پرسش . آیا در نوع پوشش و آرایش، اصول ثابت و مشخصى وجود دارد و یا در هر زمان باید متناسب با شرایط آن روز باشیم؟
پاسخ:
اسلام در کنار آزادى انتخاب در نوع آرایش و پوشش، اصول ثابتى را نیز تعیین نموده است که با تمسک بدان در همه زمان ها مى توان ضمن مصونیت نسبت به از دست دادن هویت ملى و دینى، از پیامدهاى منفى افراط و تفریط در خودآرایى و مدگرایى در امان بود.
اصول پوشش و آرایش در نگاه اسلام را مى توان در موارد ذیل جستجو کرد:
۱٫ پاکیزگى و نظافت
رعایت پاکیزگى و نظافت در پوشش و آراستگى یکى از اصول ثابتى است که اسلام بر آن تأکید دارد. به گونه اى که خداوند متعال در قرآن به پاک نمودن لباس توصیه نموده و بیان داشته است: «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر»[۱]؛ «و لباست را پاک کن».
آیه فوق در حقیقت خطاب به مردم است که پاکیزگى لباس ظاهر از مهم ترین نشانه هاى شخصیت و تربیت فرهنگ انسان است.[۲]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نیز بر نظافت اصرار داشته و آن را جزو ایمان برشمرده و فرموده اند: «پاکیزگى جزئى از ایمان است»[۳] و یا فرموده اند: «هر کس لباسى مى پوشد، باید آن را نظیف نگه دارد»[۴].
بنابراین هرگونه پوشش و آرایش ـ چه سنتى باشد و چه در قالب مد ـ که در قالب مد ارائه گردد اگر با اصل پاکیزگى و نظافت منافات داشته باشد از سوى اسلام مردود است.
۲٫ آراستگى و مرتب بودن
دین اسلام افزون بر تکیه و تأکیدى که به مسئله نظافت و پاکیزگى دارد، به آراستگى ظاهر و مرتب بودن نیز به عنوان یک اصل مهم توجه نشان داده است.
در حدیثى از قول پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مورد شخصى ژولیده چنین آمده: «خداوند متعال شخص آلوده و ژولیده را دشمن مى دارد»[۵].
در سیره پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز چنین نقل شده که هنگام بیرون رفتن از خانه در آینه و یا آب مى نگریست و خود را مرتب مى کرد. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه چنین مى فرماید: «مردى به در خانه پیامبر ایستاده بود و اجازه مى خواست که آن حضرت را ببیند. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از اتاق خارج شد و کنار ظرفى که در آن آب بود، ایستاد و محاسن خود را صاف و نظرى به آب کرد و سپس به داخل خانه بازگشت. عایشه (با تعجّب) گفت: اى رسول خدا! تو سیّد فرزندان آدم و رسول خدایى. در کنار آن ظرف آب ایستادى و خویش را آراستى! پیامبر به او فرمود: «اى عایشه! خداوند دوست دارد وقتى بنده مؤمن براى ملاقات برادرش از خانه خارج مى شود، خود را آراسته و آماده کند».[۶]
براساس این اصل نیز مدهایى که نتیجه اى جز ژولیدگى و پلشتى ندارد، از سوى اسلام مورد قبول واقع نخواهد بود.
۳٫ رعایت عرف جامعه
رعایت هویت ملى و دینى در پوشش و آرایش یکى از اصول مهم حقوق اجتماعى است؛ امام صادق (علیه السلام) در توصیه به یکى از یاران خود به نام عُبَیدِ بْنِ زِیادٍ فرمودند: «خداوند آشکار کردن نعمت را بیش از پنهان نگاه داشتن آن دوست مى دارد، پس جز این مباد که با بهترین شکل آرایش مرسوم قوم خویش خود را بیارایى».[۷]
از همین رو در اسلام پوشیدن لباس هایى که به جهت جنس پارچه، رنگ و کیفیت دوخت، معمول نبوده، خلاف شأن افراد بوده و موجب جلب توجه و انگشت نما شدن شود، ممنوع شده است. براساس تعالیم اسلامى استفاده از این گونه لباس ها که در بیان روایات «لباس شهرت» نام دارد، به دلیل اینکه موجب خود بزرگ بینى یا حقارت، یا ایجاد ضعف شخصیت و یا هتک حرمت و خوارى مسلمان مى گردد ممنوع است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «براى انسان از نشانه هاى خفت و خوارى همین بس که لباسى بپوشد که به آن مشهور شود»[۸].
۴٫ رعایت جنسیت
نوع لباس و آرایش افراد، باید با جنسیت آنها نیز تناسب داشته باشد. به همین دلیل باید بین لباس و آراستگى مردان و زنان تفاوت وجود داشته باشد و هر یک از این دو جنس از لباس و آرایش مخصوص خود استفاده کرده، از پوشیدن لباس جنس مخالف خوددارى نمایید. امیر مؤمنان (علیه السلام) شخصى را دیدند که جامه اش را (همچون زنان آن وقت) بر زمین مى کشید! حضرت فرمود: مرا خوش نمى آید که مردى شبیه به زنان باشد.[۹]
در متون دینى مردانى که لباس زنان و زنانى که لباس مردان را بپوشند، از رحمت خدا به دور مى خواند و در روایات متعددى از تشبه زنان به مردان و مردان به زنان نهى شده است. در چندین روایت اشخاصى که در رفتار و لباس پوشیدن خود را مانند جنس مخالف کنند، مورد لعن خدا و رسول خدا (صلی الله علیه وآله) قرار گرفته اند.
امام باقر (علیه السلام) فرموده اند: «رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به مردانى که خود را همانند زنان بیارایند و رفتار زنانه اى داشته باشند، و زنانى که خود را به شکل مردان درآورند، لعنت فرستاد»[۱۰].
در روایتى از نبى مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) آمده است که: «خداوند چهار گروه را از رحمت خویش دور کرده است و خدا و رسولش و ملائکه بر آنان لعن مى فرستند… یکى از این گروه ها زنانى هستند که خود را شبیه مردان مى کنند»[۱۱]. از این رو مراجع تقلید نیز آرایش زنانه را براى مردان جایز نمى دانند.[۱۲]
در پایان باید گفت دختران و پسرانى که ویژگى هاى جنس مخالف را از خود بروز مى دهند، کمتر مى توانند با نقش خود سازگار باشند؛ چنین افرادى از نقشى که ایفا مى نمایند احساس رضایت نمى کنند و از نگاه روان شناسانه دچار اختلال در هویت جنسى خوانده شده اند[۱۳].
۵٫ رعایت عفاف و حیاء
حیاء سرچشمه همه زیبایى هاست[۱۴] و اسلام براى آراستگى، رعایت حیاء و عفت را به عنوان یک اصل ثابت قرار داده است. براساس این اصل هرگونه پوشش و آرایش، از هر نوع، شکل، رنگ و مُدى که مخالف عفت و حیاء بوده، باعث تهییج و برانگیختن احساسات دیگران در جامعه شود، ممنوع است؛ زیرا زنان و مردان مسلمان در فعالیت هاى اجتماعى و به هنگام مواجهه با نامحرمان، باید با جنبه هاى انسانى خود حضور یابند، نه با جنبه هاى تحریک آمیز که نتیجه اى جز انحطاط فرد، خانواده و جامعه به دنبال نخواهد داشت.
۶٫ پرهیز از خودنمایى و فخرفروشى
گاه آراستگى راهى براى فخرفروشى و احساس تفاخر است، از این رو اسلام به شدت آن را نفى مى نماید. احادیث معصومین (علیهماالسلام) بیانگر آن است که حتى در پوشیدن لباس باید نیت انسان پاک و زیبا باشد از همین رو اسلام مبناى خود را در پوشش، پرهیز از خودنمایى، مباهات و فخرفروشى قرار داده و کسانى را که بدین منظور لباس مى پوشند مورد نکوهش قرار داده است.
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) مى فرماید: «هر کس لباس بپوشد که بدان برترى جوید و مردم به او بنگرند خدا به او ننگرد تا آن لباس را از تن به در کند»[۱۵].
در روایت دیگرى فرموده اند: «بپرهیز که براى بزرگ منشى و خودنمایى جامه بلند بپوشى، که خداوند خودخواهى را دوست ندارد و در قیامت به او نظر ننماید»[۱۶].
۷٫ پرهیز از تشبه به کفار
باید از لباس ها و آرایش هایى که نشانه وابستگى به فرهنگ بیگانه و خرده فرهنگ هاى انحرافى است، اجتناب کرد، از این رو در متون دینى آمده است: «خداوند به پیامبرى فرمود: به قومت بگو، لباس دشمنان مرا نپوشند و غذاى دشمنان مرا نخورند و خود را به شکل دشمنان من در نیاورند و اگر این کار را بکنند، آنها هم دشمنان من هستند. همان طورى که آن کفار و مشرکین دشمن من هستند»[۱۷]. این است که «تشبّه به کفار» و خود را در ظاهر به شکل غیرمسلمان ها درآوردن، حرام است.
دلیل ممنوعیت این ناهنجارى آن است که رفته رفته «از خودبیگانگى» به دوگانگى در رفتار فردى و اجتماعى منجر مى شود و با گذشت زمان به طور طبیعى زمینه براى همرنگى هاى دیگر در سایر شئون زندگى فراهم مى شود تا آنجا که به تدریج موجودیت دینى و ایمانى و هویت اصیل از دست مى رود.[۱۸] چنان که پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرموده اند: «هر که به گروهى تشبه جوید، از آنهاست»[۱۹].
شهید مطهرى درباره این اصل اسلامى مى گوید: «از نظر اسلام زبان انگلیسى و ژاپنى و فارسى یکى است… اما اسلام یک چیز دیگر گفته است. گفته شخصیت باختن حرام است. مرعوب دیگران شدن حرام است. تقلید کورکورانه کردن حرام است، هضم شدن و محو شدن در دیگران حرام است. طفیلى گرى حرام است. افسون شدن در مقابل بیگانه مانند خرگوشى که در مقابل مار افسون مى شود حرام است… انحرافات و بدبختى هاى آنها را به نام پدیده قرن جذب کردن حرام است، اعتقاد به اینکه ایرانى باید جسماً و روحاً و ظاهراً و باطنا فرنگى بشود حرام است»[۲۰].
۸٫ اعتدال و میانه روى
اسلام در استفاده از انواع پوشش ها و زینت ها حد اعتدال و میانه روى را به عنوان یک اصل، برگزیده و هرگونه افراط و تفریط را مردود شمرده است. براساس همین اصل در صورتى که پیروى از مد و مدگرایى به حد تجمل پرستى و افراط برسد مطرود است؛ زیرا این کار یکى از مصادیق اسراف است و اسراف از جمله گناهان کبیره مى باشد و خداوند متعال نیز به اسراف کاران وعده دوزخ داده و فرموده: «و مسرفان اهل آتشند»[۲۱].
[۱]. مدثر ۷۴، آیه ۴٫
[۲]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش، اول، ج ۲۵، ص۲۱۲٫
[۳]. طب النبى (صلی الله علیه وآله) ، ابوالعباس مستغفرى، قم، انتشارات رضى، اول، ۱۳۶۲ش، ص ۲۱٫
[۴]. مشکاه الأنوار فى غرر الأخبار، ص ۲۶۳٫
[۵]. نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) )، ص ۳۰۴٫
[۶]. مکارم الأخلاق، ص۳۴٫
[۷]. الکافى، ج ۶، ص ۴۴۰٫
[۸]. وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۴٫
[۹]. لوامع صاحبقرانى، ج۲، ص ۹۲٫
[۱۰]. مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۴۶٫
[۱۱]. همان، ج۱۳، ص۲۰۳٫
[۱۲]. جهت کسب اطلاع بیش تر به نظر مرجع تقلید خود مراجعه نمایید.
[۱۳]. جهت اطلاع بیش تر به کتاب هایى که در زمینه هویت و درمان جنسى نگاشته شده، مراجعه کنید.
[۱۴]. تحف العقول، ص ۸۴٫
[۱۵]. نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) )، ص ۷۰۴٫
[۱۶]. مکارم الأخلاق، ص ۱۰۹٫
[۱۷]. الجواهر السنیه کلیات حدیث قدسى، ص ۶۸۰٫
[۱۸]. آیین بهزیستى در اسلام، ج ۴، ص ۲۳٫
[۱۹]. نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) )، ص ۷۳۷٫
[۲۰]. ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، مرتضى مطهرى، ص ۱۳۰ – ۱۳۵٫
[۲۱]. غافر ۴۰، آیه ۴۳٫