اعتقادات بر پایه کتاب مقدس شیطان پرستی

اعتقادات بر پایه کتاب مقدس شیطان پرستی

با توجه به کتاب مقدس شیطان پرستی، اعتقادات شیطان پرستان به شرح ذیل است.
با تمام روشهای ممکن باید اهمیت حکومت و قدرتمان را به همگان گوشزد و اعلام کنیم کسانی که به حکومت جهانی ما تسلیم شوند از حمایتمان بر خوردارند.
۱- شیطان نماینده زیاده روی به جای پرهیز است.
۲- شیطان نشان می دهد که نیروی زندگی هستی (دنیا)، به جای معنویت، در دالان مرگ قرار دارد.
۳- شیطان می فهماند که استفاده از حکمت و عقل، به جای ریا کاری و تزویر، خود نیرنگی بیش نیست.
۴- شیطـان نشان می دهـد که لطـف و مهـربانی به آنهـایی کهسزاوار آن هستند به جای ابراز عشق، ظلم است.
۵- شیطان بازگو می کند کینه جویی و انتقام بهتر از گستاخی است.
۶- شیطان بازگو می کند مسئولیت را به مسئولش محول کردن بهتر از افکار پلید در کنار خون آشامی است.
۷- شیطان بازگو می کند انسان فقط یک نوع حیوان است. البته گاهی اوقات بهتر از آن.
۸- شیطان بازگو می کند همه چیزهایی که به سینس (گناهان) مشهور هستند، چیزی نیست جز دگرگونی ذهن از حالت بی عقلی به صورت طبیعی ذهن، یا احساس بدی به حس خوشی.
۹- شیطان قبلا بهترین دوست کلیسا بوده است و همیشه خواهد بود. چرا که او کسب و کار کلیسا را در تمام این سالها حفظ کرده است
(یعنی اگر شیطان نبود مردم به کلیساها پنـاه نمی بردند).
۱۰- ضربه را با ضربه و تمسخر را با تمسخر و بد رفتاری را با بد رفتاری فرو ریز. انتقام را با خواست مضاعف و آزادی انتخاب کن. چشم را با چشم و دندان را با دندان پاسخ ده… خود را برای کشتن و ترور مخالفانت محیا ساز.
۱۱- شیطان پرست واقعی، کسی است که کنش ها و واکنشهای جهان را در اختیار دارد. اختیار همه چیز برای اوست. تفکر او گمراهی نیست و او غمخوار همه کس است.
۱۲- غلـط مشهـوری در بین مـردم است که شیطـان پرست به خدا ایمان ندارد. چنین تفسیری از کسی است که سراسر عمرش را در رنگارنگی (بی ثباتی فکری) گذرانده است.
شیطان پرست به سادگی تعـریف مـورد نظر او را نمی پذیرد.
۱۳- «خدا پرست» کسی است که همواره خدایش او را ساخته، حال آنکه او سریعتر خدایش را می سازد.
خدایی که کمی مهربانتر از دیگران است. از عوامل طبیعی وحشت می کند. و نمی تواند از مخلوق خود اضطراب عذاب را بردارد. این نیرومند نیرویش را از کدام مجرا وارد می کند؟ تراز و بالانس او از جهان دور است. (یعنی نمی تواند در امور دنیا دخالت کند.)
همچنین فاقد صلاحیت خوشبخت یا بدبخت کردن خویشاوند و مخلوق خود است، بـر روی ایـن کره کثیف خاکی که روی آن زندگی می کنیم (منظور از خویشاوند حضرت عیسی علیه السلام است که مسیحیان او را پسر خدا می دانند).
طبق اعتقادات شیطان پرستان، مرگ یگانه حقیقتی است که راه فراری از آن نیست. لذا از نظر انتخاب نوع مرگ، شیطان پرستان به دو دسته بسیار عمده تقسیم می شوند.دسته اول : کسانی که خودآگاهانه مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح می دهند.
دسته دوم: کسانی که منکر مرگ می شوند. و بر این گمانند که پرستش شیطان کفایت می کند تا او، آنان را از چنگال مرگ رهائی بخشد و عمری جاودان نصیب آنان گرداند.از این منظر، دسته اول خطرناکترند. زیرا آگاهانه به جنگی نامقدس در برابر خداوند روی می آورند. جنگی که می دانند در آخر به شعلـه های آتش ختـم می شود. آنان گناه را زینت درونی انسان تصور می کنند. به مرحله ای می رسند که دیگر گناه برای زندگی آنان از آب و نـان نیز ضروری تـر می شود. تا درجـه ای که دیگـر چیزی جز گناه نمی بینند.
به هر گناهی دست می زنند. ربا، قتل، دروغ، تهمت، دزدی، شرب خمر، هتاکی به مقدسات و مؤمنین، اعمال منافی عفت و…
وجه اشتراک بسیاری در بین گروههای شیطان پرستی وجود دارد. از میان آنان می توان به رواج خشونت و فحشا در سطح جوامع اشاره کرد.
متأسفانه این مسئله بخشی از فرهنگ غربی است، که در سایر جوامع نیز شیوع پیدا کرده و راسخ شده است.
لاوِی در بخشی دیگر از سخنانش، درباره اعتقادات شیطان پرستی می گوید: «من از نسلی هستم که جرأت دارد به وجود خدا شک کند. بر توانایی او شک کند. نسلی که جرأت دارد او را نقد کند، او را انکار کند، بر او بشورد و نادان بخواندش.
نسلی که اربابی نمی پذیرد. چه این ارباب معجزه بداند و چه تو را از جهنمش بترساند.
چه کسی تو را خدا نامید؟ چه کسی تو را به این درجه منسوب کـرد؟ از کجا آمدی؟ کجـا زاده شدی؟ چه کسی تـو را آفرید!!؟ جـز این است که انسان تو را آفرید؟ و هم اوست که تو را نابود می کند!.
خدایان نابود می شوند. انسان بیافرینیم. کاری که خدایان از انجام آن عاجز بودند.
با توجه به خرافات و کفریات اشاره شده در اعتقادات لاوِی، مشخص است که هدف از فعالیتهای این فرقه کفر آلود در جوامع، چیست و چه انگیزه ای دارد؟

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا