اظهار اندوه

اظهار اندوه

از کارهایی که رسم ادب و شیوه اظهار محبت خالصانه است، همراهی در مصیبت هاست. برای توضیح مطلب به برخی از رنجها و مصیبت های آن حضرت اشاره می کنیم تا شاید دلهای زنگار گرفته از گناه مان بیدار گشته و به نور آن امام جلا یابد:
مستور بودن آن حضرت و محجوب بودن ما از دیدار جمال دل آرای آن یادگار الهی و دسترسی نداشتن به ساحت مقدس آن گنجینه علم نامتناهی، که منشأ این اندوه شناخت و احسان بی نهایت اوست. چرا که اگر کسی شناختی حتی در حدّ استعداد خود به آن وجود پیدا کند، محبّت او هم زیاد شده تا آنجا که او را از خود بیشتر دوست می دارد.
عاشق آنحضرت به یقین در فراق او غمگین خواهد بود.
ردای زیبای خلافت و حکمرانی بر عالم ـ که تنها بر قامت آن حضرت زیباست ـ در دست دنیا طلبان به میراث می رود. که حضرت بنا به حکمت های غیبت با دیدن همه ظلم ها، خون دل می خورند و از خدا فرج خود و مؤمنین را درخواست می نمایند.
دیگر از علل مهموم بودن برای امام مهدی (عج) آن است که راهنما مهجور، دزدان در حال تاخت و چوپانان این گله از ترس گرگان مهر سکوت بر لب زده و دم فرو بسته اند.عبادت به نیابت
شخصی به امام صادق (ع) عرض می کند: شخصی از جانب دیگری حجّ بجا می آورد، آیا برای او ثوابی هست؟
حضرت فرمودند: برای کسی که از جانب برادر مؤمن خود حجّ بجا بیاورد ثواب ۱۰ حج دیگر می باشد.
از این نمونه روایت معلوم می شود که استحباب حجّ از امام و پیشوای مؤمنان نه تنها فضیلت دارد که حتماً بیش از یک مؤمنین ثواب خواهد داشت.
نیز مستحب است که انسان نماز بخواند و ثواب آن را هدیه به یکی از ائمه هدی (علیهم السلام)نماید که تفصیل آن را می توان در کتابهای دعا پیدا نمود.استمداد و استغاثه
این در نهاد بشری است که همواره در ناهنجاری ها به بزرگ خویش پناهنده می شود. و از این روست که اهل ولا نیز همیشه استغاثه به ائمه طاهرین (علیهم السلام)می جویند; چرا که آنان همواره بجا آورنده خواسته ها و پناه دهنده بی پناهان هستند.
بنا بر آنچه از روایات معلوم می شود امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ پناه بی پناهان و فریاد رس بیچارگان است.
پس باید در هر زمانی دست به دامان امام زمانی که حقیقتاً فقط او توان حل و فصل مشکلات و مهمات را ـ به اذن الهی ـ داراست و خداوند او را کلید گردش امور جهان قرار داده است و بس.قیام به هنگام شنیدن اسم مبارک
دیگر از اموری که مقتضای ادب و احترام به ساحت امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ است، آنکه هنگام یاد نام مقدس «قائم» از جای برخاسته و دست بر سر نهاده و تواضع و احترام به جای آورده شود.
از حضرت صادق (ع) درباره علت ایستادن هنگام یاد شدن نام «قائم» سؤال شد، امام (ع) فرمودند:
… از رسوم ادب این که غلام هنگام نظر انداختن مولای بزرگوار خود، بایستد و خضوع کند و از خداوند فرج و ظهور او را تمنّا دارد.
نکته جالب در حدیث اینکه چون قائم آل محمد (عج) شخصیتی فرا زمانی دارد، این سنت و شیوه دوستان اهل بیت (علیهم السلام) حتی در زمان امام صادق (ع) بوده است; که راوی از علت این رسم و ادب جویا می شود.حفظ ایمان
احادیث خبر از فتنه های بزرگی در آخر الزمان می دهند که دین غالب مردم را به خطر می اندازد و چون طوفان های سهمگین افراد متدیّن را از جا خواهد کند و دینداری و حفظ ایمان در این شرایط از سخت ترین امور شمرده شده مانند نگه داشتن قطعه ای آتشین در دست یا…
در روایات تأکید بسیار فرموده اند که مؤمن در این روزگار پیوسته التماس به ساحت قدس الهی داشته تا در این گرداب ها هلاک نشده و سلامت بگذرد.خویشتنداری (تقیّه)
تقیه به معنای پرهیز از هر گفتار و یا رفتاری است که موجب به خطر افتادن دین و باورهای اصیل اسلامی از سوی اجتماع می شود. چرا که جامعه فاسد آخر الزمانی هر گونه سخن یا عملکردی را که بر خلاف خواهشهای ضد بشری اوست، نمی پذیرد; در نتیجه آن را نابود می سازد.
مردم بر دو گونه اند، یا عالم و آشنای با حق و یا ناآگاهند.
آنهایی که عالم نیستند نیز خود بر هشت نوعند که وظیفه عالم ـ با توجه به رعایت تقیه ـ نسبت به آنها متفاوت است:
۱ـ کسانی که جاهلند و اگر حق را بشناسند، قبول می کنند.
۲ـ اهل شبهه، کسانی که در صدد شناخت حق هستند لیکن به دلائلی گرفتار شک و شبهه شده اند.
۳ـ گمراهانی که در راه شناخت حق قدمی گذاشته اند امّا در اثر مجالست با اهل گمراهی و یا خطا کردن در راه تحصیل معرفت، گمراه شده اند. وظیفه عالم نسبت به این سه دسته ارشاد است و تقیه کردن در این سه مورد نیست.
۴ـ منکرین حق، کسانی که وقتی حق نزد آنها ذکر می شود، آنرا مسخره می کنند.
۵ـ منکرین و دشمنان حق، آنها که اگر حقّ نزد آنها اظهار شود، موجب ضرر مالی یا آبرویی یا جانبی می شوند. تقیه نسبت به این دسته واجب است و انسان نباید نزد ایشان کاری انجام دهد که ا سباب تباهی او را فراهم آورد.
۶ـ مردم مؤمنی که از نظر معرفتی ضعیف بوده و تحمّل قبول و حفظ و پوشاندن اسرار اهل بیت (ع) را ندارند. از این گروه نیز باید اسرار و معارف اهل بیت (ع) را مخفی کرد.
۷ـ کسانی که دعوت به حق در آنها هیچگونه تأثیری ندارد و موعظه در آنها راه نمی یابد، اگر چه ضرری از جانب ایشان متوجه نخواهد شد لیکن اظهار حق نزد آنها رجحانی نداشته بلکه ترک دعوت آنها رجحان دارد. زیرا هیچ فائده ای به حالشان ندارد.
۸ـ کسی که انسان نمی داند که اهل قبول حق هست یا خیر. وظیفه نسبت به این شخص آن است که چیزی از معارف را بر او عرضه بدارد، اگر پذیرفت، پس بر او زیاد کند و اگر قبول نکرد و روح انکار در او دید دیگر سکوت کند و تقیه پیشه سازد.
نام اصلی حضرت را ذکر نکردن
یکی از وظایف شیعیان در زمان غیبت آن حضرت ترک نام بردن آن حضرت با نام اصلی آن بزرگوار که هم نام رسول خداست، می باشد و ما در این باره به چند روایت اکتفا می کنیم.
البته برخی بزرگان احادیث در این مورد را مخصوص زمانی می دانند که شرایط سخت امنیتی آن حضرت را تهدید می کرده است و برای زمان کنونی اشکال نمی کنند.توبه کردن
یکی از وظایف منتظران توبه حقیقی از گناهان است. اگر چه توبه در هر زمان بر گناه کاران واجب است و لکن اهتمام به آن در این زمان از این جهت است که یکی از اسباب غائب بودن و طول غیبت آن حضرت گناهان دوستان آن حضرت است.
از امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ در ضمن نامه ای آمده است; حبس نمی کند ما را از شیعیان مگر آنچه به ما می رسد از اعمال زشت و ناپسند آنها.
توبه به معنای پشیمان شدن از گناهان گذشته، تصمیم به ترک آن است در آینده.
هرگز مگو که توبه نتیجه ای نخواهد داشت. اگر همه خلق سبب تأخیر ظهور حضرت شده اند لیک تو شریک آنها نیستی، و نیز اگر چه او در جهان ظهور نکند لیک در جان تو رخ از نقاب خواهد گرفت و شاهد ظهور شخصی برای خویشتن خواهی بود.امکان ملاقات با امام زمان
بالاترین دلیل بر امکان یک چیزی این است که آن اتفاق افتاده باشد. این جمله از مرحوم علامه بحر العلوم (ره) معروف است که وقتی شخصی از ایشان سؤال کرد که آیا در غیبت کبری می توان حضرت ولی عصر (عج) را دید، آهسته (بدون اینکه سؤال کننده متوجه شود) فرمود: «چه بگویم در جواب این شخص با اینکه آن حضرت مرا در آغوش گرفته است…»!
با تأمل و دقت در تمام توقیع مبارک این نکته فهمیده می شود که منظور مشاهده مخصوص همراه با ادعای نیابت، منظور امام (ع) است.مکان آن حضرت
آغاز غیبت صغری امام مهدی ـ ارواحنا فداه ـ از سرداب مقدس بوده است. (نه اینکه آن عزیز هم اکنون نیز در آن سرداب به سر می برد).
مکان آن حضرت در زمان غیبت صغری در مدینه در کوه رضوی بوده است و در آغاز فقط خواص از دوستان مکان وی را می دانسته اند.
اما در باب مکان زندگی آن حضرت در غیبت کبری احادیث در عین تعدد، قابل جمع است: بعضی احادیث همان کوه رضوی (اطراف مدینه) را منزلگاه آن حضرت معرفی کرده اند. در حدیث دیگری بیان شده که او در اطراف مکه نیز منزل دارد.
و از احادیث دیگر نیز چنین معلوم می گردد که محل سکونت آن عزیز همچون شخص آن حضرت پنهان از دیده های نامحرم است. و این نیز هیچ گونه منافاتی ندارد که در کوههای مکه و مدینه منزل آن بزرگوار باشد اما کسی آن را نبیند.
از حدیث دیگری معلوم می شود که وی گاهگاهی مکان خود را تغییر می دهد. در هر حال خدا می داند که آن یادگار الهی در کجا منزل دارد.
لیک آنچه مهم است اینکه او ما را می بیند.همسر و فرزندان آن حضرت
با توجه به احادیث و زیارات حضرت مهدی ـ ارواحنا فداه ـ دارای همسر و فرزندانی است. که همسران آن حضرت از برترین زنان و فرزندان آن بزرگوار میوه های درخت ولایتند.داستان جزیره خضراء
بعضی علمای بزرگ شیعه این داستان را نقل نموده اند که با سند صحیح حاکی از واقعی بودن و صحت این داستان است، جریان مربوط به شخص پرهیزگار و بزرگوار بنام شیخ زین الدین علی بن فاضل مازندرانی است. او که ابتدا در دمشق علوم دینی را تحصیل می نمود به دلایلی برای همراهی با استاد خود پایش به اندلس (اسپانیای کنونی) کشیده می شود و توسط یک کاروان با جزیره شیعیان آشنا می شود به جهت این که (بر خلاف سایر مردم آن روز) در می یابد که در آن جزیره شیعیان زندگی می کنند با زحمت فراوان خود را به آنجا می رساند. وقتی که می بیند در آنجا تمام اصول عبادی طبق شریعت ناب محمدی (ص) مکتب تشیع انجام می شود، خوشحال می شود.
بوسیله قاصدی از جزیره خضراء (که به این جزیره می آمد) به سرزمین خضراء دعوت می شود. برخی از اوصاف آن جزیره: آبهای اطراف آن سفید و شیرین است، کشتی دشمنان خدا در اطراف آن غرق می شود، مردم در آنجا همه از عابدان و زاهدان و منتظر واقعی امام عصر (عج) هستند که امام عصر (عج) در آن جزیره منزلی دارند.
این شخص دوباره بطور ناشناس حضرت را مشاهده می کند و اجازه دیدار شناخته شده به او نمی دهند. او پس از کسب معارف از نائبان آن حضرت از جزیره خضراء به نجف
اشرف عزیمت کرده، در آنجا ساکن می شود (علاقمندان می توانند جهت اطلاع از جزئیات واقعه به کتابهای معتبر مفصّلی که در این باب نوشته شده مراجعه نمایند. از جمله: جلد ۵۲ بحار الانوار علامه مجلسی)انتظار
در تربیت اسلامی «شناخت» اهمیّت بسیار دارد، شناخت در منطق اسلام محدود به شناخت نظری نیست. بلکه هم شناخت نظری و هم شناخت عملی را در بر می گیرد.
هر عقیده و هر فعل و ترکی که تعلق به انسان دارد باید بر پایه شناخت و تشخیص باشد که این مسأله در عصر غیبت اهمیت بیشتری پیدا می کند.
ـ اهمیت این شناخت در تبلور دو مرحله است:
۱ـ پایداری.
۲ـ پیروی از خط امام معصوم (علیه السلام):
انسان صاحب شناخت ـ در مقام عمل، در جمیع شؤون زندگی ـ پیروی محض از دستورات معصوم را پیشه خود می سازد.
معنای انتظار
منظور از انتظار داشتنِ امری، آن است که یقین به وقوعِ آن داشته و به زمان وقوعش امیدوار باشیم. مهمترین اثر انتظار، آمادگی برای استقبال از محبوبی است که انتظارش می رود. پس مؤمنی که منتظر آمدن مولایش صاحب الزمان ـ ارواحنا فداه ـ است، خود را آماده برای آمدن او می کند.
ابعاد انتظار
ابعاد انتظار را می توان در دو محور مشاهده کرد:
۱ـ محدوده قلب و روح
۲ـ عرصه عملابعاد قلبی
بعد قلبی انتظار در سه مرحله به کمال خود می رسد:
اول: ظهور حضرت بقیه الله ـ ارواحنا فداه ـ را باور کردن.
که چنین باوری بنا بر گفته های خداوند و معصومین (ع) لازم الاعتقاد بوده و منکر آن کافر است.
دوم: ظهور را موقت به وقتی نکند که در نتیجه قبل از فرا رسیدن آن هنگام مأیوس باشد.
سوم: حالت انتظار لحظه به لحظه در قلب او موج زند.
که به مقتضای این درجه، مؤمن باید مانند کسی باشد که خبر آمدن مسافر را به او داده اند و هر لحظه ممکن است از راه برسد.
برخی ابعاد این باور را برمی شمریم:
توحید:
انتظار، انسانِ منتظر را متوجّه مبدأ عالم و خدای جهان می کند.
منتظر، همواره، چشم به راه فرجی است که به قدرت مطلقه الاهی تحقق خواهد یافت.
مهدی ـ ارواحنا فداه ـ بنده و خلیفه خداست که به قدرت خدا زنده است و واسطه فیض الاهی است و روزی به امر خدا برای استقرار دین خدا ظاهر خواهد شد.
نبوت:
یک بعد انتظار توجه به پیامبران و مکتب آنان و تجدید عهد با آنان است;
منتظران چشم براه کسی هستند که در او صفات و آثار پیامبران گرد آمده و هنگامی که ظاهر گردد، آن آثار در او دیده خواهد شد.
امامت:
امام مهدی ـ ارواحنا فداه ـ خاتم ائمه طاهرین است; امامان همه او را یاد کرده اند.
انتظار ظهور او بزرگترین تأکید بر اصل اعتقادی امامت و رهبری است.
در احادیث بر شناخت امام و راه او و پیروی از آنان و تولاّی ایشان و دوری قلبی و عملی از دشمنان امامت در حال غیبت تأکید فراوان شده است.
قرآن:
انسان منتظر، همواره این آرمان را در دل زنده می دارد که روزی با ظهور مهدی ـ ارواحنا فداه ـ احکام قرآن جاری می شود و قرآن در سراسر جهان حاکمیت می یابد.
عدل:
انتظار مهدی ـ ارواحنا فداه ـ انتظار ظهور عدل است آن نیز عدل جهانی.
اوست که جهان آکنده از بی عدالتی ها را پُر از عدل می کند.
معاد:
در امر انتظار، اصل اعتقادی «معاد» حضور دارد، این حضور در سه جهت نمودار است:
۱ـ آن حضرت به هنگام ظهور، ستمگران را کیفر می دهد و مؤمنان را عزیز می دارد و رحمت الاهی را به مؤمنین می چشاند و این خود نمونه ای است از چگونگی رستاخیز.
۲ـ به هنگام ظهور آن حضرت، گروهی از پاکان و پلیدان به جهان باز می گردند، به تعبیر قرآن:
«روزی که از هر گروهی برخی را محشور می سازیم». و این خود قیامت صغرایی است و نشانه ای برای قیامت کبری.
۳ـ ظهور آن حضرت، یکی از نشانه های حتمی قیامت است، تا او نیاید عمر جهان به سر نمی رسد و قیامت برپا نمی گردد.
ابعاد عملی
چنانچه انتظار یک کشاورز برای خوب به عمل آمدن محصول مشروط به این است که زمین کشاورزی را اصلاح کند، تخم بکارد، به موقع آبیاری کند و…
در حالیکه می داند تربیت کننده آن تخم و رویاننده آن خدا است.
چون احتمال آفت می رود، سم پاشی کرده و نیز از خدا می خواهد که آفتها را از بین ببرد و محصول او را به عمل آورد. همینطور انتظار و دعا برای فرج امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ بر شرایطی تکیه دارد که برخی از آنها به دست خود مردم است که عبارت از تقوای الاهی و رفتار نیکو است چنانچه در قرآن می فرماید:
«اگر مردمان ایمان آورده و تقوا پیشه سازند حتماً درهای برکت را از آسمان و زمین به سوی ایشان می گشاییم.»
پس رفتار زشت مردم خود مانعی برای ظهور آن عزیز جانهاست.
ـ برخی از ابعاد انتظار عملی عبارتند از:
پایبندی به مکتب
یکی از ابعاد مهم انتظار عملی، متابعت محبّت آمیز از حق و دستورات اهل بیت (ع) در تمامی شؤون و مخالفت خصمانه با ناحق و دوری از دشمنان خدا و اهل بیت (ع) است.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«خوشا به حال منتظرانی که به حضور قائم برسند، آنان که پیش از قیام او نیز پیرو اویند، با دوست او عاشقانه دوستند و موافق، و با دشمن او خصمانه دشمنند و مخالف.»
دینداری
از ویژگیهای انسان منتظر دینداری است. او باید از هر گونه سستی و انحراف دوری گزیند و در خط صحیح قرار گیرد.
امام صادق (ع) فرمودند:
«برای صاحب الامر غیبتی طولانی است، در این دوران هر کس باید تقوی پیشه کند و چنگ در دین خود زند.»
آمادگی نظامی
مؤمن منتظر باید همیشه آمادگی نظامی و نیروی سلحشوری داشته باشد تا به هنگام طلوع حق، به صف پیکارگران رکاب آنحضرت بپیوندد.
امام صادق (ع) فرمودند:
«می بایست هر یک از شما برای قیام قائم اگر چه یک تیر تهیه کند، همانا خداوند هنگامی که این نیت را در او می بیند امید است که عمرش را طولانی سازد تا آنکه او را دریابد و از یاوران او باشد.»
اخلاق اسلامی
بُعد اخلاقی اسلامی باید در جامعه منتظر حضور محسوس داشته باشد.
امام صادق (ع) فرمودند:
«هر کس خوش دارد، در شمار اصحاب قائم باشد، باید در عصر انتظار مظهر اخلاق نیک اسلامی باشد.
پارسایی
انسان منتظر علاوه بر تدیّن، باید پارسا باشد و خود را چنان که آن پیشوا دوست دارد، بسازد و خود را به او و یاران وی شبیه سازد، تا در شمار آنان به حساب آید.
امام صادق (ع) فرمودند:
«هر کس دوست دارد، در شمار اصحاب قائم باشد، باید چشم به راه باشد و پارسایی پیش گیرد و کردار باورع داشته باشد.»
انتظار، دوران تکلیف حساس
با توجه به مطالب گذشته در می یابیم:
انتظار، هم «شاخص عقاید حقّه» است، و هم «تبلور کامل تربیتهای مکتب».
دوره غیبت و انتظار از یک جهت، مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج می شود، تا بنگرد که شاگردان در غیاب او چه می کنند؟ انسان منتظر، باید همواره مراقب خود باشد، و در علم و عمل بکوشد، و بداند که معلم از کلاس بیرون رفته است، و هر لحظه ممکن است برسد، و او را در آن حال که هست ببیند… باید همیشه در حالی باشد که رضای خاطر معلم را فراهم آورد.
نگهبانی ایمان
یکی از ابعاد عظیم تکلیف حسّاس و بزرگ، در روزگاران غیبت و انتظار، حفظ دین و نگهبانی مرزهای عقیدتی است.
در روزگار طولانی شدن عصر انتظار، ممکن است شبهه هایی در ذهن برخی بیاید، یا شیاطین پنهان و آشکار، به سست کردن پایه های اعتقادی مردم ـ به ویژه جوانان ـ برخیزند که باید آنها را از ذهنها و دلها زدود. و نگهبانان میراث قرآنی و فرهنگ اسلامی، باید در برابر همه این تهاجمات پایداری کنند و به دفع و رفع این زیانها و خطرها بپردازند.
عالمانِ حافظ دین، و نگهبانان عقاید مردم از انحراف، «پاسداران» مرزهای دینند.
تنها دارندگانِ عقیده و عملند که در حوادث پیش از ظهور گم نمی شوند، و دچار تردید نمی گردند، و به تصدیق و تأیید مهدی ـ ارواحنا فداه ـ مبادرت کرده و به سعادت بزرگ می رسند.
در احادیث از اهمیت ایمان، در عصر غیبت، به گونه هایی عجیب یاد شده است، و منتظران مؤمن، دارای مقام و منزلت شمشیر زنان در رکاب پیامبر شمرده شده اند، پیامبر اکرم (ص) آنان را برادران خود خوانده است.
دلهای منتظران مؤمن در سخن امام صادق (ع) چونان قندیلهای روشن توصیف شده است و آنها را از مردم همه زمانها با فضیلت تر معرفی نموده اند.
عدل و احسان
مسأله دیگری که مسلمان منتظر، باید در تحقّق و گسترش آن بکوشد، عدل و احسان است.
عدالت در اسلام اصلی است بنیادی و همه گیر. آیا می شود جامعه ای خود را منتظر واقعی عدل جهانی بداند، و خود در روابط، معاملات و حقوق و قوانین عدالت را عملی نسازد، و در راه آن به پا نخیزد؟!
تمرین و ریاضت
منتظران با اخلاص در مرحله خود سازی به امر دیگری نیز باید توجه کنند. آن امر، تمرین زندگی ساده و دور از تن آسایی است، تا بدین گونه با زندگی پیشوای قیام هماهنگ گردند و تاب پیروزی از او پیدا کنند.
با استفاده از بیان نورانی امام صادق (ع) می توان گفت:
درد آشنایان به همراهی آن پیشوای درد آشنا به پا می خیزند و جباران را با جنگ، در پرتو یاری خدا از میان برمی دارند و خود مانند محرومترین محرومان زندگی می کنند.
قائم و قیام
قیام و ایستادن به هنگام شنیدن نام قائم یعنی آمادگی داشتن در هر لحظه برای قیام و مبارزه و جهاد در راه تحکیم عدالت جهانی در رکاب حجّت خدا.
نقش انتظار
انسان اگر از انتظار گریخته و امیدی به آینده نداشته باشد، زندگی برای او مفهومی نخواهد داشت. انتظار تحرّک بخش است. آنچه مورد انتظار است، هر چه مقدس تر باشد، انتظارش نیز مقدس تر خواهد بود و ارزش مردم را می توان از انتظاری که دارند سنجید.
انتظار فرج امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ نقش خود را در آرامش دلهای پریشانی که از وضع موجود در جامعه ها به ستوه آمده و در میان امواج یأس غوطه ور است ایفا می کند.
یگانه آرزوی آنان پیشوائی است که عالم سراسر تاریکی را به پرتو جمالش منوّر می سازد و این امید خود آرام بخش جان آنهاست. با این امید شاهراه شریعت را با استواری طی کرده و در برابر مشکلات می ایستد و بدین روش زمینه ای را برای ظهور آن عزیز فراهم می سازد.
لذاست که آن حضرت می فرماید:
«برای فرج بسیار دعا کنید که آن خود فرج شماست.»
ارزش انتظار
در کلمات نورانی اهل بیت (ع) به دفعات، از منتظران واقعی فرج ستایش شده است:
امام باقر (ع) فرمودند:
… خوشا به حال آنان که در آن زمان (غیبت) بر امر (ولایت) ما ثابت قدم باشند.
زیرا کمترین ثوابی که آنان را خواهد رسید، آنکه خداوند به ایشان گوید:
… بشارت باد شما را به جزای نیکوی من. از شما می پذیرم (رفتار نیک را) و بر شما می بخشایم (عملهای زشت را) و بخاطر شما در می گذرم و سیراب می سازم بندگانم را با آب باران; بلاها را از آنان رفع می کنم. اگر شما نباشید عذابم بر آنان نازل خواهد شد.
امام صادق (ع) می فرمایند:
خوش بر احوال شیعیان قائم ما که در زمان غیبت انتظار ظهورش می کشند و هنگامه ظهور فرمان بردار اویند. آنان اولیاء خدایند که هیچ ترسی بر آنان نیست و هرگز غمگین نخواهند شد.
و در سخنی دیگر فرمودند: کسانی که در حال انتظار از دنیا روند مانند آنست که در
خیمه قائم همراه او بوده اند.
وجوب انتظار
امام باقر (ع) خطاب به یکی از اصحاب فرمودند:
… دین خود و پدرانم را برای تو بیان می کنم و آن:
گواهی به یگانگی خداوند و رسالت محمد و اقرار بر آنچه او از جانب پروردگار آورده و دوستی با آنان که دوست مایند و بیزاری از هر که دشمن ماست و تسلیم بودن بر فرمان ما و انتظار کشیدن قائم ما و… است.
این نکته ای بسیار مهم است که انتظار دوشادوش توحید و نبوت از اصول مهم دین محمدی (ص) است.
و آن حکایت از چیزی فراتر از وجوب دارد.
واژه ظهور
زبان شناسان در معنای واژه ظهور دو احتمال را مطرح کرده اند:
۱ـ آشکار شدن با قدرت.
مانند این آیه قرآن که می فرماید:…لِیُظهره علی الدّین…
[اوست که پیامبر خود را برای هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان چیره سازد اگر چه مشرکان نپسندند.]
۲ـ پدیدار شدن پس از پنهانی.
مانند مواردی که این واژه به شخص امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ نسبت داده شده است.
مثل این دعا که می خوانیم: فاظهر اللّهمّ لنا ولیک
[پروردگارا ولی خود را برای ما آشکار نما.]
معنای دیگری نیز برای واژه ظهور می توان یافت که هر دوی مفاهیم ذکر شده را در بردارد و ژرفتر از تک تک آنهاست برای مثال می توان به بیانی از حضرت علی (ع) اشاره نمود که فرمودند:
… گلیم پاره خانه های خود باشید تا آن هنگام که امر ما به ظهور پیوندد…
که در این جمله هر دو معنای آشکار شدن با قدرت و پدیدار شدن پس از پنهانی به زیبایی لحاظ شده است.
جنگ ها
در روایات از فتنه ها و جنگهای فراوانی قبل از ظهور منجی بشریّت سخن به میان آمده که یک نوع زمینه سازی برای ظهور امام زمان و نجات بشریّت از ظلم می باشد. انسانهایی
که در حال آسایش و امنیّت، با دوری از ارزشها، لیاقت برخورداری از وجود آشکار حجّت خدا را از دست داده اند، در اثر دوری هر چه تمامتر از ارزشهای انسانی همچون حیوانات به جان یکدیگر افتاده و جان و مال همدیگر را در مخاطره می افکنند، بگونه ای که هیچ کس برای خود پناهگاهی نمی یابد و به هر طرف رو می کند از ظلم زمانه در امان نیست.
در این حال مردم وقتی مضطر می شوند، با نیروی فطرت دست طلب به پیشگاه پروردگارشان دراز کرده و در فکر نجات می افتند و طالب یک نجات بخش می شوند.
در علامت های دوران پیش از ظهور از روایات چنین بدست می آید که:
۱ـ این جنگ آشوبی دامنه دار است و به همه ابعاد امنیتی، فرهنگی و اقتصادی هر مسلمانی بدون استثناء ضربه وارد خواهد کرد.
۲ـ نقطه شروع آن حرکت از سرزمین شام خواهد بود و از آنجا به عراق و دیگر سرزمینهای مسلمان کشیده می شود.
۳ـ راه حلها سودمند واقع نشده در این آشوب مدت طولانی ادامه می یابد و تنها راه حل آن ظهور و قیام حضرت مهدی ـ ارواحنا فداه ـ می باشد.
رومیان (احتمالا کنایه از غربیها باشد) و ترکان، دیگران را علیه مسلمین می شورانند و نیروها بسیج گردند… و ترکها با رومیان به مخالفت برخاسته و جنگ و درگیری در روی زمین افزایش یابد.
هشدار به مسلمین
طبق یکی از فرمایشات پیامبر در آستانه ظهور امت ها یکدیگر را علیه مسلمین دعوت می کنند ولی در اثر علاقمندی مسلمانان به دنیا و بیزاری از مرگ، ضعف و سستی را به دل ایشان می افکند و مسلمین مانند خاشاک روی سیل خواهند بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا