بررسی آسیب شناسی استفاده از اینترنت درفرزندان
همه ما به یاد داریم که در گذشته نه چندان دور برای دست یافتن به یک سری اطلاعات مفید و اولیه در خصوص هر کلید واژه، میبایست مدتها در لابه لای قفسه کتابها میچرخیدیم تا بتوانیم به این اطلاعات دسترسی پیدا کنیم. به یاد داریم که با چه ذوق و شوقی سعی میکردیم برای خودمان و فرزندانمان از بین هزاران عنوان کتاب، کتابهایی تهیه کنیم تا ضمن پر کردن اوقات فراغت، به گسترش معلومات خود یا فرزندانمان کمک کنیم.
هر گاه فرزندمان با سوالی مواجه میشد، آن را با ما در میان میگذاشت و ما نیز به فراخور سن و سالش پاسخی مناسب برای سوالش فراهم میکردیم و یا او را به دیگر افراد موثق و مورد اعتماد خانواده که اطلاعات کافی درآن زمینه داشتند ارجاع میدادیم.
به طور خلاصه میتوان گفت فرآیند دریافت اطلاعات توسط کودکان و نوجوانان تا حد قابل قبولی کنترل شده بود و والدین و اطرافیان نظارت قابل قبولی بر این فرآیند داشتند.
با بروز فن آوری های نوین از جمله اینترنت، کم کم خانوادهها خواسته یا ناخواسته نقش تعیین کننده و منحصر به فرد خود را در فرآیند انتقال اطلاعات به فرزندان خود از دست دادند و فرزندان در نوع و میزان اطلاعات مورد نظرشان قدرت انتخاب پیدا کردند.
در گذشته فرآیند دریافت اطلاعات توسط کودکان و نوجوانان، تا حد قابل قبولی کنترل شده بود و والدین و اطرافیان نظارت قابل قبولی بر این فرآیند داشتند.
از طرفی همانطور که می دانیم چون در سنین کودکی، نوجوانی و جوانی تحولات وسیعی در ساختار فیزیکی، عقلانی و احساسی افراد به وقوع میپیوندد، لذا در این سنین پرسشهای متنوعی برای آنها به وجود میآید. پرسشهایی که اگر در ساختار گذشته، پاسخهایی کنترل شده و از طریق والدین و افراد شناخته شده به آنها داده میشد؛ اما در شرایط کنونی، این طبقه بندی از بین رفته و باعث شده که افراد به خصوص کودکان، نوجوانان و حتی جوانان، پاسخی فراتر از نیاز امروز خود به آنها بدست آورند.
با گسترش فناوری اطلاعات، افراد به خصوص کودکان، نوجوانان و حتی جوانان، به اطلاعاتی فراتر از نیاز امروز خود دسترسی پیدا کردهاند.
حال سؤال این است که با این شرایط به وجود آمده که توقفی در آن مشاهده نمیشود چه باید کرد؟ آیا میشود منکر این واقعیات شد و تنها به محرومیت کودک و نوجوان از دستیابی به این فناوری (اینترنت) بسنده کرد؟ پاسخ این پرسش منفی است زیرا اگر در چند سال گذشته میتوانستید از خرید رایانه به عنوان وسیله ضروری دسترسی به اینترنت خودداری کنیم، امروزه این کار را با یک گوشی تلفن همراه میتوان به راحتی انجام داد. ضمن اینکه اعمال این نوع ممنوعیتها از طرف والدین از یک طرف و استفاده از اینترنت در بین همسالان از طرف دیگر، میتواند نوجوان را به استفاده از آن حریصتر کند.
همچنین با این کار، شما فرزندتان از مزایای مفید این فناوری محروم کردهاید اما از طرف دیگر آیا میشود همه چیز را به عهده فهم و درک فرزند گذاشت و به بهانههای مختلف از جمله کاهش مواجهه بین افراد خانواده، احترام به شخصیت فرزند، انتظار از سیستم آموزش و پرورش و مدارس و… از نظارت مستقیم بر این مساله طفره رفت؟
مسلماً پاسخ این سؤال نیز منفی است. موارد متعددی از اتفاقات ناگواری که برای فرزندان ما در اثر استفاده غیر اصولی از این ابزار اتفاق افتاده و می افتد (نظیراعتیاد، کشیده شدن به دام افراد سود جو و منحرف، بروز مشکلات اخلاقی و رفتاری و…) گواهی بر این مدعا است. با توجه به مجازی بودن و عدم شفافیت فضای اینترنت که از جاذبههای آن تلقی میگردد، افراد امکان شناخت صحیح یکدیگر را نداشته و تنها به نوشتهها یا گفتههای طرف مقابل دسترسی دارند که این مساله میتواند برای افراد سودجو بهترین شرایط را فراهم کند تا با مطالب اغوا کننده، طرف مقابل را مجذوب خود کنند.
لازم به ذکر است که به دلیل کثرت سایتهای اینترنتی و تنوع مطالب و محصولات عرضه شده در آنها، هرگز به این مساله دلخوش نباشید که با گذشت زمان علاقه افراد تقلیل میرود و به روند عادی باز میگردد. در بسیاری از آمارهای ارائه شده، سخن از افرادی است که اعتیاد به اینترنت پیدا کردهاند و قدرت تشخیص اتفاقات واقعی پیرامون، از حوادث مجازی محیط اینترنت را از دست دادهاند.
اگر اکنون برای آموزش نحوه صحیح استفاده از اینترنت به فرزندان، زمان مقتضی را اختصاص ندهید، در آینده اختصاص زمانهای طولانیتر نمیتواند مفید باشد.
بنابراین خانوادهها باید به طور جدی به این مساله بپردازند و بدانند که اگر اکنون برای این مساله زمانی را اختصاص ندهند در آینده اختصاص زمانهای طولانیتر نمیتواند مفید باشد. به عقیده بسیاری از صاحب نظران، بهترین راه برای حل این مشکل، آن است که از ابتدا فرهنگ استفاده از این ابزار (اینترنت) را به فرزندانمان بیاموزیم، به طوری که ضمن انجام کارهای مفید با این سیستم، باعث آسیب به خود و دیگران نشود.