افزایش بصیرت ، قدرت تحلیل و هدایت سیاسی۱۱

افزايش بصيرت ، قدرت تحليل و هدايت سياسي11

تدبیر ش  ۳۷درک‌‌صحیح مردم قم ازتوطئه‌ پنهان ‌نوزدهم‌دی
مسئله‏ ی نوزدهم دی، صرفاً یک حادثه‏ی تاریخی گذرا نیست. اهمیت این حادثه از آنجاست که بخشی از ملت ایران – که مردم عزیز قم بودند – حادثه‏ای را پیش از وقوع آن حس کردند. حس بیداری و هوشیاری این مردم به کمک آنها آمد، تا یک جریان عظیمی را در کشور شروع کنند. قضیه‏ِی اهانت به امام بزرگوار در یک روزنامه و به قلم یک مزدور دربار طاغوت، از نظر خیلی از مردم سطحی‏نگر و ظاهربین، آن روز چندان اهمیتی نداشت؛ عمق این قضیه و بخش پنهانی این توطئه را احساس نمی‌کردند؛ درک نمی‌کردند. وقتی یک توطئه‏ای را انسان احساس نکند، طبعاً عکس‏ العملی هم در مقابل آن نشان نمی‌دهد. مردم قم، جوانان قم، احساس کردند؛ درک کردند؛ اهمیت حادثه را فهمیدند. این مهمترین بخش از این حادثه‏ ای است که در تاریخ انقلاب ما اتفاق افتاد. اگر شما قمی‏ها آن درکی را که آن روز پیدا کردید، پیدا نمی‌کردید، به خیابان‌ها نمی‏آمدید، دفاع نمی‌کردید، شهید نمی‌دادید و آن رسوایی بی‏نظیر را برای دستگاه طاغوت به وجود نمی‏آوردید، معلوم نبود جریان مبارزات به این شکلی که اتفاق افتاد، اتفاق بیفتد و ادامه پیدا کند. نقطه‏ِی شروع خیلی مهم است. و نقطه‏ِی شروع یک چیز تصادفی نیست، ناشی از فهم‏کردن و درک‏کردن یک حادثه‏ای است که بسیاری از ابعاد آن پوشیده است؛ از چشمها پنهان است. این هنر را حادثه‏ِی نوزده‏ِی دی قم داشت و نشان داد که این درک صحیح را از قضیه‏ای که پیش آمده بود، دارد؛ توطئه را می‌فهمد؛ می‌داند که پشت سر این مقاله‏ای که علیه امام  درروزنامه درج شده است، چه چیزهایی باید اتفاق‌بیفتد و اتفاق می‏افتد.چون توطئه را فهمید، وادار به عکس‏العمل شد.۴  ۰۴  ۱۹/۱۰/۸۷  دیدار پر‌شور هزاران نفر از مردم ‌قمیک ملت باید حوادث را قبل از وقوع آن  احساس کند و عکس العمل نشان بدهد
 شمّ انسانی و عمیق یک ملت باید حوادث را قبل از وقوع آن احساس کند و بفهمد که چه اتفاقی دارد می‌‏افتد، وعکس‏العمل نشان بدهد. در طول تاریخ اسلام وقتی نگاه می‌کنیم، نداشتن این درک و شمّ سیاسی درست،ملت‌ها را همیشه در خواب نگه داشته است و به دشمنان ملت‌ها امکان داده است که هر کاری که می‌خواهند، بر سرملت‌ها بیاورند و از عکس‏العمل آنها در امان ومصون بمانند.
با این نگاه، شما به حادثه‏ِی کربلا نگاه کنید. بسیاری از مسلمانان دوران اواخر شصت ساله‏ِی بعد از حادثه‏ِی هجرت – یعنی پنجاه ساله‏ِی بعد از رحلت نبی مکرم – از حوادثی که می‌گذشت، تحلیل درستی نداشتند. چون تحلیل نداشتند، عکس‏العمل نداشتند. لذا میدان، باز بود جلوی کسانی که هر کاری می‌خواستند، هر انحرافی که در مسیر امت اسلامی به وجود می‏آوردند، کسی جلودارشان نباشد؛ می‌کردند. کار به جایی رسید که یک فرد فاسق فاجر بدنام رسوا – جوانی که هیچ یک از شرایط حاکمیت اسلامی و خلافت پیغمبر در او وجود ندارد و نقطه‏ِی عکس مسیر پیغمبر در اعمال او ظاهر است – بشود رهبر امت اسلامی و جانشین پیغمبر!۴    ۰۴  ۱۹/۱۰/۸۷  دیدار پر‌شور هزاران نفر از مردم ‌قمنسخه‌ی حسین بن علی: غفلت زدایی از دنیای اسلام برای قیام علیه ظالمین
پیغمبر، اسلام را آورد تا مردم را به توحید، به پاکیزگی، به عدالت، به سلامت اخلاق، به صلاح عمومی جامعه‏ِی بشری سوق بدهد. …. با فاصله‏ِی پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر، … یزید خلیفه شد ومأمورین غلاظ و شداد را گذاشتند در اطراف دنیای اسلام که از مردم بیعت بگیرند. مردم هم دسته دسته رفتند بیعت کردند؛ علما بیعت کردند، زهّاد بیعت کردند، نخبگان بیعت کردند، سیاستمداران بیعت کردند.در یک چنین موقعیتی که این قدر غفلت بر دنیای اسلام حاکم است که خطر را درک و استشمام نمی‌کنند، چه کار باید کرد؟ کسی مثل حسین‏بن‏علی که مظهر اسلام است، نسخه‏ِی بی‏تغییر پیغمبر مکرم اسلام است – «حسین منِّی و انا من حسین» – در این شرایط چه کار باید بکند؟ او باید کاری کند که دنیای اسلام را – نه فقط آن روز، بلکه در طول قرن‌های بعد از آن – بیدار کند؛ آگاه کند؛ تکان بدهد. این تکان با قیام امام حسین شروع شد. … امام حسین باید این حرکت را انجام می‌داد، تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطی، برای مسلمان چیست. نسخه را به همه‏ِی مسلمان‌های قرن‌های بعدِی نشان داد. یک نسخه‏ای نوشت؛ منتها نسخه‏ِی حسین‏ بن ‏علی، نسخه‏ِی لفاظی و حرافی و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه‏ِی عملی بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است. ایشان از قول پیغمبر نقل می‌کند که آن وقتی که شما دیدید که اسلام کنار گذاشته شد؛ ظالمین بر مردم حکومت می‌کنند؛ دین خدا را تغییر می‌دهند؛ با فسق و فجور با مردم رفتار می‌کنند؛ آن کسی که در مقابل این وضع، نایستد و قیام نکند، «کان حقّا علی اللَّه ان یدخله مدخله»؛ خدای متعال با این آدم ساکت و بی‏تفاوت هم مثل همان کسی که «مستحلّ حرمات اللَّه» است، رفتار خواهد کرد.این نسخه است.قیام امام حسین این است. در راه این قیام، جان مطهر و مبارک و گرانبهای امام حسین که برترین جان‌های عالم است، اگر قربانی شود به نظر امام حسین، بهای زیادی نیست. جان بهترین مردمان که اصحاب امام حسین بودند، اگر قربان شود، برای امام حسین بهای گرانی محسوب نمی‌شود. اسارت آل‌اللَّه، حرم پیغمبر، شخصیتی مثل زینب که در دست بیگانگان اسیر بشود … این اسارت و پرداختن این بهای سنگین به نظر امام حسین، برای این مقصود سنگین نبود. بهایی که ما می‌پردازیم، باید ملاحظه شود با آن چیزی که با این پرداخت، برای اسلام، برای مسلمین، برای امت اسلامی و برای جامعه به دست می‏آید. گاهی صد تومان انسان خرج کند، اسراف کرده؛ گاهی صد میلیارد اگر خرج کند، اسراف نکرده. باید دید چه در مقابلش می‌گیریم.۴  ۰۴  ۱۹/۱۰/۸۷  دیدار پر‌شور هزاران نفر از مردم ‌قمتدبیر ش   ۳۸  نقش بصیرت در ارزیابی و فهم درست تحولات
مهم این است که یک انسان، یک مجموعه، ارزیابی و فهم درستی از تحولاتی که پیرامون او انجام می‌گیرد، داشته باشد. از حرکتی که به خیلی از چشم‌ها نمی‏آید، بینایان و افراد بصیر آن را می‌فهمند که در حال انجام گرفتن است؛ این خیلی مهم است. تحولی که در انقلاب اسلامی واقع شد، از این قبیل بود. بعضی آن را نفهمیدند؛ تشخیص ندادند. بعضی آن را با یک حرکت کور که اشباه و نظایرش در خیلی از نقاط دنیا اتفاق می‌افتد، اشتباه گرفتند؛ آن جوری با آن رفتار کردند. بعضی کاسه‏های طمع خودشان را درآوردند تا از این حادثه، به نفع شخصی خود استفاده‏ای بکنند. اینها همه ناشی از کوته‏ بینی بود۴.   ۰۴    ۱۹/۱۱/۸۷    دیدارفرماندهان و کارکنان نیروی هوایی‌ارتشخصوصیات اربعین:افشاگری، عمل و تحقق هدف‌های افشاگری
امروز روز اربعین است و حادثه‌ی ۲۹ بهمن تبریز هم یک حادثه‌ی اربعینی است. اربعین در حادثه‌ی کربلا یک شروع بود؛ یک آغاز بود. بعد از آنکه قضیه‌ی کربلا انجام گرفت – آن فاجعه‌ی بزرگ اتفاق افتاد – و فداکاری بی‏نظیر اباعبداللَّه واصحاب ویاران وخانواده‏اش در آن محیط محدود واقع شد، حادثه‌ی اسارت‌ها پیام را باید منتشر می‌کرد وخطبه‏ها وافشاگری‏ها و حقیقت‏گویی‏های حضرت زینب و امام سجاد مثل یک رسانه‌ی پرقدرت باید فکر و حادثه وهدف وجهت‌گیری را درمحدوده‌ی وسیعی منتشر می‌کرد؛ و کرد. خاصیت محیط اختناق این است که مردم فرصت وجرأت این را پیدا نمی‌کنند که حقایقی را که فهمیده‏اند، در عمل خودشان نشان بدهند؛ چون اولاً دستگاه ظالم و مستبد نمی‌گذارد مردم بفهمند و اگر فهم مردم از دست او خارج شد و فهمیدند، نمی‌گذارد به آنچه فهمیده‏اند، عمل کنند. در کوفه، در شام، در بین راه، خیلی‏ها از زبان زینب کبری یا امام سجاد یا از دیدن وضع اسرا، خیلی چیزها را فهمیدند، ولی کی جرأت می‌کرد؟ کی توانایی این را داشت که در مقابل آن دستگاه ظلم و استکبار و استبداد و اختناق، آنچه را که فهمیده است، بروز دهد؟ مثل یک عقده‏ای در گلوی مؤمنین باقی بود. این عقده روز اربعین اولین نشتر را خورد؛ اولین جوشش در روز اربعین در کربلا اتفاق افتاد…وقتی زینب‌ کبریو مجموعه‌ی اهل بیت وارد کربلا شدند، عطیه‌ی عوفی و جناب جابر بن عبداللَّه و رجالی از بنی هاشم در آنجا حضور داشتند. این نشانه و نمونه‏ای از تحقق آن هدفی است که با شهادت‌ها باید تحقق پیدا می‌کرد؛ یعنی گسترش این فکر و جرأت دادن به مردم. از همین جا بود که ماجرای توابین به وجود آمد؛ اگر چه ماجرای توابین سرکوب شد؛ اما بعد با فاصله‌ی کوتاهی ماجرای قیام مختار و بقیه‌ی آن دلاوران کوفه اتفاق افتاد و نتیجه‌ی در هم پیچیده شدن دودمان بنی‏امیه‌ی ظالم و خبیث بر اثر همین شد. البته بعد از او سلسله‌ی مروانی‏ها آمدند؛ اما مبارزه ادامه پیدا کرد؛ راه باز شد. این خصوصیت اربعین است. یعنی در اربعین افشاگری هم هست، عمل هم هست، تحقق هدف‌های آن افشاگری هم در اربعین وجود دارد۸.۰۸     ۲۸/۱۱/۸۷    دیدار با مردم آذربایجان شرقیقیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن، یک حادثه‌ی تعیین کننده بود
اگر حادثه‌ی ۲۹ بهمن درتبریز پیش نمی‏آمد، یعنی یاد شهدای قم به وسیله‌ی تبریزی‏ها آن جور با فداکاری زنده نگه داشته نمی‌شد، ممکن بود جریان مبارزه یک مسیر دیگری را طی کند. بسیار احتمال داشت که این حادثه‌ی بزرگ با این شکلی که اتفاق افتاد، اتفاق نیفتد. یعنی قضیه‌ی تبریز و قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن یک حادثه‌ی تعیین کننده بود. ماجرای خون‌های ریخته شده‌ی در قم و اصل انگیزه‌ی حرکت قم را، ماجرای تبریز زنده و احیاءکرد. طبعاً مردم در این راه هزینه کردند؛ جان‌های خودشان، آسایش خودشان، امنیت خودشان، همه را خرج کردند، لیکن نتیجه‏ای که گرفتند، بیداری کل کشور بود. لذا برای قم یک اربعین گرفته شد، برای اربعین شهدای تبریز در ۲۹ بهمن هم، چندین اربعین گرفته شد. این، گسترش حرکت را نشان می‌دهد. خاصیت حرکت صحیح این است۸.  ۰۸     ۲۸/۱۱/۸۷دیدار با مردم آذربایجان شرقیدرس حادثه‌ی ۲۹ بهمن: تأثیر هوشیاری ، جرأت اقدام و امید به آینده
۳۱ سال الآن از ۲۹ بهمن سال۵۶ که این اتفاق در تبریز افتاد، می‌گذرد… درس چیست؟ هر حادثه‏ای که از یک نیّت درست، از یک فکر درست سرچشمه می‌گیرد- حوادث بزرگ با خود درس‌هایی دارد – درسی دارد؛ آن درس‌ها را بایستی آموخت. درس حادثه‌ی ۲۹ بهمن، تأثیر هوشیاری، بیداری، بهوش بودن، یک؛ و جرأت اقدام، دو- ملاحظه نکردن از سختی‏ها و خطرها – و امید به آینده، سه؛ این سه تا خصوصیت است.اولاً درک کند. خیلی‏ها اهمیت موقعیت را نفهمیدند.مردم تبریز موقعیت و حساسیت را درک کردند و اقدام کردند. خود این هوشمندی و درک موقعیت و حساسیت، یک امر مهمی است. بعد اینکه موقعیت حساس فهمیده شد، همت و جرأت برای اقدام وجود داشته باشد. … و بعد هم این اقدام را از روی امید، با اتکاء به خدا، با توکل به خدا، با حسن ظن به خدا، انجام بدهند. بخشی از درس‌های ۲۹ بهمن اینهاست۸.  ۰۸     ۲۸/۱۱/۸۷    دیدار با مردم آذربایجان شرقیهوشیارانه حوادث را باید رصد کرد
   حوادث را هوشیارانه باید دنبال کرد. خیلی از ملت‌ها در مواقع حساس، حساسیت موقع را نفهمیدند. چون نفهمیدند، حوادث بر سر آنها بار شد، از روی آنها عبور کرد و غافل ماندند و لگدمال حوادث شدند. اگر آن روزی که بعضی از علما در مقابل خودکامگی‏های رضاخان ایستادند، همه با آنها همراهی می‌کردند، اگر آحاد ملت آگاهانه می‌فهمیدند که چه اتفاقی دارد در این کشور می‏افتد و می‏ایستادند، شاید ملت ما پنجاه سال جلوتر بود و خسارت‌های پنجاه سال دوران انحطاط رژیم طاغوتی و وابسته‌ی پهلوی را تحمل نمی‌کرد. غفلت موجب می‌شود که انسان این خسارت‌ها را تحمل کند. غفلت نبایستی به خرج داد. اگر آن روزی که آمریکایی‏ها در این کشور کودتا راه انداختند – آمریکا و انگلیس تواماً، در سال ۳۲ – حساسیت موقع درک می‌شد، اقدام مناسب انجام می‌گرفت، یقیناً سال‌ها خسارت‌هایی که عاید شد برای کشور، پیش نمی‏آمد. هوشیارانه حوادث را باید رصد کرد۸.     ۰۸     ۲۸/۱۱/۸۷    دیدار با مردم آذربایجان شرقی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا