اخبار قرآن از امور پنهانی

اخبار قرآن از امور پنهانی

گاهی که از گرفتاری ها و مشاغل زندگی اندک فراغتی پیدا‌ می کنیم‌ و انـدازه‌ ای‌‌ بـه خود مـی آئیم، متوجه می شویم که در جهان شگفت ‌آمیزی واقع شده ‌ایم.

جهانی که نمی دانیم چه اندازه‌ از عمر آن گذشته اسـت و آینده آن تا کی می باشد؟ از حادثه‌ هائی که در آن‌ رخ داده بسیار بی ‌اطلاعیم‌ و از‌ حوادث آینده هیچ خبری نداریم.‌ اگـر شبی دیدگانمان بـه سوی بـالا باز کنیم، منظره‌ ای روح بخش و سقفی پر نقش و نقاطی تابان در برابر دیدگانمان جلوه ‌گری می کند، اما نمی دانیم در محیط داخلی‌‌ آن ها و یک مقدار آن طرف ‌تر از آنها، آنجائی که از مرز بینائی ما خارج است چه خبر است؟ و همین طور صـدها امثال اینها، در همین حال حس می کنیم که دوست می داریم‌ پرده از روی معماها‌ برداشته‌ شود و همه رازهای برای ما فاش گردد.
همین حس کنجکاوی درباره امور پنهانی عینا در انسان های وحشی و نیمه وحشی‌ و متمدن بـوده و آنـها را وادار می کرده که کم و بیش کنجکاوی کنند‌ شاید‌ بتوانند از غیب عالم سری درآورند، و در نتیجه توانستند راه هائی و لو بسیار ناقص برای کشف‌ بعض امور پنهائی بدست آورند.
روی همین اصل، غیب گوئی از قدیم‌ترین ادوار با بـشر‌ هـمراه‌ بوده و بیش از هر مقامی سر و صدا داشته است و اتفاقا همانطور که همه چیز عالم حق و باطل دارد، غیب‌ گوئی نیز دست کمی از آنها نداشته و همیشه عده ‌ای شیاد‌ به نام‌ غیبگوئی‌ از مـردم فـلک‌ زده‌ پول ها در‌ می آورند‌.
چیزی که‌ پر واضح است این است که غیبگوئی در صورتیکه درست از آب در آید و گوینده آن به صلاح و درستکاری شناخته شده باشد بهترین‌ راه‌ برای‌ جلب قلوب و صید دل‌ ها است به طوریکه هرگونه ادعـائی‌ هـم‌ در ضـمن داشته باشد نزد مردم‌ پذیـرفته مـی گردد.
روی هـمین اصل است که می گوئیم غیب گوئی یک راه بسیار‌ متین‌ برای‌ اثبات‌ منصب نبوت است؛ یعنی آن کسی که مدعی این منصب‌ اسـت مـی تواند یـک معجزه خود را غیب گوئی قرار دهد و از این راه ادعاء خـود را اثـبات نماید.
چیزی که‌ لازم‌ است‌ توضیح داده شود این است که ممکن است گفته شود چه‌ بسا‌ غیب‌ گویان شیادی دسـت بـه این نـغمه زده دعوی منصب نبوت نمایند و معجزه خود را غیب گوئی‌ قرار‌ دهـند‌، طبق سخن گذشته باید دعوی او ثابت باشد با این که جز‌ دعوائی‌‌ بیش‌ نیست.
پس غیب گوئی اصلا دلیل بـر درسـی هـیچ ادعائی نمی باشد.
جواب این ایراد این‌ است‌ که‌ :اگر امری مـوافق بـا میزان فطرت شد برای این‌ گونه شبهات نمی توان از آن‌ دست‌ برداشت نهایت امر این است کـه بـاید جـهت امتیازی‌ بین غیبگوئی ها بدست آورد‌ تا‌ آن قسمی‌ که دلیل و معجزه ی انبیاء است از غـیر آن مـمتاز بـاشد.

امتیازات
۱-غیبگوئی انبیاء بی هیچگونه‌ مقدمه ‌ای جز الهام الهی نیست در حالی که دیگران همیشه بـه یک مـقدمه ی خـارجی اتکاء‌ و اعتماد‌ احتیاج‌ به سال ها ریاضت‌ دارند؛ فی المثل «کهانت» که از مهترین طریق کشف امـور پنـهانی بشمار آمده‌ است‌‌ و مجاهدت دارد.
۲-غیبگوئی انبیاء صد در صد مصون از خطا بوده و تاکنون‌ نـشده‌ اسـت‌ کـه در مقام‌ اعجاز از امر پنهانی خبر داده باشند بعد خلاف آن کشف شود‌، ولی‌ خطاء‌ دیگران‌ بـه اندازه‌ای است کـه خود آنها نیز معترفند و مختصر تماس با آنها بهترین‌ شاهد‌ گفتار ما اسـت.
۳-انـبیاء هـمیشه یک سلسله قوانین عالیه‌ ای که می تواند اساس یک اجتماع منظم‌ باشد‌ همراه‌ دارند و پرچم های هـدایت بـدست توانای آنها برافراشته می شود در مقابل با اینکه‌ دنیا‌ گذشته، کاهنان و مدعیان غـیبگوئی بـه خود دیـده و گفته ‌های‌ آنها‌ خریدار‌ زیاد داشته است نتوانسته ‌اند سخنی که موجب‌ هدایت‌ است گفته و قدمی کـه سـبب‌ رشـد اجتماع باشد بردارند آری بیشتر آنها خبراز‌ آمدن‌ پیغمبران می داده ‌اند.

غرض از بحث‌
مـقصود‌ از ایـن‌ بحث‌ این است‌ که هرکس با فطرت سلیم، محیط‌ زندگی‌ پیغمبر اسلام را در نظر بگیرد و قوانین و معارف قـرآن مـجید که با‌ عالی ترین‌ اسلوب بیان شده‌ است با خرافاتی‌ که در آن عصر‌ بـر‌ مـردم حکومت می کرد بسنجد ضمناً‌ جنبه ‌های‌ غیبگوئی‌ قـرآن را بـه دقت مـلاحظه کندحکم می کند این گونه پیشگوئی های صحیح و خبر از امـور‌ پنـهانی‌ عالم و تجلی آن همه دستورات‌ اصلاحی‌ وسیع‌، جز از فردی‌ که‌ ارتباط مستقیم با عـالم‌‌ دیـگر‌ داشته باشد میسور نیست،مـا آن فرد را پیغمبر مـی نامیم.
تـقسیم غـیب های قرآن
اخبار غیبی‌ قرآن‌ مجید را بـه چهار دسـته می توان تقسیم‌ کرد‌:
۱-اخبار مربوط‌ به امم‌ گذشته‌
۲-پیشگوئی هائی که در صدر‌ اسلام واقـع شـد
۳-پیشگوئی هائی که مسلمین جهان در انتظار وقـوع آنها هستند
۴-حقائق عـلمی کـه‌ اخیراً‌ کشف شده است

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا