الاغ در نقش تانک , اسیران فرمانده, اسلحه دوکاره , استخر شناور , ارتش ده نفره

الاغ در نقش تانك , اسيران فرمانده, اسلحه دوكاره , استخر شناور , ارتش ده نفره

الاغ در نقش تانک
عراقیها شب نسبت به تردد نیروهای شناسائی و هجومی حساس بودند. دکتر چمران گفت:«بر پشت چند الاغ یک تراورس چوبی باد و فانوس آویزان روشن کنیم و بفرستیم جلوی دید دشمن.
آنها به گمان اینکه تانکها به سمتشان می‌آید آنجا جهنمی برپا کردند که اگر بر سر بچه‌ها می‌ریخت کسی دیگر زنده نمی‌ماند.
منبع: ماهنامه سبزسرخ شماره ۵۲ صفحه ۳ 

 

اسیران فرمانده
در عملیات محدود قدس ۴ که در تاریخ ۲/۵/۶۴ در منطقه‌ی هورالهویزه انجام گرفت، دشمن پس از سقوط پاسگاه‌هایش و رسیدن ایرانی‌ها به اهدافشان آتش توپخانه‌ی شدیدی تهیه کرد یکی از فرماندهان طرحی را بری اسرای عراقی مطرح کرد و آن‌ها نیز حاضر به همکاری شدند، لحظاتی بعد اسرا به ترتیب پای بی‌سیم می‌رفتند و طی تماس با فرماندهی خود در عقبه وانمود می‌کردند که هنوز در مواضع قبلی خود مستقر هستند و به نیروی کمکی احتیاج دارند، و درخواست کنند که آتش توپخانه قطع شود چون بر سر آن‌ها می‌ریزد.
فرماندهی آن‌ها چون بر منطقه تسلط نداشت حاضر به ریسک اعزام نیرو نشد ولی آتش توپخانه را قطع کرد و ترددهای لازم نیروهای خودی انجام گرفت.
منبع: کتاب خلاقیت ها 

 

اسلحه دوکاره
بچه های ادوات ابتکار بسیار جالبی داشتند . دو شکاچی شان در عملیات با تیربارچی قرار می‌گذاشت که وقتی دشمن شروع به تحرک کرد، تیربار را بالای دوشکا سوار کنند و با تیربار، تیر رسام به هوا شلیک کنند.
عراقی ها به گمان این‌که فقط تیر بار در خط مستقر است جلو می‌آمدند. اما بعد دوشکا از پایین شروع می‌کرد به درو کردن عراقی ها و آن‌ها گیج و حیران وسط آتش گیر می‌افتادند و تلف می‌شدند .
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

استخر شناور
در لشگر عاشورا یکی از بسیجیان منطقه ابهر به نام علی داوودی که دبیر تربیت بدنی بود، قرار شد به ما آموزش شنا بدهد.
استخر نداشتیم. او استخر متحرک را پیشنهاد کرد، به این طریق که در قسمتی از سد دز پل‌های شناور نفررو را به صورت استخر کنار هم قرار داد و بچه‌ها وسط آن به آموزش شنا پرداختند. این طرح بعداً در جاهای دیگر هم پیاده شد.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

ارتش ده نفره
مرحله‌ی اول عملیات بیت‌المقدس در تپه‌ی ۱۸۲ نزدیک فکه انجام شد. شب اول عملیات هفتصد نفر اسیر گرفتیم و همه‌ی نیروهای مستقر در خط، جز ۱۰ نفر، برای انتقال آن‌ها به پشت خط رفتند. آن ده نفر گرسنه و تشنه ماندند. شب شد و طبق معمول نیروهای عراقی پاتک کردند و جلو آمدند.
تصمیم گرفتیم هرکدام در قسمتی از تپه مستقر شویم و با اجرای آتش مانع از پی بردن دشمن به کمبود نیرو شویم. هرکدام هر لحظه جایمان را تغییر می‌دادیم و تیراندازی می‌کردیم و به این شیوه توانستیم پاتک را دفع کنیم.
منبع: کتاب خلاقیت ها 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید