است.

امام مهدی (عج) می‌فرماید:

«ملعون ملعون من اخرالعشاء الیان تشتبک النجوم وملعون ملعون من آخر الغداء الیان تنقضی النجوم؛ لعنت شده وملعون کسی است که نماز عشا را به قدری تأخیر اندازد که همه ستارگان آسمان دیده شوند؛ وملعون کسی است که نماز صبح را به قدری تأخیر اندازد که ستارگان دیده شوند». (۲۴)

این روایت، اهتمام امام زمان (عج) به نماز اول وقت را نشان می‌دهد وآن حضرت کسانی را که در نماز خود اهمال می‌کنند، به شدت سرزنش می‌کند وآنها را از رحمت خود دور می‌داند.

در ملاقات‌ها و تشرفات به محضر آن حضرت نیز، تأکید ایشان بر «نماز اول وقت» نقل شده است. (۲۵)

پی نوشت‌ها:

۱- ینابیع الحکمه، ج ۳، ص ۵۰۳.

۲-مجموعه ورام، ج ۲، ص ۷۸.

۳- بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۹.

۴-همان، ج ۸۲، ص ۲۰۲.

۵-همان، ج ۲، ص ۸۲.

۶-نهج البلاغه، محمد دشتی، نامه ۲۷، ص ۳۷۲.

۷-همان، نامه ۵۲، ص ۴۱۰

۸-بحارالانوار، ج ۸۰، ص ۲۳؛ سفینه البحار، ج ۲، ص ۴.

۹-ینابیع الحکمه، ج ۳، ص ۵۰۲، اسرارالصلوه، ص ۲۰.

۱۰-بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۱.

۱۱-همان، ج ۸۴، ص ۲۴۷.

۱۲-معراج السعاده، ص ۷۶۰، بحار الانوار، ج، ص ۷۸-۷۵.

۱۳-صحیفه سجادیه همراه رساله حقوق، مترجم: لطیف راشدی، دعای ۴۴، ص ۳۲۴ و ۴۴۱، امیر کبیر، تهران.

۱۴-بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۳۳.

۱۵-اصول کافی، ج ۲، ص ۶۷۲.

۱۶-تحف العقول، ص ۳۰۲.

۱۷-روم/۱۰.

۱۸-پندهای امام صادق (ع) به ره جویان صادق، محمد تقی مصباح، ص ۲۱۹، مؤسسه پژوهشی امام خمینی (ره)، قم.

۱۹-داستان‌ها و حکایت‌ها چهارده معصوم، عباس عزیزی، ص ۱۲۷، اصول کافی، ج ۲، ص ۲۴۲.

۲۰- بحارالانوار، ج ۸۰، ص ۲۱؛ الخرائج والجرائح، ص ۳۰.

۲۱-یکصد وچهارده نکته درباره نماز، محسن قرائتی، ص ۱۴، چ ۸،۱۳۸۴ ش؛ بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۱۹۵، عیون اخبارالرضا (ع)، ص ۱۵۱.

۲۲-بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۲۰.

۲۳-منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۵۷۴، هجرت، قم.

۲۴-الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۱۳.

۲۵-مهدویت، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۹، پژوهشکده مهدویت؛ شیفتگان حضرت مهدی (عج)، ج ۲، ص ۹۴، این حدیث، قسمتی از توقیعی است که درجواب سؤال محمد بن یعقوب از ناحیه مقدس رسیده است (بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۶؛ وسائل الشیعه؛ ج ۴، ص ۲۰۱).

منبع: نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۳.

نویسنده: خداداد شمس الدینی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید