تدبیر ش۵۶ ضرورت توجه به دوربینهای مخفی الهی و ماندگاری آثار اعمال
به هر حال، آن چیزی که از بین میرود، همین گذران روزانه ما و شماست . خوبش ، بدش ، برطبق وظیفهاش، خلاف وظیفهاش
صوابش، اینها از بین میرود. طبیعت عالم، طبیعت زوال است؛ «العالم متغیر». آنچه که میماند، اثر این کار است در دیوان الهی؛ این ازبین نمیرود.« لاَ یعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّهٍ»؛ ( سبأ: ۳) به قدر سنگینی یک ذره – حالا ذره چه به معنای ذرات غبار منتشر در هوا، چه به معنای مورچه – از دید محاسبه الهی مخفی نمیماند. دوربینهای مخفی الهی ذره ذره اعمال ما را نگاه میکنند و میسنجند؛ سختترش این است که بر دلهای ما هم تسلط دارند . دوربین مخفی ، فقط توی ساختمان و تویمحیط کار و داخل خانه و اینها نیست؛ توی دل ما هم یک دوربین مخفی هست. آنچه بر دل ما میگذرد، آنچه بر ذهن ما میگذرد، آنچه در خلوات انجام میدهیم، همه بدون هیچگونه کم و زیادی منعکس است و در روز قیامت اینها آشکار میشود؛ « فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیرًا یرَهُ.وَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یرَهُ».(زلزال۷ و۸) ظاهر آیه این است که این عمل تجسم پیدا میکند و انسان خود آن عمل را میبیند. عمده این است که این عمل میماند؛ به فکر این ماندنی باشیم. حوادث روزگار و گذران و روزمره عمر ما، خوبش، بدش، در اوج احترام، در حضیض بیاحترامی، با جیب پر، با جیب خالی، همه جورش میگذرد و باقی نمیماند. خوبش هم قابل دلبستن نیست، چون باقیماندنی نیست؛ بدش هم شکوِه و شکایتِ آنچنانی ندارد، چون باقیماندنی نیست، چون گذراست. آن چیزی که میماند، اثر این عمل است، نتیجه این عمل است، ثواب الهی است، عقاب الهی است؛ به فکر این باید بود.۱۱. ۰۱/۰۵/۸۹ بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولیامرماه شعبان، عید تقرب و توجه به خداوند و توسل قلبی به ساحت ربوبی
ماه شعبان هم عزیزان من! با قطع نظر از این تولدها و ولادتهای مبارک، عید است؛ عید تقرب و توجه به خداوند و توسل قلبی به ساحت ربوبی؛ فرصت بزرگی است برای نورانی کردن دل و جان انسان و آماده شدن انسان برای ورود در ضیافت ماه مبارک رمضان. با این چشم نگاه کنیم به ماه شعبـان؛ مـاه فـرصـت عبـودیـت خـداونـد و فرصت خودسازی.۱ ۱. ۰۱/۰۵/۸۹ بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولیامر تلاشی که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد
در میان خصوصیاتی که[برای ماه رمضان] ذکر شده است … آنچه که نظر بنده را جلب میکند و حالا بین من و شما که مسئولین کشور هستیم، در میان گذاشته میشود، این «شهر التّوبه و الانابه» است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنایی را در خودش مندرج دارد. وقتی میگوییم: از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه خطا را، راه خطا را شناسایی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همینطور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصی است، هم خود جماعی؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب مـا را بـایـد بـه مـا بگویند. اگـر خـودمـان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند. این توبه و انابه که فرمودند، قدم اوّلش این است که به عیب کار توجه کنیم، بفهمیم: کجای کار ما اشکال دارد؟ خطـایمـان کـجاسـت؟ گـناهمان کـجاسـت؟ تقصیرمان کجاست؟ از شخص خودمان هم شروع کنیم، تا بعد برسیم به دایرههای جماعی وسیعتر. اول شخص خود را محاسبه کنیم، ببینیم: کجا اشتباه کردیم؟ این وظیفه همه است. از ما آدمهای معمولی که تقصیر و گناه و خطا در کارمان زیاد است، بگیرید تا انسانهای برجسته، تا بندگان صالح خدا، حتّی تا اولیاءاللَّه؛ آنها هم همینجورند، آنها هم احتیاج به استغفار دارند، آنها هم احتیاج به توبه دارند. … خوب! این برای کارگزاران وظیفه لازمتری است. یعنی من و شما که در بخشی از کارهای کشور مسئولیتی داریم یا تأثیری داریم، در یک حوزه خاص اجتماعی نفوذی داریم، وظیفهمان در امر استغفار و توبه الی اللَّه و انابه الی اللَّه سنگینتر است؛ خیلی باید مراقب باشیم. گاهی حتّی در زیرمجموعه من و شما یک تخلفی صورت میگیرد؛ اگر به نحوی این تخلف مستند به ما باشد، ما مسئولیم! مثل اینکه مثلاً کوتاهی کردیم در ابلاغ، کوتاهی کردیم در گزینش این شخص، کوتاهی کردیم در برخورد با تخلفات، این موجب شده است که تخلفی به وجود بیاید.«قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ». ( تحریم ۶) پس نتیجه این شد که: در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتی باشد؟ در جهت تقوا. در آیه شریفه روزه میفرماید: « لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ( بقره ۱۸۳) روزه برای تقواست. بنابراین، این تلاشی که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد.۵ ۵. ۸۹/۰۵/۲۷ بیانات در دیدار کارگزاران نظامگستردن عدالت، بالاترین تقواست
اینها همه، مسائل امروز ماست: گستردن عدالت، عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، عدالت در گـزینشهـا، عـدالـت در تقسیـم مـنابـع و فرصتهای کشور بین گروهها، عدالت جغرافیایی، اینها مسائل خیلی مهمی است؛ اینها همه نیازهای مـاست. گستردن عـدالـت، بـالاتـریـن رقـمهـای تقواست؛ این از یک نماز خوب، از یک روزه روز گرم تابستان بالاتر است. روایتی است که فرمود: هر امیری – امیر یعنی همه شماها؛ هر کسی یک دستگاهی دارد که در آن فرمان میراند، حکم او در آنجا نافذ است – که روزی را به عدالت حکم کند، مثل این است که هفتاد سال عبادت کرده؛ اینها خیلی مسائل مهمی است؛ اهمیت عدالت را، رفتار عدالتآمیز را به ما نشان میدهد.۵ ۵. ۸۹/۰۵/۲۷ بیانات در دیدار کارگزاران نظامماه رمضان، در حکم اوقات نماز شبانهروزی
به نظر انسان اینجور میآید که ماه رمضان در بین ایام سال و ماههای سال، حکم اوقات نماز را دارد در شبانهروز. یعنی همانطوری که در شریعت مقدس اسلامی برای ما که محصور و محدود به عوامل ماده هستیم، یک فرصتهایی گذاشته شده است که آن فرصتهای نماز است – وقت صبح، وقت ظهر، وقت عصر، وقت مغرب، وقت عشا، یک زنگ بیدارباش است، یک خلوت دادن به خود برای ایجاد نورانیت در دل و نفس است؛ ساعات نماز را در شبانهروز برای ما قرار دادهاند، برای اینکه غرق نشویم؛ از اسارت ماده یک لحظهای بیرون بیاییم، نفسی تازه کنیم، به یاد معنویت بیفتیم، یکسره غرق در مادیات نباشیم – به نظر میرسد که در دوره سال هم ماه رمضان یک چنین وضعیتی را دارد؛ نفسکش روح انسانی و روح ملکوتی انسان است؛ فرصتی است که با این ریاضت طولانی یکماهه، نفس از تختهبند عوامل مادی که ما را احاطه کرده است، خلاصی پیدا کند، نجاتی پیدا کند؛ یک نفسی بکشد، نورانیتی پیدا کند. شارع مقدس، ماه رمضان را برای این قرار داده است.۵ ۵. ۸۹/۰۵/۲۷ بیانات در دیدار کارگزاران نظامضرورت خشم مقدس در مقابل دشمنان و فرو بردن خشم در مقابل دوستان
فرو بردن خشم در مقابل دوستان. بحث اینجا دوستان است. البته در مقابل دشمنان باید غیظ داشت؛ «وَیذْهِبْ غَیظَ قُلُوبِهِمْ».( توبه ۱۵) در مقابل آن دشمنی که با هویت شما، با موجودیت شما مخالف است، آنجا خشم میشود خشم مقدس؛ آن اشکالی ندارد. نه! در جمع مؤمنین، در بین افرادی که مأمور به رفتار مسلمانی با آنها هستیم، خشم و حالت عصبانیت نباید باشد. خشم به انسان ضرر میزند. تصمیمگیری با خشم مضر است؛ حرف زدن با خشم مضر است؛ کار کردن با خشم مضر است؛ غالباً دچار غلط و اشتباه است؛ این چیزی است که ماها متأسفانه خیلی ابتلاء پیدا میکنیم. جلوگیری از این خشم، خشمی که موجب انحراف میشود، موجب خطای در فکر و عمل میشود، یکی از موارد تقواست.۵ ۵. ۸۹/۰۵/۲۷ بیانات در دیدار کارگزاران نظامواقعاً رمضان را ماه توبه، انابه، تطهیر و تمحیص قرار بدهیم
روزه و این ماه، یک عمل جمعی است؛ یک عمل فردی نیست. یعنی: همه روزهایم، همه داخل این ماهیم، همه سر این سفره نشستیم؛ همه افراد جامعه اسلامی، امت اسلامی. وقتی که میخواهیم این نصایح را، این توصیههای مهم کتاب و سنت را عمل کنیم، اگر همه خود را مخاطب آن بدانیم، ببینید در دنیای اسلام چه اتفاقی میافتد؛ در دایره محدودتر در کشور چه اتفاقی میافتد. قدر این ماه را باید دانست. قدر دانستنش هم به همین است که واقعاً ماه را ماه توبه قرار بدهیم، ماه انابه قرار بدهیم، ماه تطهیر قرار بدهیم، ماه تمحیص قرار بدهیم؛ برویم به سمت این چیزها.۵ ۵. ۸۹/۰۵/۲۷ بیانات در دیدار کارگزاران نظام لزوم توجه به قدرت و صدق وعده الهی
توجه به قدرت الهی و صدق وعده الهی؛ که این اساس همه کارهاست که مطمئن باشیم به وعده الهی. خدای متعال کسانی را که سوءظن به وعده او دارند، سوءظن به او دارند، لعنت فرموده است: «وَیعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیهِمْ دَائِرَهُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیرًا»؛ (فتح ۶) یعنی: خدای متعال کسانی را که سوءظن به وعده الهی دارند، مذمت میکند. خدای متعال فرموده است که: « لَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ »؛(حج ۴۰) « وَأَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ ». (بقره ۴۰) در راه خدا حرکت کنید، خدای متعال کمک میکند. حالا این فقط هم وعده الهی نیست. ما اگر آدمهای دیرباوری هم باشیم، آدمهای کورباطنی هم باشیم که نتوانیم درست وعده الهی را قبول کنیم، تجربه ما به ما این را نشان میدهد. کدام از عناصر اصلی انقلاب و دوستان انقلاب و طرفداران انقلاب و دشمنان انقلاب، چهل سال قبل از این، احتمال میدادند که یک چنین اتفاقی در کشور بیفتد؟ یک حادثه به این عظمت، یک بنای به این رفعت به وجود بیاید؟ کی احتمال میداد؟ اما شد؛ به خاطر توکل به خدای متعال، به خاطر عزم راسخ، به خاطر نهراسیدن از مرگ، نهراسیدن از شکست، پیش رفتن به نام خدا و توکل به خدا اتفاق افتاد. بعد از این هم همین خواهد شد.۵۵. ۸۹/۰۵/۲۷ بیانات در دیدار کارگزاران نظام در دوره جوانی، دل پاک و زلال را با ذات مقدس باریتعالی پیوند دهید
شما جوانید، دلهای شما پاک است، ناآلوده است. به عمق این حرف هم شما حالا نمیرسید که این ناآلودگی معنایش چیست؟ گرفتاری دلهای آلوده کجاست؟ این را شما که جوانید، حالا حالاها به آن نمیرسید؛ به حدود سنی ما که رسیدید، آن وقت گرفتاری را میفهمید. میبینید که چقدر این زلالی دل در دوره جوانی قیمت و ارزش دارد که دیگر قابل برگشت هم نیست. امروز این سرمایه در اختیار شماست. من حرفم این است: این دل پاک و زلال را هرچه میتوانید، با منبع عظمت، با منبع حقیقت، با منبع زیبایی – یعنی ذات مقدس باریتعالی – پیوند دهید و نزدیک کنید. اگر موفق شدید، تا آخر عمر زندگی سعادتمندانه خواهید داشت؛ اگر حالا موفق نشوید، بیست سال دیگر سختتر است؛ اگر بیست سال بعد هم – که شماها چهل سال، چهل و پنج سال سنّتان هست – موفق نشوید، بیست سال بعدش بسیار بسیار مشکلتر است؛ یعنی در سنینِ کمتر از سنِ حالای من. خیلی سخت خواهد شد. نه اینکه محال باشد، اما مشکل است. حالا دل را به خدا پیوند بزنید. راهش هم در شرع مقدس باز است؛ یک کار رمزآلود پیچیدهای نیست. … در درجه اول، ترک گناه. گفتنش آسان است، عملش سخت است؛ اما ناگزیر است. دروغ نگفتن، خیانت نکردن، از لغزشهای گوناگون جنسی و شهوانی پرهیز کردن، از گناهان پرهیز کردن؛ قدمِ مهمترینش این است. بعد از ترک گناه، انجام واجبات، … خودتان را بیشتر با خدا مأنوس کنید. راهش هم ترک گناه و توجه به نماز است؛ و بعد از نمازهای واجب و آن توجهی که عرض کردم، دیگر هرچه که توانستید، مستحبات، دعا و بقیه کارها را انجام دهید. انشاءاللَّه خدای متعال هم راهها را باز میکند.۶ ۶. ۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان نماز را به وقت، با توجه و با حضور قلب بخوانید
از همه واجبات مهمتر، نماز است. «و اعلم انّ کلّ شیء من عملک تبع لصلاتک»؛ ( نهج البلاغه، خطبه ۲۷) همه کار انسان، تابع نماز است. نماز را به وقت بخوانید؛ با توجه و با حضور قلب بخوانید. حضور قلب، یعنی: بدانید که دارید با یکی حرف میزنید. بدانید یک مخاطبی دارید که دارید با او حرف میزنید. این حالت را اگر در خودتان تمرین کردید، اگر توانستید این تمرکز را ایجاد کنید، تا آخر عمر این برای شما میماند. اگر حالا نتوانستید – همان طور که گفتم – بیست سال بعد سخت است، بیست سال بعدش سختتر است؛ بعد از آن، کسی اگر از قبل نکرده باشد، خیلی خیلی سخت است. از حالا عادت کنید این تمرکز را در حال نماز در خودتان ایجاد کنید و به وجود بیاورید. آن وقت، این آن صلاتی است که:« تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ». (عنکبوت ۴۵) « تَنْهَی » یعنی شما را نهی میکند؛ معنایش این نیست که مانعی جلوی شما میگذارد که شما دیگر نمیتوانید گناه کنید؛ نه! یعنی: دائم به شما میگوید گناه نکن! خوب، روزی چند نوبت از درون دلِ انسان به او بگویند: گناه نکن! گناه نکن! انسان گناه نمیکند. این نماز است.۶ ۶. ۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان اغتنام فرصت ماه رمضان برای انس با قرآن، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، نافله و نماز شب
روزه ماه رمضان خیلی مغتنم است؛ مبارزه با گرسنگی، تشنگی، گرما و سختیهایی که انسان دارد. انس با قرآن و انس با نهجالبلاغه و انس با صحیفه سجادیه و دعا و نافله و نماز شب و هر کار که توانستید بعد از آن بکنید.۶ ۶ ۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان
مراقبت برای جلوگیری از تاریک شدن دل
این دل نورانی و پاکیزه را که در شما هست، قدر بدانید! نه اینکه من بخواهم برای خوشامد شما حرف بزنم؛ نه! جوانهای عالَم که فقط شما نیستید؛ جوان خاصیتش این است. دلتان پاکیزه است. حالا چون برای شما قابل مقایسه نیست، نمیتوانید این موضوع را احساس کنید. در طول زمان، گرفتاریها، غبارها، لجنها و زنگارها دل را میپوشاند. در روایت دارد که: وقتی گناهی میکنید، یک نقطه سیاهی در قلب شما به وجود میآید – البته اینها زبان نمادین است، زبان سمبلیک است – گناه دوم را که میکنید، این نقطه سیاه دو برابر میشود. هرچه گناه بکنید، این نقطهها هی اضافه میشود، تا اینکه همه قلب را سیاهی میگیرد. ترجمه مفهوم عرفیاش همین است که من گفتم؛ یعنی: شما الان دل و جان و روح آمادهای دارید. بهمرور گناهان، گرفتاریها و مشکلات فراوانی که در مسیر مبارزات زندگی انسان به وجود میآید – در سیاست، در اقتصاد، در یک لقمه نان، در به دست آوردن امکانات زندگی – چنانچه انسان از حالا تمرین نکرده باشد، اینها گـرفتاریهـا را زیـاد میکـند، دل را تاریک میکند.۶ ۶ ۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان قدر جوانی و دلهای پاک را بدانید
توجه هم داشته باشید: اغلب لغزشهایی که – نمیگویمهمه- در عـرصههـای گـونـاگـون و میدانهای گوناگون برای انسانها پیش میآید، ناشی از رعایت نکردن همین نکته اصلی و مهمی است که گفتم؛ [مراقبت از دل] حتّی در میدان جهاد. در جنگ احد – خوب، قضایا را میدانید دیگر – یک عدهای کوتاهیای کردند که فاجعه آفرید. اگر قضایای جنگ احد را نخواندهاید، توی کتابهای تاریخ هست؛ بروید بخوانید: که من دیگر نخواهم اینجا شرح بدهم. قرآن درباره همینها میگوید: « إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْاْ مِنکُمْ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُواْ». (آل عمران ۱۵۵) حاصل ترجمه این است: آن کسانی که شما دیدید روز جنگ احد، آنجور به دشمن پشت کردند و فاجعه درست کردند و موجب شهادت حمزه سیدالشهداء و بزرگانی از اصحاب شدند،« إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُواْ »، لغزش آنها را شیطان از ناحیه آنچه که قبلها انجام داده بودند، زمینهسازی کرد؛ یعنی گناهانشان. از این قبیل آیه در قرآن آیات متعددی داریم. پرهیز نکردن ما از گناه، اثرش را در مدیریت امور کشور اگر داشته باشیم، مدیریت یک بخشی اگر داشته باشیم، اگر در میدان جنگ حاضر شویم، اگر در یک آزمون مالی و اقتصادی گیر کنیم، در همه اینجاها نشان میدهد. بنابـرایـن، ایـن حـرف اصلـی مـاست. خلاصه عرض میکنم: قدر جوانی را بدانید! این معنایش این است که قدر دلهای پاک را بدانید!۶۶. ۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید
خلوص که شما مطرح میکنید – که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دایره خارج کنیم – چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابیبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه اول و خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه چند هزار نفری – که کار خالصسازی خیلی آسانتر بود از یک جامعه هفتاد میلیونی کشور ما – میخواست خالصسازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه مرخصی بگیرد، اجازه مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند! امروز هم همینجور است. اینجوری نیست که شما بیایید افراد ضعافالایمان را از دایره خارج کنید، به بهانه اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه! شما هرچه میتوانید، دائره خلّصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعه شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانواده خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزه نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید که نتیجه آن، خلوص روزافزون جامعه شما خواهد شد. راه خالص کردن این است.۶۶. ۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان
ارتقاء و تحکیم ارزشهای معنوی و اخلاقی۳۱

- شهریور 20, 1392
- 00:00
- No Comments
- تعداد بازدید 205 نفر
- برچسب ها : انس باقرآن, بالاترین تقوا, تاریکی دل, تدابیر, تدابیر مقام معظم رهبری, حضور قلب, دوربینهای الهی, دوره جوانی, دوستان, رهبری, فروبردن خشم, قدرت الهی, گسترش عدالت, ماه توبه, ماه رمضان, ماه شعبان, نماز
اشتراک گذاری این صفحه در :

بازتاب معنوی نامهای خوب
۱۴۰۴/۰۱/۲۲
عادت به مطالعه
۱۴۰۴/۰۱/۲۱
نکات ضروری در دوست داشتن همسر
۱۴۰۴/۰۱/۲۰
مدت زمان شیردهی نوزاد
۱۴۰۴/۰۱/۱۹
از زندگی تا شهادت سید حسن نصرالله
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
مفهوم «کوثر» در قرآن و ارتباط آن با شخصیت حضرت زهرا (س) چیست؟
۱۴۰۳/۰۸/۳۰
رعایت حریم خصوصی دیگران در قرآن، احادیث و آثار امام
۱۴۰۳/۰۸/۱۶