اسراف و اسلام

اسراف و اسلام

اسراف
نشانه‏ های اسرافکار

    أمّا علامهُ المُسرِفِ فأربَعهٌ: الفَخرُ بالباطِلِ، ویَأکُلُ ما لَیسَ عِندَهُ، ویَزهَدُ فی اصطِناعِ المَعروفِ، ویُنکِرُ مَن لا یَنتَفِعُ بِشَی‏ءٍ مِنهُ.(۵/۲۴۶۰؛ تحف العقول: ۲۲)    
اسرافکار چهار نشانه دارد: به کارهای باطل می‏نازد، آنچه را فراخور حالش نیست می‏خورد، در کارهای خیر بی‏رغبت است و هر کس را که بدو سودی نرساند، انکار می‏کند.

 کمترین حد اسراف

    انَّ مِنَ السَّرَفِ أن تَأکُلَ کُلَّ ما اشتَهَیتَ.(۵/۲۴۶۲؛ کنزالعمال: ۷۳۶۶)    
این‏که هرچه دلت بخواهد بخوری،اسراف است.

در کارهای خیر اسراف جایی ندارد

    لا خَیرَ فی السَّرَفِ، ولا سَرَفَ فی الخَیرِ.(۵/۲۴۶۲؛ بحار: ۷۷/۱۶۵)    
در اسراف خیری نهفته نیست ودر کارهای خیر اسراف نیست.

 اسلام
لباس اسلام
    الاسلامُ عُریانٌ؛ فَلِباسُهُ الحَیاءُ، وزِینَتُهُ الوَفاءُ، ومُرُوئَتُهُ العَمَلُ الصالِحُ، وعِمادُهُ الوَرَعُ، ولِکُلِّ شَی‏ءٍ أساسٌ وأساسُ الاسلامِ حُبُّنا أهلَ البَیتِ. (۶/۲۵۴۸؛ محاسن: ۱/۴۴۵)    
اسلام برهنه است؛ پس پوشش آن حیاست و زیورش وفا و مردانگیش کار خوب و شایسته و ستونش ورع. هر چیزی بنیادی دارد و بنیاد اسلام محبّت به ما اهل بیت است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید