در فقه امامی از انواع سه گانه جهاد سخن رفته است: جهاد ابتدایی، جهاد دفاعی و جهاد با اهل بغی. جهاد ابتدایی تنها با حضور امام معصوم، یا نماینده و فرماندهان صاحب اذن امام که بدون هیچ واسطه ای از آن حضرت اذن جهاد دریافت نموده اند، واجب میشود.۲
با فرا رسیدن دوران غیبت که امام در دسترس شیعیان قرار نداشت و دریافت جواز و اذن مستقیم از آن حضرت ممکن نبود، جهاد ابتدایی بر شیعیان واجب نیامد. چنین باوری قلمرو جهاد واجب در فقه شیعه پس از غیبت را محدود کرد، اما مانع نشد که فقهای امامیه، در آثار عدیده فقهی خویش، فصلی را به بررسی انواع جهاد و مسائل فرعی ناشی از آن اختصاص ندهند. این امر ادبیات جهادی در فقه شیعه را شایسته عنایت خاص قرار داده است. به علاوه در دوره های مختلف و گاه به دلیل رو به رو شدن فقها با مسائل جدیدتر، این ادبیات گسترش یافت.
با برآمدن سلسله قاجاریه و هجوم روسیه به سرزمینهای شمالی ایران در جنگهای دوره نخست، شاه قاجار ناگزیر به علما و فقهای شیعه متوسل شد و از ایشان برای جلب حمایتهای نظری و عملی در برابر تهاجم روس و تشویق مردم برای شرکت در دفاع از میهن کمک خواست تا با فتوای جهاد و فتوای وجوب مدافعه از سرزمینهای اسلامی به یاری وی شتابند. ۳ دانشمندان شیعه نیز با توجه به بنیانهای فقه امامی به درخواست فتحعلی شاه پاسخ مثبت دادند و ادب جهادی جدیدی را پیریزی کردند. آقا سیدمحمد مجاهد ازجمله این گروه است که خود در دوره دوم جنگها نیز شرکت داشت و پس از شکست دولت ایران مورد سرزنش واقع شد، تا آن جا که از شدت اندوه درگذشت. ۴
نگاهی کوتاه به کارنامه جنگهای ده ساله ایران و روس نشان میدهد که رهبران مذهبی به دعوت شاه پاسخ مثبت دادند و با پراکندن اعلامیه های جهاد با روس که به «جهادیه» شهرت یافت، با شدت به کفّار روس انتقاد کردند.
آری اگر جامعه شیعی در اعصار پیشین با مسائلی همچون ولایت جور و رهیافت به مشروعیت یا حرمت قبول این ولایت رو به رو شد و ناگزیر بود تا در باب اجرای حدود و اخذ خراج و جوایز سلطان و مباحثی نظیر آنها اظهارنظر کند، در دوره قاجار بخشهای دیگری از ماهیت اغتصابی حکومت مورد بحث واقع میشود؛ ماهیتی که نه از دید مردم پنهان است و نه از دید اطرافیان حکومت و بدون کتمان در جهادیه هایی که قرار بود به دستور دولت قاجار انتشار یابد، ثبت و ضبط گردیده بود.
در این اثر، مسائلی از این قبیل طرح میشود: اقسام حرب مشروع در عهد غیبت کدام است؟ آیا جهاد دفاعی با یقین به کشته شدن و از دست رفتن ارض و ناموس واجب است یا مستحب؟ آیا با گمان تلف شدن مال و کشته شدن فرد، جهاد دفاعی واجب است؟ آیا میتوان بر کشته جهاد دفاعی در کنار سلطان جور، احکام شهید را جاری ساخت؟ در صورتی که قصد کفار در هجوم به سرزمین مسلمانان فقط غارت باشد، نه بر کندن بیضه اسلام و تصرف دارالاسلام، آیا با گمان کشته شدن باز هم جهاد دفاعی وجوب مییابد؟ آیا واجب است تا در جهاد دفاعی، تمام جنگجویان احکام جهاد را بدانند؟ اگر در هجمه کفار، آهنگ ایشان برخی از مسلمانان باشد و نه همه آنان، آیا دفاع بر تمام مسلمانان واجب است یا تنها بر ساکنان سرزمینهایی که کفار به آنها هجوم آوردهاند؟ آیا دریافت حقوق دیوانی که گمان مخلوط بودن آن به مال حرام و غصبی میرود، در هنگام جنگ حلال است یا حرام و جز اینها. ۵
از گزارشهای مربوط به این عصر چنین برمیآید که با پیش آمدن شرایط بحرانی دربار و از آن جا که پس از خروج فرانسویها از ایران و ورود هیأت انگلیسی هنوز دوره وعده های سرهارد فورد جونز و فریبکاریهایش برای تأمین نیازهای قشون ایران فرا نرسیده و جدی تلقی نشده بود، دربار تهران همراه با اندیشه میرزا بزرگ قائم مقام و عباس میرزا شد و پذیرفت تا برای غلبه بر معضلات مشروعیت نبرد با روسها و نیز مقاومت مردم برای تأمین نیازهای مالی جنگ و بالاخره جهت افزایش همکاریهای نظامی در نبرد، از فقها و مجتهدان بزرگ و مطلع زمانه استمداد جوید و از آنان صدور فتاوای جهاد با روسها را درخواست کند. این اشارات در نوشته های تاریخی این دوران به خوبی انعکاس یافته ولی تاریخهای مختلفی برای آن گزارش شده است، ازجمله سالهای ۱۲۲۰،۶ ۱۲۲۳،۷ ۱۲۲۴۸ و ۱۲۳۱۹ قمری. از سویی بدون تاریخ بودن رساله های جهادیّه، تعیین زمان قطعی این واقعه را دشوار میسازد.
اگرچه تمامی منابع تاریخی به تمایلات خاص عباس میرزا برای اخذ فتاوای جهادی از علمای شرع اشارتی ندارند، اما حقیقتاً که نایبالسلطنه بیش از شاه به اخذ فتواها و تبدیل ماهیت جنگ از نظامی به اعتقادی و میهنی علاقه داشت و درصدد بود تا با مشروعیت بخشیدن به حکومت و نیز تحکیم پایگاه دینی خود، کفایت خویش را به دیگر شاهزادگان بنمایاند. ۱۰
به هر صورت علما فتوا دادند که جنگ با روس دفاع و جهاد، و شاه در حکم مجاهد فی سبیل الله است. ۱۱ نام علمایی که فتوای مستقل صادر کردند و رساله جداگانه در مجادله و مقاتله با روسیه نگاشتند و به ملامحمدباقر سلماسی و صدرالدین تبریزی دادند بدین قرار است: شیخ محمدحسن نجفی کاشفالغطاء که در احکام الجهاد از او به شیخ المجتهدین یاد میشود؛ میرزا ابوالقاسم قمی، ملقب به محقق قمی که در احکام الجهاد با لقب علامهالعملاء شناسانده شده است؛ آقاسیدعلی طباطبایی صاحب ریاض المسائل، احکام الجهاد با نام سیدالمجتهدین از او نام میبرد؛ سیدمحمدبن علی طباطبایی مشهور به مجاهد آقا سیدمحمد در رسالها ی به نام الجهادالعباسیه؛ شیخ محمدحسن قزوینی؛ حاج میرمحمد حسین اصفهانی که در احکامالجهاد، سلطان المجتهدین خطاب شده است؛ ملاعلیاکبر اصفهانی؛ آقا شیخ هاشم کعبی در رسالهای به نام العباسیه الحداد فی جهاد اهل الشرک والالحاد؛ ملا محمدرضا همدانی؛ ملااحمد نراقی.
اینگونه رساله ها در سالهای ۱۲۲۳ تا ۱۲۲۴ قمری به دست میرزا بزرگ فراهانی رسید و وی به تدوین و تبویب آنها همت گمارد؛ چرا که خواندن و آگاهی یافتن بر مطالب چندین رساله که برخی از آنها به زبان عربی نگارش یافته بود برای همگان مشکل مینمود. میرزا بزرگ مطالب موجود در رساله ها را به صورت چکیده و همراه با شرح و مقدمات لازم و آرای علمای متقدم شیعه درباره جهاد فراهم آورد. البته با توجه به اشاراتی در مذمّت صلح، شاید این اثر سالها پیش از عقد عهدنامه گلستان به سامان رسیده باشد. ۱۲
همچنین وجود کلمات دعایی طاب ثراه در مقابل نام شیخ جعفر کاشفالغطاء، تاریخ تکمیل نهایی این کتاب را به سالهای پس از مرگ کاشفالغطاء نجفی یعنی ۱۲۲۸ قمری بدین سو میکشاند. ۱۳ گزارش صاحب مآثر سلطانیه نیز در باب این کتاب بسیار راهگشا است که میگوید: «احکام الجهاد ابتدا نوشته شد ولی کتابت (نسخه برداری) نشد، آن گاه قائممقام کتاب را به صورت خلاصه درآورد تا آن که مقبول افتاد و کتابت شد». ۱۴ البته تلخیصی که در مآثر سلطانیه از آن یاد میشود، تلخیص سوم از احکام الجهاد است؛ چرا که به جز متن اولیه احکام الجهاد یا «جهادیه کبیر» و جهادیه صغیر که همان رسالهای است که پذیرفته شد. متن خلاصه شده دیگری از احکامالجهاد در دست است که خلاصه تر از «جهادیه کبیر» و طولانیتر از جهادیه صغیر است. این تلخیصهای پی در پی از آن رو است که فتحعلی شاه قاجار در برههای از زمان دل به مستشاران نظامی انگلیس بسته و از انتشار فتوای علما هراسان بود.
نباید از نظر دور داشت که حتی جهادیه صغیر هم تا پس از مصالحه مرحله اول مورد بیاعتنایی بود تا آن که در ذیحجه ۱۲۳۴ به کوشش عباس میرزا نایب السلطنه به چاپخانه تبریز رفت و به صورت سنگی منتشر شد. این چاپ سنگی بعدها به مناسبت دویستمین سال ولادت قائم مقام فراهانی و به کوشش جهانگیر قائم مقامی افست شده است. ۱۵ جهادیه صغیر نیز به دلیل نایاب شدن نسخه های چاپی آن، در پایان چاپ حاضر با تصحیحات گوناگون درج شده است. اما از احکام الجهاد که در غالب منشآت میرزا ابوالقاسم فراهانی، مقدمه آن به نام پسرش ضبط شده۱۶چندین نسخه خطی شناخته شده است:
1. کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، شماره ۱۳۷/۲۳۴۷، بدون تاریخ کتابت، ۲۰۹ برگ.
2 و ۳. کتابخانه مجلس شورای اسلامی، دو نسخه.
4. کتابخانه آیتالله نجفی در اصفهان، بدون شماره ۱۷.
تصحیح حاضر دو نسخه موجود در کتابخانه مجلس را اصل قرار داده و با نسخه کتابخانه آستان قدس نیز مقابله کرده و از نسخه خطی چهارم غفلت ورزیده است.
اختلاف نسخه ها در پایان کتاب مذکورافتاده ۱۸ و بسیار اندک است. گاه به سبب ناخوانا بودن نسخه ها به جهادیه وسطی نیز رجوع شده است؛ مصحح گرامی معانی تمام آیات، اشعار و جملات عربی را در پاورقی آورده ولی مصادر اشعار را استخراج نکرده است؛ همچنین اغلاط چاپی فراوان و ناهمخوانی فهرست مطالب با سرفصلها، بینظمی مقدمه تصحیح که گویی چندین بار و در زمانهای مختلف به نگارش درآمده از ایرادات قابل ذکر این چاپ است.
پی نوشت ها :
۱. غلامحسین زرگرینژاد متولد سال ۱۳۲۹ ش. در بجنورد است ازجمله پژوهشهای به چاپ رسیده او رسائل مشروطیت؛ خاطرات امیر احمدی، رسائل سیاسی دوره قاجار و تاریخ صدر اسلام است.
2. کشفالغطاء، ص ۳۹۲.
3. مآثر سلطانیه، ص ۱۴۵.
4. وحید بهبهانی، ص ۲۶۲.
5. احکامالجهاد، ص ۳۰۹-۳۳۰.
6 . مآثر سلطانیه، ص ۱۴۶.
7. ناسخالتواریخ، ج ۱، ص ۱۸۴.
8. تاریخ منتظم ناصری، ج ۳، ص ۹۳.
9. گنجینه نشاط، ص ۱۰۷.
10. «مکاتبه میان دولت شاه با کنسول فرانسه در بصره»، مجله بررسیهای تاریخی، سال سوم، ص ۱۶۷-۱۶۸.
11. تاریخ منتظم ناصری، ج ۳، ص ۹۳.
12. مخالفتهای قائممقام با صلح با کفار بنیالاصفر (روسها) بسیار چشمگیر است؛ وی مینویسد: «روسیه را هم نقض عهد و پیمانشکنی سرشته طبیعت، و قانون ملت است»؛ احکامالجهاد، ص ۸۶.
13. تاریخ وفات کاشفالغطاء در کشفالغطاء، ص ۴۷۳ به اشتباه ۱۲۲۷ ق. ضبط شده است.
14. مآثر سلطانیه، ص ۱۴۵.
15. تهران، بدون تاریخ، رقعی، مصور.
16. منشآت، ص ۱۹۵-۲۴۷.
17. قبیله عالمان دین، ص ۲۲۵.
18. احکامالجهاد، ص ۳۸۶-۳۹۵.