ارتقاء و تحکیم ارزشهای معنوی و اخلاقی۲۲

ارتقاء و تحكيم ارزشهاي معنوي و اخلاقي22

 تدبیر ش۴۰-۴۱آنچه که داریم، لطف خداست؛ باید از اسلام بیاموزیم و به خودمان مغرور نشویم
   اگر می‏بینید فلان دولت وابسته‏ی به آمریکا، فلان دولت بظاهر مسلمان و در باطن همدست صهیونیست‌ها، فلان دولت مستبد و مستکبر نسبت به نظام جمهوری اسلامی لحظه‏ای از بدخواهی و بددلی فروگذار نمی‌کنند، به خاطر همین خصوصیت این نظام است که توانسته در دل ملت‌های آنها جای خود را باز کند…. این است که دولت‌های مخالف اسلام و مخالف نظام جمهوری اسلامی را خشمگین می‌کند؛ سراسیمه می‌کند. آنچه که داریم، لطف خداست. باید از اسلام بیاموزیم و به خودمان مغرور نشویم. مغرور شدن به خود، مقدمه‏ی لغزیدن، مقدمه‏ی شکست خوردن است. آنچه که هست، از لطف و فضل خدا بدانیم: «ما اصابک من حسنه فمن اللَّه و ما اصابک من سیئه فمن نفسک»؛ هرچه پیشرفت هست، هرچه توفیق هست، هرچه امکان خوب هست، از لطف خداست.۱۴  ۱۴.  ۲۴/۰۲/۸۸     بیانات در دیدار سران و معتمدان عشایر کردستان
    تدبیر ش۴۳
لزوم استفاده بیشتر از ایام پر فیض رجب، شعبان و رمضان برای تقویت ایمان
بیش از پیش، از فرصت‌های معنوی و مواعظ اخلاقی در بحبوحه امور اجرایی بهره‌گیری کنید. ایام پرفیض ماه رجب و سپس ایام گرانقدر ماه‌های شعبان و رمضان بهترین فرصت‌ها برای زدودن غفلت‌ها و نزدیکی بیشتر به خداوند، با عمل صالح و تقویت ایمان است۱.     ۱ . ۰۳/۰۴/۸۸     (گزارش خبری) دردیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامیدر جامعه باید عقل معیار باشد
اوّلین کار پیامبر مکرّم اثاره(تحریک کردن‏) عقل است، برشوراندن قدرت تفکّر است؛ قدرت تفکّر را در یک جامعه تقویت کردن. این، حلاّل مشکلات است. عقل است که انسان را به دین راهبرد می‌دهد، انسان را به دین می‌کشاند. عقل است که انسان را در مقابل خدا به عبودیت وادار می‌کند. عقل است که انسان را از اعمال سفیهانه و جهالت‏آمیز و دل‏دادن به دنیا باز می‌دارد؛ عقل این است. لذا اوّل‌‏کار این است که تقویت نیروی عقل و خرد در جامعه انجام بگیرد؛ تکلیف ما هم این است. ما هم در جامعه اسلامی، امروز که خواسته‏ایم نمونه‏ای باشد از جامعه اسلامی پیامبر مکرّم، با همه ضعف‌های ما، با همه حقارت‌هایی که در ماها هست، در قبال آن عظمت بی‏نظیر پیامبر، این جور حرکت کردیم، این‌جور خواستیم که نمونه‏ای از آن درست کنیم. در این جامعه هم باید عقل معیار باشد، ملاک باشد۴.   ۴.  ۲۹/۰۴/۸۸    بیانات در سالروز عید مبعث
ضرورت تربیت عقل و کنترل هوای نفس
در درجه اوّل در بعثت پیغمبر، مسئله عقل مطرح شده است، مسئله دانایی مطرح شده است. در سرتاسر قرآن و تعالیم غیر قرآنی پیغمبر هم، هرچه شما نگاه می‌کنید، می‏بینید تکیه بر عقل و خرد و تأمّل و تدبّر و تفکّر و این‌گونه تعبیرات است؛… امیرالمؤمنین  در علّت بعثت انبیا می‌فرماید: «لِیسْتَأدُوهُم مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ» تا به اینجا که: «وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول»؛(شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۱۳) گنجینه‏های عقل را، خرد را استخراج کنند. این گنجینه خرد در دل من و شما هست. اشکال کار ما این است که مثل آن انسانی هستیم که بر روی گنجی خوابیده است، از آن خبر ندارد و از آن بهره نمی‌برد و از گرسنگی می‌میرد. وضع ما این‌جور است. به عقل وقتی مراجعه نمی‌کنیم، عقل را حَکم وقتی قرار نمی‌دهیم، عقل را تربیت وقتی نمی‌کنیم، زمام نفس را به دست عقل وقتی نمی‏سپریم، وضع ما همین است.این گنجینه در اختیار ما هست، امّا از آن استفاده نمی‌کنیم.آن‌‌وقت از بی‏عقلی و از جهل و عوارض فراوان آن دچار مشکلات فراوان زندگی در دنیا و در آخرت می‌شویم.لذادرحدیثی‌نبی مکرّم اسلام فرمود: «إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ»؛ عقل عقال جهل است. عقال آن ریسمانی است که به پای حیوان – شتر یا غیر شتر – می‌بندند که حرکت نکند، قابل کنترل باشد. می‌فرماید عقل عقال جهل است؛ این پای‏بندی است که مانع می‌شود از اینکه انسان با جهالت حرکت کند. بعد می‌فرماید: «وَ النَّفْسَ مِثْلُ أَخْبَثَ الدَّوَابِّ»؛(مستدرک، ج ۱، ص۸۳) نفس انسان مثل شرورترین حیوانات است؛ مثل شرورترین چهارپایان است؛ نفس این است. «فَاِن لَم تُعقَل حارَت»؛( تحف العقول ص ۱۵ ) وقتی این نفس را عقال نکردید، مهار نکردید، کنترلش را در دست نگرفتید، سرگردان می‌شود؛ مثل حیوان وحشی‏ای که نمی‌داند کجا می‌رود، سرگردان می‌شود؛ با این سرگردانی است که مشکلات به وجود می‏آید برای انسان در زندگی شخصی خود، در زندگی اجتماعی خود و برای یک جامعه انسانی.۴    ۴.  ۲۹/۰۴/۸۸          بیانات در سالروز عید مبعثدعوت به تربیت عقلانی، اخلاقی و قانونی در بعثت پیامبر
مسئله بعثت نبی مکرّم … در واقع یک عرصه عظیمی است که به این زودی‏ها بیان ابعاد این حادثه بزرگ میسّر نخواهد بود. هرچه زمان به جلو می‌رود و بشر با تجربه‏های گوناگون، نواقص زندگی خود را، آسیب‌های خود را بیشتر ادراک می‌کند، ابعاد گوناگون و بعثت نبی مکرّم بیشتر خود را نشان می‌دهد. این بعثت در واقع دعوت مردم به عرصه تربیت عقلانی و تربیت اخلاقی و تربیت قانونی بود. اینها چیزهایی است که زندگی آسوده و رو به تکامل انسان به آنها نیازمند است. در درجه اوّل، تربیت عقلانی است. یعنی نیروی خرد انسانی را استخراج کردن، آن را بر تفکّرات و اعمال انسان حاکم قرار دادن، مشعل خرد انسانی را به دست انسان سپردن، تا راه را با این مشعل تشخیص بدهد و قادر بر طی کردن آن راه باشد؛ این اوّلین مسئله است؛ و مهمّ‌ترین مسئله هم همین است. … تربیت دوم، تربیت اخلاقی است که: «بُعِثْتُ ِلاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخْلاق»؛(مجمع البیان ج ۱۰ص۵۰۰) مکرمت‌های اخلاقی، فضیلت‌های اخلاقی را در میان مردم کامل کند. … بعد به دنبال آن تربیت قانونی است، انضباط قانونی. اوّل‏عامل به همه احکام اسلام، خودِ شخص نبی مکرّم اسلام بود. از قول ام‌المؤمنین عایشه نقل شده است که سؤال کردند راجع به پیغمبر – اخلاق پیغمبر، رفتار پیغمبر – گفت: «کانَ خُلْقُهُ الْقُرآن»؛(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج ۶، ص ۳۴۰) اخلاق او، رفتار او، زندگی او، تجسم قرآن بود. یعنی چیزی نبود که به او امر کند، خود او از آن غافل بماند. اینها همه‏اش برای ما درس است؛ اینها همه درس است. نه اینکه ما آن عظمت را با حقارت‌های خودمان بخواهیم مقایسه کنیم، آنجا قلّه است، ما در دامنه‏ها داریم حرکت می‌کنیم؛ امّا به سمت قلّه حرکت می‌کنیم؛ شاخص آنجاست، معیار آنجاست۴.     ۴.  ۲۹/۰۴/۸۸بیانات در سالروز عید مبعثنهایت نیازجامعه اسلامی به تربیت اخلاقی
اخلاق، آن هوای لطیفی است که در جامعه بشری اگر وجود داشت، انسان‌ها می‌توانند با تنفّس او زندگی سالمی داشته باشند. اخلاق که نبود، بی‏اخلاقی وقتی حاکم شد، حرص‌ها، هوای نفس‌ها، جهالت‌ها، دنیاطلبی‏ها، بغض‌های شخصی، حسادت‌ها، بخل‌ها، سوءظن به یکدیگر وارد شد – وقتی این رذایل اخلاقی به میان آمد – زندگی سخت خواهد شد؛ فضا تنگ خواهد شد؛ قدرت تنفس سالم از انسان گرفته خواهد شد. لذا در قرآن کریم در چند جا – «یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمهمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه»( آل عمران: ۱۶۴) – تزکیه که همان رشد اخلاقی دادن است، جلوتر از تعلیم آمده است… . پیغمبر اکرم می‌فرماید… از عقل، حلم به وجود آمد؛ از حلم، علم به وجود آمد. ترتیب این مسائل را انسان توجّه کند: عقل، اوّل حلم را به وجود می‏آورد؛ حالت بردباری را، حالت تحمّل را. این حالت بردباری وقتی بود، زمینه برای آموختن دانش، افزودن بر معلومات خود – شخص و جامعه – فراهم خواهد آمد؛ یعنی علم در مرتبه بعد از حلم است. حلم، اخلاق است. در آیه قرآن هم «یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمهمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه»، تزکیه را جلوتر می‏آورد. این، تربیت اخلاقی است. امروز ما نهایت نیاز را به این تربیت اخلاقی داریم؛ هم ما مردم ایران، جامعه اسلامی در این محدوده جغرافیایی، هم در همه دنیای اسلام؛ امت بزرگ اسلامی، جوامع مسلمان. اینها نیازهای اوّل ماست۴.     ۴.  ۲۹/۰۴/۸۸    بیانات در سالروز عید مبعثنگاه به مبعث با کدام رویکرد
مبعث را باید با این دید نگاه کرد. مبعث فقط یک جشن نیست که جشن بگیریم و کف بزنیم و شیرینی بخوریم و پخش کنیم و شادی کنیم؛ این نیست. مبعث یک مقطع است؛ یک عید است. عید یعنی آن مقطعی که انسان را به حقیقتی متوجّه می‌کند. یک عید است؛ ما نگاه کنیم به مبعث، نگاه کنیم به پیغمبر، نگاه کنیم به آن مجاهدت‌های عظیم، بعد نگاه کنیم به آن تأثیر شگرف؛ ده سال – ده سال در عمر یک ملّت مثل یک لحظه است – در این ده سال این مرد عظیم، این عظیم العظماء چه کرد! کجا می‌شود هیچ ده سالی را با آن ده سال مبارکی که پیغمبر اکرم حکومت کرده است، مقایسه کرد! چه حرکتی در تاریخ بشر به وجود آورد؛ چه طوفانی به پا کرد؛ چه ساحل امنی را در ورای آن طوفان به بشر نشان داد و چگونه راه را نشان داد! شصت و سه سال هم عمر کرد. ما حالا با عمرهای طولانی، با این حرکت‌های کودکانه و بچگانه می‌خواهیم آن راه را – حالا تا هر جایی که بشود – پیش برویم. وقتی آن‌جور حرکتی با آن اخلاص، با آن مجاهدت، با آن هدایت ربّانی انجام می‌گیرد، نتیجه‏اش همان چیزی است که بر ده سال حکومت پیغمبر مترتّب شد و آن عظمت را به وجود آورد۴.     ۴.  ۲۹/۰۴/۸۸    بیانات در سالروز عید مبعث

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا