آیا پیامبر حقیقی مجوس «زردشت» است یا فرد دیگری ؟

آيا پيامبر حقيقي مجوس «زردشت» است يا فرد ديگري ؟

پاسخ:
مقدمه: پیش از آیین زرتشت، ایرانیان آتش را به عنوان تجلّی آلهه ستایش می‏کردند و فروزندگان آتش را که به منزله روحانیون بودند، آذر بانان می‏خواندند و همچنین خورشید و ماه و دیگر اجرام نورانی سماوی یا ستارگان و چشمه‏ها و دیگر مظاهر طبیعت را ستایش می‏نمودند و حتّی به عقیده برخی از دانشمندان، پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک از جمله احکام آن دین بود و نیز به آلهه نیک و بد یا دو نوع خدایان خیر و شر عقیده داشتند.[۱]در دوره‏های اولیه زرتشتی تا هخامنشی انجام عبادت در برابر آتش معمول نبوده، بلکه طبق نظر برخی از دانشمندان، کوروش سنّت انجام عبادت در برابر آتش را از مردمی دیگر اقتباس کرد و کم‏کم در زمان ساسانیان این روش کوروش از آیین زرتشت قلمداد شده است و به تدریج در زمان ساسانیان برای آهورا مزدا (آلهه زرتشتیان) معابد می‏ساختند و مؤبدان در آنها آتش افروختند و این روشنی آتش را برای همیشه محفوظ نگه داشتند و هم اکنون به صورت یکی از اصیل‏ترین ارکان احکام زرتشتی درآمده است و موضوع آتش و آتش‏کده به هیچ وجه از آئین الهی زرتشت شمرده نمی‏شود و قطعاً از عقاید دیگران است که بعدها در آیین زرتشت داخل شده است.
کتاب مقدس زرتشت «اوستا» نامیده می‏شود، اما حقیقت امر این است که کتاب کنونی «اوستا» هشتصد سال پس از زرتشت نوشته شده است.
پس از ذکر مقدمه فوق به طرح پاسخ سؤال مربوطه می‏پردازیم:
حقیقت این است که اگر اسلام، آیین مجوس را از جمله ادیان واقعی الهی که انحرافاتی در آن پدید آمده، معرفی نمی‏کرد و با آنان مانند اهل کتاب برخورد نمی‏کرد، برای ما بسیار مشکل بود آیین مجوس را به عنوان یکی از ادیان الهی بشناسیم، ولی تاریخ و تحقیقات محقّقان نیز با گفته اسلام مطابق است که می‏گوید: آیین مجوس در آغاز، آیین توحید و یکتا پرستی بوده که بعدها بر اثر عوامل مختلفی تغییر صورت و ماهیت داده است.[۲]
در قرآن کریم نیز در سوره حج در ضمن بیان آیه ‏ای از آن ذکری از مجوس به میان آمده و این واژه به کار رفته است: «انّ الّذین آمنوا و الذین هادوا و الصّابئین و النّصاری و المجوس و الذین أشرکوا انّ اللّه یفصل بینهم یوم القیامه انّ اللّه علی کلّ شی شهید».[۳]
علامه طباطبایی(ره) در بیان مقصود از «مجوس» می‏فرماید: مراد از مجوس، قومی هستند که به زرتشت گرویده، کتاب مقدسشان «اوستا» است، چیزی که هست، تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است، به طوری که می‏توان گفت به کلی منقطع است. این قوم کتاب مقدس خود را در داستان استیلاء اسکندر بر ایران به کلّی از دست دادند و حتی یک نسخه از آن باقی نماند، تا آنکه در زمان ملوک ساسانی مجدداً به رشته تحریر در آمد و به همین جهت ممکن نیست که بر واقعیت مذهب ایشان وقوف یافت.[۴]
از مطلب فوق استفاده می‏شود که اصل وجود زرتشت واقعیت دارد اما حیات و زمان ظهور او مبهم است همچنین معلوم می‏شود که مجوس همان زرتشتی‏ها هستند و اسامی دیگر آنان «گبر»، «آتش پرست»، «مزدا پرست» و «ثنویه» (دوگانه پرست) می‏باشد.
پیروان آیین زرتشتی اعتقاد دارند که «آهورا مزدا» به زرتشت وحی فرستاده و مأمور تبلیغ آیین مزده یسنی در میان هموطنان و جهانیان گردانیده است. علاوه بر این، به نظر آنان زرتشت اوّلین پیام‏آور جهان و اولین رزم آزما و نخستین پیشوای دینی است.[۵]
در کتاب «اوستا» پیرامون این مسئله مطالب زیادی آمده است که به عنوان نمونه به دو مورد از آنها اکتفا می‏گردد:
۱- زرتشت در «گاتها» که سرودهای خود اوست در سینای (فصل) ۲۸، قطعه ۳ می‏گوید:
«کلامی که من می‏گویم و می‏سرایم تاکنون کسی نگفته و نسروده است».
۲- باز در سینای ۲۹ «گاتها» قطعه ۹ می‏گوید: «یگانه کسی که آیین ایزدی را پذیرفت زرتشت اسپنتمان است» (اسپنتمان نام خانوادگی زرتشت می‏باشد).
صاحب کتاب «تاریخ ادیان» معتقد است که:
اگر چه تاریخ زندگانی زرتشت به خوبی روشن نیست و مدارک و شواهد تاریخی در این باره بسیار محدود می‏باشد و عده ‏ای از مؤرخین و نویسندگان در تاریخی بودن شخصیت زرتشت تردید کرده ‏اند ولی اکثر محققین که اعتبار تحقیقات آنها مسلّم و قطعی است، وجود زرتشت را در تاریخ حتمی و انکارناپذیر می‏دانند و معتقدند که اوستا و اصول عقاید زرتشت، مبیّن و مؤید وجود شخصیت تاریخی زرتشت و خصوصیات مربوط به او و محیط اوست و بدون شک این بنیادگذار در قرن هفتم یا ششم قبل از میلاد در ایران می‏زیسته است و بعضی حتّی سال‏های زندگی زرتشت را نیز مشخص کرده و تولد او به سال ۶۶۰ و مرگش را به سال ۵۸۷ قبل از میلاد دانسته ‏اند.
اغلب این محققین عقیده دارند: زرتشت بنیادگذار یک آیین و به عبارت بهتر یک رفورم در عقاید مذهبی ایرانیان باستان است که در این نو سازی مذهبی ابتدا به مخالفت بزرگان مزدایی سابق آن دوره که از خرافی بودن مردم استفاده می‏کردند و به طفیل آنان زندگی می‏نمودند، بر خورده است.
مخالفین زرتشت و تعالیم او، وی را مورد تعقیب قرار داده ‏اند و او ناگزیر با زن و فرزندانش فرار اختیار نموده و به گوشه ‏ای پناه برده است، اما او بالاخره توفیق یافته و مردم را به پرستش و تجلیل آهورا مزدا و یزدان و مبارزه علیه اهریمنان دعوت نموده است و بعداً کتاب وی به عنوان وحی آسمانی به مردم ارائه شده و اساس مذهب زرتشتی گردیده است.[۶]
بنابراین به طور خلاصه می‏توان نتیجه گرفت که مجوس قومی‏تاریخی بوده و دارای آیین خاصّی هستند و قرآن آنها را در ردیف بهبود و نصاری و صابئین ذکر کرده و کتاب مقدس آنان «اوستا» است، و در تاریخ از شخص دیگری غیر از «زرتشت» به عنوان پیامبر مجوس، سخن و مطلبی به میان نیامده است.
و السلام علیکم و رحمه الله
آیا پیامبر حقیقی مجوسیه «زردشت می‏باشد» یا فرد دیگری؟
آیین مجوس در آغاز، آیین توحید بوده که بعدها بر اثر عوامل مختلفی تغییر ماهیت داده است.
مراد از مجوس قومی هستند که به زرتشت گرویده و کتاب مقدسشان اوستا است.
اصل وجود زرتشت واقعیت دارد اما حیات و زمان ظهور او مبهم است.
پیش از آیین زرتشت، ایرانیان آتش را به عنوان تجلّی آلهه ستایش می‏کردند.
آتش و آتشکده از آیین زرتشت نبوده است و بعدها از عقاید دیگران داخل این آیین شده است
این قوم کتاب مقدس خود را در داستان استیلاء اسکندر بر ایران از دست دادند و کتاب کنونی «اوستا» هشتصد سال پس از کتاب اولیه نوشته شده است.
مجوس قومی تاریخی بوده و دارای آیین خاصّی هستند و قرآن آنها را در ردیف یهود و نصاری و صابئین ذکر کرده است.
نتیجه تحقیق در متون تاریخی نشانگر این است که غیر از شخص زرتشت فرد دیگری به عنوان پیامبر مجوس وجود نداشته است.
[۱] . استادی، رضا، مقدمه ‏ای بر ملل و نحل یا ادیان و مذاهب، قم، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، ص ۱۰۱.
[۲] . همان.
[۳] . حج / ۱۷.
[۴] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، مترجم آیت الله مکارم شیرازی، قم، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۳۶۷، ج ۱۴، ص ۵۳۴.
[۵] . ترابی، علی اکبر، تاریخ ادیان، تهران، شرکت نسبی اقبال و شرکاء، ۱۳۴۷، ص ۲۴۴.
[۶] . همان، ص ۲۴۴.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا