تدبیر ش۱۹
ملت را جهت شناخت راه و شرایط زمانه و برنامه ریزی برای مواجهه با چالشها برانگیزانید
تصمیم بر پیمودن صراط مستقیم؛ و آنگاه شناختن موقعیت خود و وضع خود، جایگاه خود در شرایط کنونى عالم و چالشهایى که پیش روى ملت قرار دارد، و شناختن خطوط اساسى براى مواجههى با چالشها، این، شـرط موفقیت یک ملت زنده است؛ وضع خود را، جایگاه خود را، شرائط خود را درست بشناسد و براى این شرائط برنامهریزى داشته باشد و عزم و تصمیم قاطع بر مواجههى با آنچه که در این راه براى انسان به طور طبیعى پیش بیاید. ۱/۱/۸۶
نقشهی دشمن برای بی اعتماد کردن مردم نسبت به مسؤولین را خنثی نمایید
ملت عزیز ما، مخصوصاً جوانان ما، اعتماد به نفس خودشان را از دست ندهند. جوانان عزیز! جوانان عزیز ملت ایران! شما مىتوانید؛ مىتوانید کارهاى بزرگ بکنید، مىتوانید کشور خود را به اوج اعتلاء و عزت برسانید. اعتماد به نفس، اعتماد به مسؤولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزى است که دشمنان مىخواهند نباشد. دشمنان مىخواهند مردم به دولت ـ که مسئولیت ادارهى امور کشور را دارد – بىاعتماد باشند؛ سعى کنید این نقشهى دشمن را خنثى کنید. ۱/۱/۸۶
تدبیر ش۱۹
شوراهای شهر و روستا را به سمت خدمت به مردم وآسانتر کردن زنـدگی شهـروندی سـوق دهیـد
اعضاء این شوراها(ی اسلامی شهر و روستا) باید … خود را وقف خدمتی کنند که بر زندگی روزمرهی اهالی شهر و روستا دارای تأثیری مستقیم و نزدیک است. بنیاد این نهاد اجتمــــاعـی (شـوراها) بــر حــل عملگرایانهی مشکلات عینی و مشخص مردم در شهر و روستا است و هدف آن راحتتر و اخلاقیتر کردن زندگی شهروندی است. توفیق شوراها در دستیابی به این هدف، سرمایهی ارزشمند «اعتماد عمومی» را افزایش میبخشد و زمینهساز حضور پرنشاط مردم در همهی عرصههای پیشرفت و توسعهی کشور میشود. ۸/۲/۸۶
با پرهیز از انگیزه های جناحی و حزبی همواره شهردار را با ملاک ایمـان، امـانت، کـارآمـدی و حسـن سلـوک انتخـاب کنیـد
شرط اساسی آن است که انگیزههای جناحی و حزبی، این شوراها را عرصهی تاخت و تاز خود نکند و آن را از کار اصلی خود باز ندارد، این شرط، بهویژه در گزینش شهرداران و دهیاران، اهمیت مییابد. ملاک این گزینش، باید امانت و دینداری، کفایت و کارآمدی، نجابت و حسن سلوک با مردم باشد. دخالت جناح بندیهاوانگیزههای حزبی، گروهی، شخصی و طایفگی در این وظیفهی مهم، زهر مهلکی است که شوراها را از کار میاندازد و آن را کـم سـود و گــاه زیانبــخش میسازد. در نظارت و حسابرسی از کار شهردار و دهیار نیز، شورا باید عینا همین امر مهم را در برابر چشم داشته باشد و جز تکلیف بزرگ الهی خود، چیزی را در نظر نگیرد. ۸/۲/۸۶
با افزایش بیداری، جوانان را برای عبور از عقب ماندگی ها و رسیدن به قله های علمی و عملی بر انگیزانید
وقتى یک کشور در حال خیزش به سمت قلههاى علمى، عملى، تجربى، سیاسى و اجتماعى است، نقش جوانها از اوقات دیگر در تاریخ آن ملت بارزتر مىشود … عقبماندگى علمى همراهِ خود عقبماندگى اقتصادى و فرهنگى و نظامى و بقیهى عقبماندگىها را هم به بار مىآورد. یک کشورى که با توجه به استعداد خود، زمینههاى طبیعى و انسانى خود، جایگاه جغرافیایىو ذخائر زیرزمینى خود، باید یکى از پیشرفتهترین و یکى از ثروتمندترین کشورهاى دنیا باشد،دردورهى حکومتهاى قاجارى و بعد پهلوى، تبدیل شد به حکومتعقبافتادهىِ دستنشاندهىِ فقیرِ ضعیفِ توسرىخور. این، در تاریخ ما اتفاق افتاد … در خلال این صد، صد و بیست سالى که گـذشتــه، وجـدانهــاى بیــدار و شخصیتهاى بزرگى پیدا شدند که هشدارهایى دادند … برقهایى در این فضا روشن کرد؛ دلها را روشن کرد، عزمها را محکم کرد… باز هم همین جوانها، حرکت خودشان را کردند، یک تحول عظیم و بنیادى به وجود آمد؛ میلههاى زندانى که ملت ایران در آن گرفتار بود، شکستـه شـد … از اینجـایـى کـه انقلاب شروع کرد، تا آنجایى که باید ملت ایران برسد، راهِ طولانى است. این راه طولانى پر از چالشهاى گوناگون است؛ همت مىخواهد، نیرو مىخواهد، نشاط مىخواهد، ابتکار مىخواهد، تراکم عظیم نیروها را مىطلبد. اینها باید به وسیلهى جوانها، روحیه جوان، نشاط جوانى تأمین شود. ۱۹/۲/۸۶
تدبیر ش۲۰
میزان بودن رأی و تأمین نیازهای مادی و معنوی مردم ، از شاخصه های اصلی نظام جمهوری اسلامی است
مردمى بودن در نظام جمهورى اسلامى، یک شاخهى اصلى است؛ یعنى رأى مردم، هویت مردم، کرامت مردم، خواست مردم، از جملهى عناصر اصلى در نظام جمهورى اسلامى و این بناى مستحکم است. رأى مردم تعیینکننده است. نیازهاى مردم، هدف اساسىِ دولتمردان و نظام جمهورى اسلامى است. این نیازها، هم نیازهاى مادى است و هم نیازهاى معنوى و اخلاقى و روحى. درنظام جمـهــوری اسلامــی همچنانیکه اقتصاد مردم اهمیت دارد، امنیت مردم هم اهمیت دارد؛ همچنانیکه امنیت جسم آنان داراى اهمیت است، امنیت اخلاق آنان هم داراى اهمیت است؛ همچنانیکه حفظ تشکیلات کشورى مهم است، حفظ نظام خانواده هم مهم است. جمهورى اسلامى در مقابل همهى این نیازهاى مردم، خود را موظف میداند و مردم به معناى حقیقىِ کلمه، صاحب رأى و صاحب اختیارند؛ … ردمسالارى دینىبه معناى کرامت حقیقى انسان و حرکت عموم مردم در چارچوب دین خدا و نه در چارچوب سنتهاى جاهلى و خواستههاى کمپانیهاى اقتصادى و اصول خودساختهى نظامیان و جنگسالاران است. در نظام جمهورى اسلامى، حرکت برخلاف آنهاست؛ حرکت در چارچوب دین خداست و ارادهى مردم، تعیین کنندهى مطلق است. ۱۴/۳/۸۶
با تبیین هویت مجلس هفتم در مقایسه با مجلس ششم، مردم را نسبت به ورود عناصر وابسته و غافل به مجلس بعدی هوشیار سازید
این مجلس(هفتم)، از جهتى یک خصوصیتى دارد و آن این است که این ترکیب … در یک فضاى نامناسب روئید؛ مثل گیاه یا درختى که از میان سنگلاخ برویَد. «ألا و إنّ الشّجره البرّیه أصلب عوداً و أبقى وقوداً»؛ درختى که در میان سنگ مىرویَد، هم محکمتر و استوارتر است و هم آن وقتى که او را تبدیل به آتش کردند، آتش ماندگارترى دارد و اثرش براى مدتها مىماند؛ مجلس شما اینگونه ست.شرایطی که قبل از پدید آمدن این مجلس به وسیلهى بعضى اشخاصى که از روى غفلت، کارهایى انجام مىدادند به وجود آمده بود – رفتن به سمت تحریم انتخابات، رفتن به سمت استعفاى نمایندگان، اعتصاب در مجلس، مقابلهى مجلس – چیزهاى بد و عجیبى بود و صداى عمومى مجلس، با خیلى از مبانى و اصول نظام مغایرت داشت. در یک چنین فضایى، این مجلس رویید. معناى این چیست؟ مجلس را که کسى نصب نمىکند؛ مجلس را مردم انتخاب مىکنند؛ معنایش این است که دل این ملت براى همان چیزى مىتپد که کسانى برنامهریزى کرده بودند که آن را قلعِ ماده کنند؛ دل این ملت براى اصول اسلامى مىتپد. نمىخواهیم ادعا کنیم که همهى آحاد ملت جزو مقدسینِ درجهى یکاند؛ اما مىخواهیم ادعا کنیم که آنهایى هم که در عمل جزو مقدسین درجهى یک نیستند، براى اسلام و براى ارزشهـــاى اسلامى و براى ارزشهایى که این انقلاب به این کشور داد، اهمیت قائلند و طعم آنها را چشیدهاند … از این خواست ملت، این مجلس جوشید … این یک پدیده است و به یک مقطعى در تاریخ کشور تبدیل مىشود. تاریخ، بیرحم است. آیندگان نگاه مىکنند، قضاوت خواهند کرد و نظر خواهند داد و این مقطع یکى از آن مقاطع بسیار حساس و مهم بود. هویت مجلس شما این است … از جملهى نقاط قوّت بسیار بارز در این مجلس، مواضع محکم و اصولى در مسائل بینالمللى و در مواجههى با استکبار بود. خیلى بد است که دشمنانى که با یک ملت، با جهتگیرى یک ملت و با اصول یک ملت مخالفند، ناگهان از دل تشکیلاتِ مدیریت کشور، یک چراغ سبز و یک علامت موافقتى دریافت کنند! خیلى خجالتآور است و انسان احساس خفّت مىکند … در حالی که ما به عنوان یک دولت، یک ملت، یک کشور، به صورت یکپارچه و یک تشکیلات حکومتى … (در مقابل دشمن) ایستادهایم و داریم این حرفها را مىزنیم و همهى دنیا هم ما را بخاطر این ایستادگى تحسین مىکنند؛ ولى ناگهان از وسط جبهه ى ما – بخصوص از چادر و خیمهى فرماندهىِ نظام – یک علامتى داده بشود که ما با شماییم! «یاایّها الّذین امنوا لاتتّخذوا عدوّى و عدوّکم اولیاء … تسرّون الیهم بالمودّه». ۸/۳/۸۶
نخبگان سیاسی و فرهنگی، مبانیاسلام ناب را آنچنانکه از کتاب و سنت فهمیده می شود برای افکار عمومی تبیین نمایند
من با اصرار می خواهم به نخبگان سیاسى و فرهنگى خودمان این توصیه را بکنم که مبانى اسلام را آنچنانیکه از کتاب و سنت فهمیده میشود، بیان کنند و در مقابل نگاه پرسشگر مردم دنیا یا مردمى از داخل کشور خودمان قرار بدهند. این بسیار بد است که بعضى از ما احیاناً به خاطر احساس حقارتى که در مقابل غربیها میکنند، سعى کنیم افکار اسلامى را آنجورى بیان کنیم که با نظرات غربى تطبیق بکند؛ این بسیار نامناسـب و ناشایسته است. ما امروز معارفى داریم؛ ادبیات سیاسىِ ما در دنیاى امروز داراى جذابیت است. یک عدهاى چون خودشان دلباختهى به مفاهیم غربى هستند، افکار اسلامى، مبانى حکومتى و قواعد گوناگون اجتماعى در اسلام را جورى بیان میکنند که با مبانى غربى تطبیق کند؛ براى اینکه آنها خوششان بیاید! ما باید این فکر را بکنیم که این نوآورى اسلامى را که تاکنون برکات خودش را به این روشنى نشان داده است … بتوانیم به دنیا تفهیم کنیم؛ به دنیا بشناسانیم. امروز مشتاقان معارف معنوى واقعى و راستین … در دنیا بیشمارند؛ زیادند. زندگى مادى، چرخ و پَر زندگى ماشینى، مردم بسیارى را به ستوه آورده است. مکتب اسلامی می تواند دریچهاى در مقابل آنها باز کند؛ عالَم نوى را به آنها نشان بدهد. ما نباید در بیان حقایق اسلامى، نوآوریهاى اسلامى را با تطبیق با مبانى غلط دیگران از بین ببریم و این جلوه را خراب کنیم. ما از یاد گرفتن از دیگران ننگ نداریم. هرچه را که بلد نیستیم، از دیگران یاد میگیریم. آن حرف خوبى که دیگران بگویند، آن را از آنها می پذیریم؛ این دستور اسلام است؛ اما آنجائیکه می خواهیم سخن اسلام را بیان کنیم، باید سخن اسلامِ ناب را فراهم بکنیم. ۱۴/۳/۸۶