اختلالات یادگیری

اختلالات یادگیری

 فرض کنید نمره او در درس ریاضی ۲۰ و در درس املاء ۱ است. پس این دانش‌آموز اختلال یادگیری دارد که خودش را در درس املاء نشان داده است.

در این کودکان بین توانایی‌های بالقوه و بالفعل‌شان فاصله و تفاوت وجود دارد. یعنی دانش‌آموز دچار اختلال، نمی‌تواند توانایی‌های بالقوه‌اش را به توانایی‌های بالفعل تبدیل کند، پس به این دانش‌آموز گفته می‌شود دانش‌آموز با اختلال یادگیری.

معمولاً چه تعدادی از دانش‌آموزان دچار اختلال یادگیری هستند؟

بر اساس آمارهای بین المللی در هر جامعه‌ای بین ۱ تا ۳۰% بچه‌ها می‌توانند گرفتار اختلال یادگیری باشند که در جوامع مختلف متفاوت است. آخرین طبقه‌بندی اختلالات (که بعد از ۱۳ سال تحت DSM5 آمده است) میزان را ۵% اعلام کرده است.

در تحقیقاتی در اصفهان توسط آقای دکتر اسدالهی و همکاران حدود ۱۰% بچه‌ها در املاء مشکل داشتند که و تست هوش انجام دادن و بچه‌های دارای هوشبهر طبیعی یا بالاتر را انتخاب کردند در نتیجه ده درصد در املاء مشکل داشتند و ۶۰ درصد آن‌ها در کلمات با حروف هم‌صدا مشکلات رو داشتند.

اصطلاح اختلالات یا ناتوانی‌های یادگیری برای اولین بار در سال ۱۹۶۲ توسط ساموئل کرک مطرح شد. (۱)

۱- اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز، ص۴.

تعریف اختلالات یادگیری

اختلالات یادگیری، نارسایی‌ها و ناتوانایی‌هایی هستند که سبب عدم درک، فهم و تشخیص کودکان می‌شوند و خودشان را در زمینه‌های مختلفی مثل فکر کردن، شنیدن، سخن گفتن، خواندن، نوشتن، حساب کردن، حرکت کردن و… نشان می‌دهند. (۱)

در کودکان، ناتوانایی‌های مربوط به یادگیری، بیشتر در سال‌های ابتدایی ورود به مدرسه آشکار می‌شوند؛ زیرا قبل از اینکه کودک به مدرسه برود، مهارت‌ها و عمل‌کردهای او با کودکان هم سن سالش مورد قیاس قرار نمی‌گیرد تا مشکل او معلوم و مشخص شود. علت دیگر این امر آن است که تا قبل از ورود به مدرسه کودک هیچ‌گونه آموزش رسمی نمی‌بیند. همچنین برخی از کودکان هستند که مشکل تأخیر در رشد را دارند.

تحقیقات نشان می‌دهد که اختلال یادگیری در پسران بسیار بیشتر از دختران می‌باشد. (۲)

با تشخیص به موقع این گونه مشکلات یادگیری در کودکان والدین می‌توانند علاوه بر رفع و درمان راحت‌تر آن، از اثرگذاری آنها بر سایر جنبه‌های رشد و یادگیری کودک جلوگیری به عمل آورند. به همین منظور در صورت احتمال این گونه مشکلات در کودکان، والدین باید آنها را به مراکز سنجش یادگیری ویژه کودکان ببرند تا کارشناسان آن مرکز، مهارت‌های گوناگون آنان را در زمینه‌های متعدد مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند.

۱- مشکلات و ناتوانایی‌های یادگیری کودکان، ماندانا سلحشور، ص۹.

اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز، ص۱۲.

انواع اختلالات یادگیری

ناتوانی در خواندن یا نارساناخوانی

نارساخوانی یا اختلال در خواندن به ناتوانایی‌های کودکان در خواندن اطلاق می‌شود و عمدتاً به توانایی مغز در پردازش و بازشناسی اطلاعات مربوط می‌شود.

ناتوانی خواندن اغلب به صورت اشتباه در تلفظ حروف، جایگزین کردن کلمات دیگر به جای کلمات متن، بر عکس خواندن حروف و یا کلمات، جا انداختن کلمات، آمیختن صدای مختلف حروف با یکدیگر به نحوی که صدای هر حرف نامعین باشد، ضعف درک و فهم مطلب، اشکالات نحوی و گرامری، ضعف در زبان شفاهی و صحبت کردن و… مشاهده می‌شود. (۱)

در مواردی که کودک در خواندن دچار  مشکل می‌باشد، ابتدا باید آزمایش‌ها و بررسی‌های لازم پزشکی انجام شود، همچنین تاریخچه زندگی کودک، شرایط دوران جنینی، چگونگی تولد، روند دوران رشد قبل از ورود به مدرسه، سابقه بیماری‌ها، تصادفات و ضربات مغزی احتمالی و… مورد مطالعه دقیق قرار گیرد تا علت یا علل احتمالی نارساخوانی کودک مشخص شود.

هدف اساسی تشخیص این نوع اختلال، جدا کردن هر نوع اختلال احتمالی دیگر که ممکن است کودک همراه با ناتوانی خواندن داشته باشد، است؛ هدف دیگر برنامه‌ریزی آموزشی این گونه کودکان می‌باشد.

به طور کلی تشخیص نارساخوانی کودکان مبتلا در چهار مرحله انجام می‌گیرد:

مرحله اول: شناسایی مشکل کودک در خواندن است برای این منظور باید به ویژگی‌هایی نظیر موارد زیر دقت کرد:

– ناتوانی در انجام تکالیف درسی به طور رضایت‌بخش

– علاقه‌مند نبودن به کتاب و خواندن و مطالعه آن

– ناتوانی در شناسایی کلمات مکتوب

– ناتوانی در ادراک صحیح مفاهیم کلمات

– تمایل در خواند معکوس کلمات

– سردرگمی در تشخیص حروف الفبا

– آهسته خواندن جملات به طور قابل ملاحظه

– به کار بردن حروف و کلمات زائد و اضافی

– تکرار بی‌جهت حروف و کلمات

– جایگزین کردن کلمات (مثلاً به جای «آمد» از کلمه «رفت» استفاده می‌کند).

– ناتوانی در یادآوری واژه‌های شناخته شده.

مرحله دوم: در این مرحله میزان ضعف کودک در خواندن مورد ارزیابی، اندازه‌گیری و طبقه‌بندی قرار می‌گیرد؛ برای نمونه معلوم می‌شود که کودک در چه زمینه‌هایی از نظر خواندن مشکل دارد، مشکل او تا چه حد جدی است و  آیا نارساخوانی کودک به مشکلات عمومی‌تر در یادگیری برمی‌گردد؟

مرحله سوم: معین کردن نیاز‌های آموزشی این گونه کودکان است. این مرحله بهتر است توسط معلمان و مربیان انجام گیرد و آنها نسبت به روش‌های آموزشی هر کدام از کودکان آگاهی کافی داشته باشند.

مرحله چهارم: این مرحله شامل تشخیص عللی است که می‌توانند در نارسا خوانی کودک مؤثر باشند. در این مرحله نیز مربیان نقش بسیار فعالی دارند و برای نیل به اهداف خود می‌توانند از کارشناسان و متخصصان چشم، گوش، اعصاب، روان‌شناسان و مددکاران اجتماعی کمک و یاری بگیرند؛ چرا که ممکن است مشکل خواندن کودک مربوط به حس بینایی یا شنوایی و یا مشکلات عاطفی و روانی او باشد. (۲)

والدین و مربیان می‌توانند از راه‌بردهای زیر برای آموزش خواندن به این‌گونه کودکان استفاده کنند:

– نشان دادن کلمات و یا حروف معین با تکرار و تمرین.

– استفاده از کلمات واضح و مأنوس که کودکان قادر به خواندن و نوشتن آنها هستند.

– نوشتن داستان‌های کوتاه برای کودکان همراه با تصاویر، نقاشی‌های ساده و زیبا و عبارات مأنوس و در سطح فهم آنها.

– تشویق کودکان به خواندن کتاب‌های ویژه آنها

– استفاده از کتاب‌های با چاپ درشت و فواصل زیاد بین خطوط

– فراهم کردن محیط آرام و ساکت برای خواندن و پاسخ دادن به سؤالات کودکان

– استفاده از نوار ضبط همراه با کتاب

– ارائه مواد درسی و مطالب آموزشی به صورت محدود به کودکان. (۳)

۱- اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز، ص۱۸.

۲- اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز، ص۵۲-۵۳.

۳- اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز،ص۵۴.

ناتوانی در نوشتن یا نارسانویسی

یکی دیگر از اختلالات یادگیری، اختلال در نوشتن یا نارسانویسی می‌باشد. این نارسایی، در زمینه‌هایی همچون انشاء یا دیکته نوشتن کودکان دیده می‌شود. کودکان در این باره علاوه بر اینکه در نوشتن بسیار کند هستند، خط ناخوانا و غلط‌های زیادی نیز دارند. همچنین این کودکان به فواصل حروف و کلمات متعدد با یکدیگر و نقطه‌ها توجه نمی‌کنند، در نوشتن انشاء از کلمات و جملات متنوع و با معنی و مفهوم استفاده نمی‌کنند، قلم را به صورت غیر عادی و محکم در دست می‌گیرند و واژه‌ها یا حروف را ناتمام می‌نویسند و در نهایت در اندیشیدن و نوشتن هم‌زمان ناتوان هستند.

در این نوع اختلال والدین و مربیان موظفند که:

– از تنبیه کودک به دلیل کار بی دقت و نامرتب پرهیز کنند.

– به کودک اجازه استفاده از دفترچه یادداشت را بدهند.

– به کودک اجازه دهند که از کاغذ خط‌کش‌دار یا کاغذ شطرنجی استفاده کند.

– پیشنهاد استفاده از ابزارهای یاری‌دهنده نوشتاری را به کودک دهند.

– از کودک شفاهی امتحان بگیرند. (۱)

۱- مقاله: «ناتوانی در یادگیری و انواع آن»، ترجمه پروین خدایاری، مجله تعلیم و تربیت کودکان استثنایی، شماره۷۸، ص۴۹.

نارسایی در ریاضیات

اختلال ریاضی در مورد دانش آموزانی به کار می رود که با وجود داشتن هوش طبیعی و سلامتی کامل در بینایی و شنوایی، در زمینه شناخت اعداد، محاسبه عددی و ریاضیات، درک مفاهیم ریاضی مانند جمع، تفریق، ضرب، تقسیم، روابط فضایی، اشکال، اندازه‌ها، جهت‌شناسی و استفاده از مراحل مختلف در عملیات ریاضی با مشکل جدی روبرو هستند. برای نمونه برخی ازآنها در شمارش و یا رعایت توالی اعداد مشکل دارند؛ گاه کودک مفهوم عدد را نمی داند  و وقتی به او گفته می‌شود سه مهره جدا کند نمی تواند؛ برخی ارزش عدد را نمی‌دانند مثلاً نمی‌دانند ۲ از ۳ کوچکتر است و برعکس؛ گاه جهت خواندن را رعایت نمی‌کنند مثلاً ۱۴ را ۴۱ می‌خوانند و… .

وظیفه والدین و مربیان در قبال این نوع ناتوانی در کودک آن است که:

–  تصاویر اعدادی که کودک در مورد آنها مشکل دارد بکشند.

– از کودکان بخواهند که از کاغذ شطرنجی استفاده کنند.

– جهت تمرین زمانی را برای کار با رایانه برنامه‌ریزی کنند.

– از ابزارهای تقویت حافظه برای آموزش واقعیت‌های ریاضی استفاده کنند.

– استفاده از مدادرنگی را برای نشان دادن تمایز بین مسائل مختلف پیشنهاد دهند. (۱)

۱- ناتوانی در یادگیری و انواع آن، ترجمه پروین خدایاری، مجله تعلیم و تربیت کودکان استثنایی، شماره۷۸، ص۴۸.

بیش فعالی و کم توجهی در کودکان

بیشترین گروه کودکانی که دارای بیش فعالی هستند دارای اختلالات یادگیری نیز می باشند به همین دلیل در اینجا به طور خاص به کودکان بیش فعال و مشکلات آنها پرداخته می‌شود.

تعریف بیش فعالی

کودکی که نسبت به سنش بیش از اندازه پرجنب و جوش است را کودک «بیش فعال» گویند این کودکان مانند ساعتی که سریع‏تر از زمان دارد حرکت می‏کند، رفتار می‏کنند.

اولین بار پزشک آلمانی به نام «هاینریش هافمن» این مشکل را شناسایی و تا مدت‏ها به نام بیماری «هافمن» مطرح بود.

تشخیص کودکان بیش فعال از کودکان کم توجه

در زیر به بیان علایمی می پردازیم که اگر کودک این علایم را دارا باشد کودکی بیش فعال یا کم توجه است و یا این کودک هم بیش فعال و هم کم توجه است.

این علائم برگرفته از طبقه بندی DSM V  است.

علایم کم توجهی : علامت‏های نه‏گانه نشان‏دهنده کم توجهی کودکان هستند. در صورتی که کودک ۶ مورد از این علائم را در طی ۶ ماه بروز دهد نشانه کم توجهی اوست.

۱ـ معمولاً کودک به جزئیات توجهی نشان نمی‏دهد و یا در تکالیف مدرسه یک سری اشتباهات که نشانه بی‏دقتی است نشان می‌دهد.

۲ـ معمولاً نمی‏تواند توجه خودش را به کارهای جدی یا فعالیت‏های تفریحی حفظ کند.

۳ـ هنگامی که مستقیماً با او صحبت می‌کنیم به نظر می‌رسد که گوش نمی‏دهد و حواسش جای دیگری است حتی زمانی که هیچ محرک مشخصی در محیط نیست که باعث حواس پرتی کودک شود.

۴ـ معمولاً نمی‏تواند گام به گام طبق دستورالعمل‏ها پیش رود همچنین نمی‏تواند تکالیف مدرسه، کارهای معمولی و یا وظایف خود را در محل کارش به پایان برساند. او خیلی زود تمرکزش را از دست می‏دهد و نمی‏تواند تکالیفی که در منزل یا مدرسه به کودک واگذار می‏گردد تکمیل کند.

۵ـ معمولاً نمی‏تواند کارها یا فعالیت‏های خود را سازمان‏دهی کند و به آنها نظم ببخشد. معمولاً در کارهایش بی نظم و نمی تواند وسایل خودش را مرتب و منظم نگه دارد یا کارهایش را مرتب و منظم انجام بدهد.

۶ـ معمولاً از انجام دادن کارهایی که به تلاش ذهنی مستمر نیاز دارد اجتناب می‏کند و یا با بی‏میلی انجام می‏دهد.

۷ـ معمولاً لوازم ضروری برای انجام دادن تکالیف یا کارهای مختلف را گم می‏کنند.

۸ـ محرک‏های مزاحم و بی‏اهمیت معمولاً حواس فرد را به آسانی پرت می‏کنند.

۹ـ معمولاً کارهای روزمره خود را فراموش می‏کند به طور مثال حتی تکالیفی که در مدرسه از آنها خواسته شده که در منزل انجام دهند فراموش می‏کنند.

علایم بیش فعالی: تکانش‏گری یعنی عمل بدون تفکر و نیندیشیدن به عواقب کارها. به طور مثال فردی که از نردبان شکسته بالا می رود و یا کودکی که بدون توجه به وسط خیابان می‏دود، می‏گوییم تکانش‏گر است.

بیش فعالی نیز از علامت‏های نه‏گانه‏ای برخوردار است که اگر در طی شش ماه، شش مورد از آنها بروز داده شود می‏توان گفت فرد بیش فعال است.

۱ـ وقتی نشسته است پاهای خود را تکان می‏دهد و حرکات ریز و مکرر انجام می‏دهد.

۲ـ در موقعی که از وی انتظار می‏رود روی صندلی بنشیند معمولاً‏ًَ این بچه‏ها صندلی خودشان را ترک می‏کنند.

۳ـ در موقعیت‌های نامناسب این طرف و آن طرف می‏دود و از وسایل مختلف بالا می‏رود.

۴ـ معمولاً نمی‏تواند بدون سر و صدا راه انداختن یا حرف زدن به بازی یا کارهای تفریح بپردازد.

۵ـ همیشه در حال جنب و جوش است به نظر می‏رسد که هر لحظه ممکن است حرکت کند و طوری رفتار می‏کند که انگار یک موتور به این کودک بسته شده و دنبال خودش می‏کشد.

۶ـ معمولاً زیاد از حد حرف می‏زند.

۷ـ معمولاً پیش از آنکه یک سؤال به طور کامل مطرح بشود و هنوز سؤال تمام نشده ناگهان آن کودک یا دانش‏آموز پاسخ می‏گوید بدون اینکه به پاسخ خودش توجه یا فکر کند. این کودکان معمولاً شنونده خوبی نیستند و حرفی را زودتر وقت خودش می‏زنند.

۸ـ معمولاً نمی‏تواند منتظر نوبت بماند، اکثراً صف را بهم می‏زند و یا داخل صف نمی‏ایستد.

۹ـ معمولاً کارهای دیگران را متوقف می‏کند یا مزاحم می‏شود. در گفتگوها دخالت می‏کند یا فعالیت‏های دیگران را به هم می‏زند.

۱۸ علامت فوق که ذکر شده اگر در زیر ۱۲ سالگی بروز کند شخص کم توجه و یا بیش فعال است ولی اگر در بعد از ۱۲ سالگی مشخص گردد باید به تشخیص‏های دیگر بود.

نکته مهم این که، کودکانی دچار کم توجهی و یا بیش فعالی هستند که علایم فوق را حداقل در دو محیط بروز دهند مثلاً در مدرسه و منزل.

نکته بعدی این علایم که ذکر شد می تواند عملکرد فرد را در فعالیت‏های تحصیلی یا اجتماعی دچار مشکل کند.

بر اساس آخرین طبقه‏بندی DSm v در سال ۲۰۱۳ حدوداً ۵ درصد کودکان بیش فعالی و کم توجهی دارند، و در بزرگسالان حدوداً ۵/۲ درصد است.

نکته جالب اینکه ۵۰ درصد افراد بیش فعال تا سن بلوغ خود به خود درمان می‏شوند و ۵/۲ درصد تا بزرگسالی ادامه پیدا می‏کند.

علت بیش فعال شدن و کم توجه شدن کودکان براساس مطالعات پرفسور بارکلی در سال ۲۰۱۳ حدوداً سهم وراثت را ۸۰ تا ۹۰ درصد قلم داد می‏کند و اکثر کتاب‏ها علت اصلی بیش فعالی را ژنتیک یا ارث قلمداد می‏کنند و نکته دیگر اینکه ۴۰ تا ۵۰% والدین بیش فعال بچه‏های بیش فعال دارند. پس به طور کلی والدین کودکان بیش فعال نیز حتمال دارد که بیش فعال باشند که سهم مادران در این بین ۱۵ تا ۲۰ درصد و سهم پدران ۲۵ تا ۳۰ درصد خواهد بود.

علایمی دیگر مانند کم خونی در بارداری، استعمال دخانیات، مصرف بعضی داروها، تولد زودرس، کمبود اکسیژن، استفاده از مواد افزودنی در غذاها و یا اختلافات خانوادگی شدید ممکن باعث بیش فعالی شود و علایم بیش فعالی را افزایش و تشدید کند.

درمان کودکان بیش فعال و کم توجه

متخصصان برای درمان کودکان بیش‌فعال راهکارهای زیادی پیشنهاد می‌کنند:

 یکی از راهکارهایی که معمولاً در تمام دنیا استفاده می‌شود استفاده از دارو درمانی است. از سال ۱۹۳۰م به این طرف استفاده از محرک‌ها یکی از درمان‌های اساسی کودکان بیش فعال است. از شایع‌ترین داروهایی که در تمام کشورهای دنیا از آن استفاده می‌کنند داروی ریتالین است که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد درمان را اثربخش می‌کند که چه در کودکان و چه بزرگسالان خودش را نشان می‌دهد. ولی نکته مهم این است این که کودکان بیش فعال آستانه تحرکشان بالا و دقتشان پایین است پس مشکلات یادگیری پیدا می‌کنند و وقتی از دارو استفاده می‌کنند آستانه تحرک پایین می‌آید و دقت بالا می‌رود و آماده می‌شود برای یادگیری. در این حالت باید از سیستم آموزش انفرادی مناسبی در زمینه خواندن نوشتن و ریاضی استفاده کنند.

گاهی اگر از این بچه‌ها تست هوش هم گرفته بشود به خاطر اینکه دقت و توجه پایین است می‌تواند حتی نتیجه تست را هم دستخوش تغییراتی کند مثلاً بچه‌ای به علت بیش فعالی و کم توجهی هوشبهرش ۷۵ اعلام شده ولی هوشبهر واقعی‌اش در حد طبیعی است و آنجا زیر حد طبیعی اعلام شده است. بحث دارو حتماً باید تحت نظر یک روانپزشک باشود و بر اساس تشخیص ایشان نوع دارو تعیین ‌شود.

 اما یکی دیگر از رویکردهایی که برای درمان کودکان بیش فعال استفاده می‌شود بحث رژیم‌های غذایی است در این مبحث مخالفان و موافقانی وجود دارد.

 هر غذا یا هر موادی که با مواد رنگی و یا غذاهایی که طعم و رنگ مصنوعی یا مواد افزودنی دارد بهتر است برای این بچه‌ها استفاده نشود. مصرف چای و شکر زیاد صحیح نیست. صبحانه‌ای بدهیم که مواد پروتئینی داشته باشد. میوه‌جات و سبزیجات فراوان غذاهای دریایی زیاد و موادی که مغذی و سرشار از ویتامین‌ها و املاح و اسیدهای آمینه بر اساس برخی از دیدگاه‌ها باعث کاهش بیش فعالی می‌شوند.

یکی دیگر از راهکارها که اساس کار درمان کودکان بیش فعال است آموزش والدین است. اولین چیزی که توصیه می‌شود این است که قرار نیست بچه شما تغییر کند قرار این است که شما تغییر کنید و صبر و تحمل شما بالا برود و بدانید این رفتارهای فرزند شما ناشی از مشکل است به شرط درمان.

 هفت گروه والدین هستند که بچه‌های مشکل‌دار را به جامعه تحویل می‌دهند:

۱- والدین مضطرب و آشفته: این والدین به اشکال مختلف زمینه‌های اضطراب خودشان را به کودکان منتقل می‌کنند و این کودکان دچار بی‌قراری و وسواس می‌شوند.

۲- تند و پرخاشگر: این والدین با تندخویی و بداخلاقی تأثیر منفی روی کودکان می‌گذارند و این یکی از علت‌های دروغ‌گویی در کودکان است.

۳- والدینی که شخصیت وسواسی و کمال‌گرایی دارند: ایراد گرفتن به رفتارهای کودکان و به دلیل تصحیح زیاد بچه‌ها را دچار اضطراب و افسردگی می‌کند و آنها مدام نگران این هستند که کار اشتباهی از آنها سر نزند.

۴- والدینی که متوقع و گیرنده هستند: این والدین اکثراً می‌گویند «مگه برای ما چی کار کردی؟»

۵- انفجاری: این والدین هیجانات خودشان را نشان می‌دهند.

۶- والدینی که احساس ناکامی را درکودکانشان پرورش می‌دهند: آنها به فرزندشان می‌گویند «تو نمی‌توانی، کار تو نیست!» این والدین اعتماد به نفس را پایین می‌آورده و افکار منفی را گسترش می‌دهند.

۷- والدین معتاد به کار یا پرمشغله: این والدین چون مدام مشغول به کار هستند وقت رسیدگی به کودک را ندارند.

توصیه‌هایی به خانواده‌ها

۱- به هیچ وجه تنبیه بدنی و کلامی برای این کودکان نداشته باشید. تا حد امکان تشویق کنید.

۲- به هیچ وجه تهدید نکنید.

۳- تصحیح و امر و نهی نکنید.

۴- تشبیه و مقایسه نکنید.

۵- تحقیرشان نکنید.

اما هنگامی که تمام این موارد را رعایت می‌کنید و کودک باز هم حرف‌شنوی ندارد بعد از برقراری رابطه دوستانه و گرم از سه کلید منطقی، عاطفی و جدی بودن استفاده کنید. والدین بهتر رفتارهای اصلی را زیر ذره بین بگذارند و از رفتارهای جزئی منفی اگر خطرناک نیست چشم‌پوشی کنند.

اگر باز هم ادامه یافت با هماهنگی والدین یک قهر کوتاه مدت اگر باز هم ادامه داد رفتار مخربش را با محروم کردن از یک کار دوست‌داشتنی او، محکوم کنید.

محیطی که بچه‌های بیش فعال در آن هستند بهتر است یک محیط ساده باشد، زیرا محیط‌های شلوغ، بچه‌های بیش فعال را بیشتر تحریک می‌کند.

فیلم‌های پرخاشگرانه را نبینند چون آنچه می‌بینند تقلید می‌کنند. ورزش‌های رزمی کمتر استفاده کنند. ورزش‌های والیبال، پینگ پنگ و شنا مناسب‌تر است. استفاده از خمیر بازی، سفالگری، نقاشی، تئاتر و  پانتومیم تأثیر بسزایی در تعدیل رفتار کودکان بیش فعال دارد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا