پر سشهایی پیرامون خمس و زکات(۲)

پر سشهایی پیرامون خمس و زكات(2)

پرسش :

ضمن بیان علت وجوب زکات، آداب مستحبی پرداخت زکات و وظیفه فقرا را در این زمینه بیان کنید؟

پاسخ :

چند چیز را مى توان سبب وجوب زکوه، بلکه تمام حقوق واجبه دانست:
۱. انسان موحد مسلمان خدا شناس باید فقط یک محبوب داشته باشد و آن خداى تبارک و تعالى است; هم چنین باید هر چه را دوست مى دارد، در راه او و براى او مصرف کند. انسان هر چه بیش تر به مال و ثروت علاقه یابد، نسبت به مرگ، ترس و وحشت بیش ترى پیدا مى کند; هر چند که انسان با مردن به ملاقات خدا مى رود; پس با پرداخت زکات و دیگر حقوق واجب، محبت انسان نسبت به مال کم مى شود و به خداى تعالى زیاد مى گردد; لذا خداوند در قرآن کریم مى فرماید:
(إِنَّ اللّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ);[۱] خداوند از مؤمنین جان و مال آنها را مى خرد، و در عوض بهشت را به ایشان مرحمت مى کند.
۲. با پرداخت زکات صفت رذیله ى بخل از انسان دور مى شود; زیرا زکات واجب است و عدم پرداخت آن موجب عذاب است; پس انسان وقتى هر ساله زکات را بپردازد، کم کم بخل از او برطرف شده و بذل و بخشش براى او عادت مى گردد.
۳. با اداى زکات و خمس و صدقات و هدیه و… از تراکم ثروت جلوگیرى مى شود، و نیاز فقرا و مستمندان نیز برطرف، و اختلاف طبقه ى محروم و مرفه کم مى گردد; لذا دستورهاى اسلام، حدّ وسط بین دنیاى سرمایه دارى غرب و دنیاى کمونیسم شرق است. مرحوم آیه الله شهید صدر در کتاب اقتصادنا این موضوع را کاملا روشن نموده است که این دو، در افراط و تفریط اند، ولى برنامه ى اقتصادى اسلام در حد اعتدال است که هم از تراکم ثروت جلوگیرى مى نماید و هم انسان با دست رنج خود و با فعّالیت بیش تر به مال زیادتر مى رسد; یعنى جلوى فعالیت و کار و کوشش و تلاش بیش تر او گرفته نشده است.
۴. پرداخت زکات، شکرگزارىِ عملىِ مال و ثروت است; همان گونه که عبادات بدنى، مثل نماز و روزه، شکرگزارى بدنى است و واضح است که شکر زبانى بدون شکر عملى هیچ اثرى نخواهد داشت; پس انسان باید با پرداخت زکات و دیگر حقوق واجب شکر مالى خداى تعالى را به جا آورد تا نعمتش افزون شود.
سعدیا گرچه سخن دان و نصایح گویى به عمل کار برآید به سخن دانى نیست

آداب مستحبى پرداخت زکات نیز از این قرار است:
۱. سزاوار است که انسان در پرداخت زکات یا خمس و یا هر انفاق و بخششى شتاب کند; زیرا هم فقرا زودتر استفاده مى کنند و خوشحال مى گردند و هم ترس از تلف شدن مال یا مانع در پرداخت آن کم تر مى شود.
امیرالمؤمنین(علیه السلام)مى فرماید:
الفرصه تمرّ مرّ الحساب فانتهزوا فُرصَ الخیر[۲]; فرصت مثل ابر زودگذر است، پس فرصت هاى شایسته را از دست ندهید.
و گفته اند:
فى التأخیر آفات; در تأخیر، آفت و مانع وجود دارد.
پس کار خیر را هر چه زودتر باید انجام داد. خیر الخیر ما کان عاجله. از طرفى ممکن است شیطان یا انسان هاى شیطان نما مانع پرداخت زکات گردند; مثلاً مى گویند: فلان مصرف فعلا مقدّم بر زکات است، یا خیرى که به خانه رواست به مسجد حرام است، یا چرا مالى را که با زحمت به دست آورده اى به مفت خورها بدهى، و… .
۲. بهتر است به منظور ترغیب و تشویق دیگران، زکات و خمس و صدقه آشکارا داده شود; البته در صورتى که موجب ریا یا خجالت فقیر نشود.
امام صادق(علیه السلام)مى فرماید:
کلّما فرض الله علیک فَاِعْلانُه افضل من اِسراره، و کلّما کان تطوّعاً فاِسراره افضل من اعلانه، و لو انّ رجلا حمل زکات ماله على عاتقه و علانیه کان ذلک حسناً جمیلا و قال فى قوله تعالى «وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»[۳] هى ما سوى الزکات، فانّ الزکات علانیه غیر سرّ[۴]; ابراز و اظهار پرداخت حقوق واجب الهى، افضل است از پنهان کردن آن; ولى هر چیزى که مستحبّى باشد پرداخت آن در خفا و پنهانى افضل است، و اگر کسى زکات مالش را روى دوش بگیرد و آشکارا بپردازد، کار نیک و به جایى کرده، و حضرت فرمود: آیه ى قرآن که مى فرماید: اگر صدقات را به صورت پنهان بدهید بهتر است، مقصود غیر از زکات است; چون زکات واجب است و باید آشکارا باشد، نه مخفیانه.
در مورد نماز نیز از روایات استفاده مى شود که نماز واجب را باید به جماعت و آشکارا بخوانیم، ولى نماز نافله ى مستحبّى بهتر است در خانه و پنهانى خوانده شود.
اگر فقیر از گرفتن زکات سرافکنده شود، لازم نیست که به او گفته شود بابت زکات است. خدمت امام باقر(علیه السلام) عرض شد:
الرجل من اصحابنا یستحیى من ان یأخذ الزکات، فاُعطیَه من الزکات و لا اسمى له انّها من الزکوه، فقال اعطه ولا تُسمّ له، و لا تذلّ المؤمن[۵]; مردى از شیعیان خجالت مى کشید که زکات بگیرد، پس من زکات به او مى دهم و حرفى نمى زنم. حضرت فرمود: آرى به او بده و نگو بابت زکات است، و مؤمن را خوار نکن.
خلاصه این که پرداخت آشکار یا پنهانى زکات بستگى به قصد زکات دهنده و زکات گیرنده و خصوصیات حالات و شرایط زمانى و مکانى دارد; هم چنین حقوق شرعى دیگر، از جمله: خمس، نفقه ى پدر و مادر، هدیه، صدقه و…
۳. انسان نباید در پرداخت زکات، خمس، هدیه و یا هر بذل و بخشش دیگر، بر سر گیرنده ى آن منّت گذارد و یا بزرگى و فخر بفروشد. قال الله تعالى:
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى);[۶] اى کسانى که ایمان آورده اید، صدقات خود را با منّت و اذیّت طرف گیرنده، باطل نکنید.
گاهى وعده هایى و یا حواله هایى به فقیر مى دهند که باید با چند مرتبه رجوع، آنها را اخذ کند; چنین صدقه و کار خیرى بى فایده و باطل است و چه بسا موجب سرافکندگى و تحقیر گیرنده ى آن شود.
مرنجان دلى را که این مرغ وحشى زهر بام برخاست مشکل نشیند
بزرگى داد یک درهم گدا را که هنگام دعا یاد آر ما را
یکى خندید و گفت این درهم خورد نمى ارزید این بیع و شرا را
روان خویش را آلوده مپسند حجاب دل مکن روى و ریا را[۷]
مکن هرگز به طاعت خودنمایى بران زین خانه نفس خودنما را
تو نیکى کن به مسکین و تهیدست که نیکى، خود سبب گردد دعا را
۴. سزاوار است آنچه را که انسان بذل مى کند، کوچک و بى ارزش بداند، و آنچه را خود بیش تر دوست مى دارد بپردازد، نه چیز خراب و ناقص و پست را مثل غذاى مانده، و لباس کهنه و مندرسى که دیگر نمى پوشد.
(لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ);[۸] به بهشت نمى رسید، جز آن که از چیزى که دوست دارید، انفاق کنید.
(أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ);[۹] از بهترین چیزى که به دست آورده اید، و آنچه را خداوند از زمین براى شما بیرون مى آورد انفاق کنید، نه چیز پست را در حالى که اگر به خود شما بدهند نخواهید گرفت.
۵. چه خوب است که انسان بتواند مال زیادى به فقیر بدهد تا او را بى نیاز کند; مثلا سرمایه ى کسب براى او تهیّه کند، یا قرض او را ادا نماید، نه آن که مال کمى بدهد که فردا نیز محتاج باشد، و فلسفه ى این که ائمه ى اطهار(علیهم السلام) مال فراوان به مستمندان و محتاجان مى دادند این بود که فرد قرض خود را ادا کند و یا سرمایه اى براى گذران زندگى فراهم نماید.
۶. باید با نهایت احترام، زکات و… را به فرد بدهیم. حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه وآله)مى فرماید:
ما تقع صدقه المؤمن فى یدالسائل، حتى تقع فى یدالله، (ثم تلا هذه الایه:)
الم یعلموا انّ الله هو یقبل التوبه عن عباده و یأخذ الصدقات;[۱۰] صدقه اى را که مؤمن مى دهد، پیش از آن که در دست فقیر قرار گیرد، به دست خدا مى رسد. سپس حضرت این آیه را تلاوت نمود: آیا نمى دانند که خداوند، خود توبه ى بندگانش را مى پذیرد، و اوست که صدقات را مى گیرد.
۷. مستحب است که انسان، صدقات واجبه و مستحبه ى خود را به کسانى بدهد که ثواب و پاداش بیش ترى دارد، مثل بستگان مستمند، فقیر باتقوا و خدا شناس، اهل علم و دانش که نیازمندند و…
سزاوار است که فقیر نیز نکاتى را رعایت کند; مثلاً توجه نماید که خداى تعالى این وظیفه ى سنگین را بر عهده ى ثروتمندان قرار داده، تا فقر رفع گردد; بنابراین، او باید شکر خدا را به جا آورد; هم چنین از صدقه دهنده تشکر و سپاس گزارى کند. امام رضا(علیه السلام)مى فرماید:
من لم یشکر المنعم لم یشکر الله عزوجلّ[۱۱]; هر کس از رساننده ى نعمت تشکّر نکند، شکر خدا را نیز به جا نیاورده است.
در سفینه البحار روایتى از امام رضا(علیه السلام) به این مضمون نقل شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود:
روز قیامت بنده اى را مى آورند که او را به آتش برند، عرض مى کند: خدایا من قرآن خوانده ام. خطاب مى رسد: بله، ولى شکر نعمت هاى مرا به جا نیاوردى. عرض مى کند: خدایا فلان نعمت را دادى شکر به جا آوردم، فلان نعمت را دادى فلان شکر را به جا آوردم. خطاب مى رسد: این ها درست، ولى شکر کسى که واسطه ى رسیدن این نعمت ها به تو بود به جا نیاوردى، و من قسم یاد کردم که شکر بنده اى را که از واسطه ى رساندن نعمت من تشکر نکرده است نپذیرم، جز آن که از او نیز شکرگزارى نماید.[۱۲]
وظیفه ى دیگرى که فقیر دارد این است که: نباید چیزى را که به او داده اند کم فرض کند و چنانچه عیب و نقصى داشت، آن را اظهار نکند و آبروى دهنده را نبرد، یا اگر از کسى چیزى خواست و او نداد، او را سرزنش و توبیخ نکند; در مقابل هر کس اظهار فقر و تنگدستى نکند; چون اگر طرف دوست انسان باشد ناراحت مى شود.
گر نگارم به برت شرح پریشانى خویش حیف باشد که تو هم نیز پریشان گردى
و اگر دشمن باشد خوشحال شود; و در حضور مردم از کسى مطالبه و درخواست مال نکند که طرف مأخوذ به حیا شود. از کسانى که مال آنها مشکوک و یا حرام است چیزى قبول نکند; هم چنین در صورت امکان از صدقات و زکات کم تر مصرف نماید. فقیر باید خود را با زیر دست خود و پایین تر خود مقایسه کند و از خداوند به خاطر سلامتى و نعمت هاى دیگر تشکر نماید.
به روز نیک کسان غم مخور اى دوست بسا کسان که به روز تو آرزومندند

[۱]. سوره ى توبه، آیه ى ۱۱۱.
[۲]. نهج البلاغه، محمد عبده، ج ۲، ص ۱۴۲.
[۳]. سوره ى بقره، آیه ى ۲۷۱.
[۴]. جامع السعادات، ج ۲، ص ۹۹.
[۵]. جامع السعادات، ج ۲، ص ۹۹.
[۶]. سوره ى بقره، آیه ى ۲۶۴.
[۷]. دیوان پروین، ص ۹۷
[۸]. سوره ى آل عمران، آیه ى ۹۲.
[۹]. سوره ى بقره، آیه ى ۲۶۷.
[۱۰]. جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۰۲، و سوره ى توبه، آیه ى ۱۰۵.
[۱۱]. سفینه البحار، ج ۶، ص ۲۷.
[۱۲]. سفینه البحار، ج ۴، ص ۴۷۵.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا