اعصاب محیطی کار انتقال پیامهای عصبی را بین اندامهای بدن ومراکز عصبی به عهده دارند. در سیستم عصبی محیطی ومرکزی عوامل مختلفی می تواند منجر به اسیب دیدن اعصاب محیطی شود. آسیب اعصاب محیطی از یک طرف منجر به اختلال در عملکرد اندامهای مرتبط با آنها شده واز طرف دیگر منجر به ایجاد تغییراتی دراکسون نورونهای صدمه دیده (دژنراسیون والرین) وجسم سلولی نورونهای مرتبط با عصب آسیب دیده (کروماتولیز) و بروز تغییراتی در مراکز عصبی مر تبط با این اعصاب (دژنراسیون مرکزی) درانسان شود.
عصب سیاتیک یکی از طویل ترین و قطور ترین اعصاب موجود در بدن است که از لگن تا انگشتان پا کشیده می شود.این عصب از قطعات ۴و۵ نخاع ناحیه کمری وقطعات ۱و۲و۳خاجی منشا می گیرد وپس از خروج از حفره لگنی، از بین عضلات ناحیه پشت ران به سمت پایین کشیده می شودو نهایتا در قسمت پایین ران وبالاتر از زانوبه دوشاخه که به نامهای عصب تیبیا ل وعصب پرونئال معروف است تقسیم می شود. عصب تیبیال وپرونئال عضلات ساق پا، کف پا وانگشتان پا را عصب دهی کرده و در کنترل حرکات پا و انگشتان شرکت می کند.
عصب سیاتیک در اصل یک عصب مختلط است یعنی شامل مجموعه ای از فیبرهای حسی وحرکتی است که درصد فیبرهای حسی ان بیشتر از فیبرهای حرکتی است. تحقیقات انجام شده بر روی عصب سیاتیک در رت نشان میدهد که این عصب در رت شامل حدود ۲۷هزار فیبراست که ۶ درصد آنها را فیبرهای حرکتی میلین دار، ۲۳ درصد فیبرهای حسی میلین دار، ۴۸ درصد فیبرهای حسی بدون میلین و۲۳ درصد آنها را هم فیبرهای سمپاتیکی فا قد میلین تشکیل می دهد.
از آنجا که پیامهای عصبی حیاتی از جمله لمس دقیق، حس های عمقی و ارتعاش از طریق ستون پشتی نخاع به بصل النخاع می رسد و بعد از تقاطع در بصل النخاع به مراکز بالاتر مغزی هدایت می شود، آسیب اعصاب محیطی مربوط به این مسیر ممکن است علاوه بر اختلال در عملکرد اندامهای مربوطه روی مراکز عصبی هم اثر بگذارد. امواج عصبی مربوط به احساسات لمس نیمه تحتانی بدن از طریق دسته گراسیلیس و امواج عصبی مربوط به نیمه فوقانی بدن، بازو و گردن از طریق دسته کونه آتوس در طناب خلفی ماده سفید نخاع به سمت بالا هدایت می شوند. این دستجات در ناحیه خلفی بصل النخاع به هسته های گراسیلی و کونه آتوس ختم می شوند. در بصل النخاع پایانه های مرکزی نرونهای حسی با جسم سلولی نورنهای موجود در این هسته ها سینا پس برقرار کرده و آکسون نرونهای درجه دوم پس از تقاطع در بصل النخاع از طریق مسیر لمنیسکوس میانی به تالاموس و سپس به مراکز حسی پیکری مربوط در قشر مخ هدایت می شوند.
مطالعات انجام شده در مورد تاثیر ضایعات اعصاب محیطی بر مراکز عصبی
چون فیبرهای حسی عصب سیاتیک از طریق ستون پشتی نخاع در نهایت به هسته های گراسیلی در بصل النخاع ختم می شوند، در این تحقیق فرض بر این بوده است که عوامل آسیب رسان به عصب سیاتیک، مانند کمپرسیون عصب سیاتیک، به علت حذف بعضی از اطلاعات ورودی به این هسته باعث تغییرات ساختاری در هسته های گراسیلی می شود.
در مورد تاثیر ضایعات اعصاب محیطی بر تغییرات ساختاری درهسته های ستون پشتی بصل النخاع، به ویژه تاثیر ضایعات عصب سیاتیک بر هسته های گراسیای تا کنون تحقیقات زیادی صورت نگرفته است وبیشتر تحقیقات انجام شده در مورد اثرات ظایعات اعصاب اندام حرکتی جلویی بر هسته های کونئاتوس متمرکز شده است.
قطع عصب سیاتیک در رتهای با لغ علاوه بر کاهش ۱۵ تا ۳۰ درصدی نورونها در گانگلیونهای ریشه پشتی نخاع کمری ، می تواند منجر به دژنراسیون بعضی از نورونهای ایپسی لترا ل شاخ پشتی ماده خاکستری نخاع شود. به علاوه قطع عصب سیاتیک دژنراسیون نورونهای ایپسی لترا ل شاخ شکمی نخاع و هم چنین دژنراسیون تعداد محدودی از نورنهای کنترا لترا ل شاخ پشتی نخاع ودژنراسیون نورونی محدود در هسته های گراسیلی بصل ا لنخاع را سبب می شود که نشان دهنده بروز آتروفی ترانس نورونال در اجسام سلولی که بیشترین آورانهای خود رااز دست داده اند می باشد. در مجموع این نتایج نشان می دهد که دژنراسیون پس گانگلیونی ممکن است یک پدیده عمومی باشد که به دنبال آسیب اعصاب محیطی بروز می کند.
قطع ریشه های پشتی L4 – L6 اعصاب نخاعی در رت منجر به شروع فرایند دژنراسیون در محل آسیب دیده وگسترش آن به ستون پشتی با سرعتی حدود ۳ میلی متر در ساعت می شود. به علاوه ظهوردژنراسیون اولیه دراکسونهای پیش سیناپسی درهسته های گراسیلی نشان می دهدکه متوقف شدن انتقال اکسونی رتروگرید احتمالا عامل اصلی تخریب اکسون بعد از قطع عصب است.
در این رابطه نشان داده شده است که قطع ریشه های پشتی اعصاب نخاعی (ریزوتومی) در قطعات گردنی وسینه ای فوقانی (C2-T4) در میمونهای بالغ، علاوه برایجاد آتروفی ترانس نورونال در هسته های کونئاتوس وکاهش حجم آن به میزان ۴۴تا ۵۱ درصد در سمت آسیب دیده، باعث کاهش حجم هسته های شکمی خلفی جانبی تالاموس (VPL)، درسمت مخالف به میزان ۳۲تا۳۸ درصد می شود. در عین حال تاثیرآن برکاهش تعداد نورونها دراین هسته ها بسیار محدودتر است. البته درصد کاهش جمعیت نورونی دراین هسته ها با گذشت زمان بیشتر می شود. در مجموع این یافته هانشان می دهد که حذف آورانهای اندامهای فوقانی منجر به ایجاد آتروفی ترانس نورونال اولیه در هسته های کونئیت و بروزآتروفی ترانس نورونال ثانویه درهسته های تالاموسی می شود.
آنالیز کمی تغییرات آناتومیکی در هسته کونئاتوس به دنبال قطع عصب اندام حرکتی جلویی در گربه های بالغ، نشان داد که حجم هسته های کونئاتوس ۱۱ تا ۲۳ درصد واندازه جسم سلولی نورونهای موجود در این هسته به طور متوسط ۲/۱۵درصد کاهش می یابد، در حالی که درتعداد نورنهای موجود در این هسته ها درفاصله زمانی ۱تا۳۶ هفته بعد از قطع عصب کاهش معنی داری مشاهده نمی شود.
تاثیر ضایعات اعصاب محیطی بر گانگلیون ریشه خلفی نخاع وساختار سلولی شاخ قدامی ماده خاکستری نخاع:
در مورد تاثیر ضایعات اعصاب محیطی بر ساختار نورونی نخاع وگانگلیونهای ریشه خلفی نخاع مطالعات بسیار بیشتری صورت گرفته است به طور مثال قطع عصب سیاتیک در ناحیه میانی ران در رتهای تازه متولد شده در طی ۱۰ روز اولیه زندگی سبب دژنراسیون نورونی سریع وانجام پدیده آپوپتوزیس در نورنهای حسی گانگلیون ریشه پشتی نخاع در سمت ضایعه دیده می شود وشیوع پدیده آپوپتوزیس در نورونهای حسی ریشه پشتی نخاع وابسته به سن جانور در هنگام اکسوتومی است وبین کاهش سن وانجام فرایند آپوپتوزیس ارتباط معنی داری وجود دارد .
مطالعه تاثیر کمپرسیون عصب سیاتیک در رت بر دژنراسیون نورنی در شاخ قدامی ماده خاکستری نخاع با استفاده از روش دایسکتور نشان دهنده کاهش معنی دار در تعداد نورنهای حرکتی آلفا در شاخ شکمی نخاع در دو نیمه راست (ضایعه دیده) و چپ (کنترل) می باشد.
مطالعه اثرات اولیه آکسوتومی عصب سیاتیک در نوزاد موش صحرایی برروی تغییرات نورونهای حرکتی نخاعی در زمانهای ۱، ۳، ۶، ۱۲، ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت پس از آکسوتومی درسگمانهای L4-L6 نخاعی نشان داد که درصد بقای نورونهای حرکتی در طی ۶ الی۷۲ ساعت پس از آکسوتومی کاهش معنیداری می یابد. (۰۵/۰ >P) دراین رابطه در طی مراحل اولیه پس از آکسوتومی کروماتولیز، متراکم شدن پیشرونده سیتوپلاسمی و متراکم شدن و تودهای شدن یکنواخت کروماتین روی می دهد.
نتیجه گیری
در این تحقیق تغییرات ایجاد شده در دانسیته ی نورنهاو سلولهای نوروگلیا درهسته گراسیلی بصل النخاع، یک ماه پس از کمپرسیون عصب سیاتیک پای چپ رتهای بالغ، با استفاده از متد دایسکتور، مورد مطا لعه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده اگرچه ازنظر آماری معنی دار نیست نشان دهنده کاهش دانسیته نورونها به میزان حدود۱۰ درصد، بین گروه شم که در آنها کمپرسیون عصب سیاتیک پای چپ صورت گرفته بود، در مقایسه با رتهای سالم و دست نخورده گروه کنترل بود. البته دراین هسته دانسیته سلولهای نوروگلیا به میزان ۱۵ درصد، در گروه شم نسبت به گروه کنترل، افزایش یافت که این افزایش ازنظر آماری معنی داراست (P