الواح و خطابات عباس افندی عبدالبهاء در رابطه با دولت های خارجی

الواح و خطابات عباس افندي عبدالبهاء در رابطه با دولت هاي خارجي

الواح و کلمات عبدالبهاء راجع به دول خارجی
در کلمات و الواح عبدالبهاء نیز مانند پدرش حسینعلی بهاء، تمجیدات و ثناگویی‏هایی از دول خارجی، مانند انگلستان و روس و به ویژه در الواح عبدالبهاء راجع به آمریکا دیده می‏شود و همچنین لعن و نفرین‏ها و توهین‏هایی نیز به ازلی‏ها و دیگر دشمنان بهایی به چشم می‏خورد که در این جا به قسمت‏هایی از کلمات او اشاره می‏شود.
لوح عبدالبهاء درباره پادشاه انگلستان
«اللهم انّ سرادق العدل قد ضربت اطنابها علی هذه الارض المقدسه فی مشارقها و مغاربها و نشکرک و نحمدک علی حول هذه السلطه العادله و الدوله القاهره الباذله القوه فی راحه الرعیّه و سلامیّه البریّه اللّهم أیّد الامپراطور الاعظم جورج الخامس انگلترا بتوفیقاتک الرحمانیّه و أدم ظلّها الظلیل علی هذه الاقلیم الجلیل بعونک و صونِک و حمایتک انّک أنت المقتدر المتعالی العزیز الکریم.»
یعنی: خداوندا! به راستی سراپرده داد و عدل بر خاور و باختر این زمین پاک برپا شد. سپاس می‏گویم تو را به رسیدن این فرمانروای دادگر و فرمانداری چیره که نیروی خود را در آسایش زیردستان و تن آسایی مردمان به کار می‏برد. خدایا! امپراطور بزرگ، ژرژ پنجم، پادشاه بزرگ انگلستان را با توفیقات خود یاری کن و سایه گسترده او را بر این کشور بزرگ به یاری و نگهبانی و پشتیبانی خود پایدار فرما. تویی توانا و بلند و گرامی و بخشنده.
این لوح عباس افندی در هنگامی نوشته شده است که دولت انگلیس لشکری را به فرماندهی «ژنرال آلامبی» به خاک عثمانی می‏فرستد و او خاک عثمانی را در نور دیده و آن جا را اشغال می‏نماید. عباس در نامه‏ای که به تهران با نام سیّد نصراللّه‏ باقراف در ?? اکتبر ???? م. می‏نویسد، می‏گوید:
«طهران، جناب آقای سیّد نصراللّه‏ باقراف ـ علیه بهاء اللّه‏ ـ ملاحظه نمایند: ای ثابت بر پیمان! مدتی بود که مخابره به کلی منقطع و قلوب متأثر و مضطرب، تا این که در این ایام، الحمد للّه‏، به فضل الهی ابرهای تیره متلاشی و نور راحت و آسایش این اقلیم را روشن نمود و سلطه أجابره (منظور دولت اسلامی عثمانی است) زایل و حکومت عادله حاصل (یعنی حکومت ژنرال آلامبی) جمیع خلق از محنت کبری و مشقت عظمی نجات یافتند.»
در هر صورت پس از ورود انگلستان به عثمانی، او از طرف دولت انگلستان لقب «نایت هودرر Sir» را در سال ???? م. دریافت کرد و به سِر عباس افندی عبدالبهاء ملقّب گشت.
خطابه عبدالبهاء در امریکا
عبدالبهاء خطابه‏هایی در نیویورک ایراد نموده است که در یکی از آنها سرور قلبی خود را از بودن در آن محفل ابراز کرده و چنین می‏گوید:
«امشب من نهایت سرور دارم که در همچو مجمع و محفلی وارد شدم. من شرقی هستم، الحمد للّه‏ در مجلس غرب حاضر شدم و جمعی می‏بینم که در روی آنان نور انسانیت در نهایت جلوه و ظهور است و این مجلس را دلیل بر این می‏گیرم که ممکن است ملت شرق و غرب متحد شوند و ارتباط تام به میان ایران و آمریکا حاصل گردد، زیرا برای ترقیات مادی ایران بهتر از ارتباط با آمریکاییان نمی‏شود و هم از برای تجارت و منفعت ملت آمریکا مملکتی معتبر از ایران نه. چه، که ملت ایران مواد ثروتش همه در زیر خاک پنهان است، امیدوارم ملت امریکا سبب شوند که آن ثروت ظاهر شود و ارتباط تام میان ایران و آمریکا حاصل گردد. خواه از حیث مدنیت جسمانیه ایران در آمریکا نهایت نفوذ و تأثیر نماید.»
او با این جلسات و خطابه‏ها بهائیان و بلکه ملت ایران را به دوستی با امریکا سوق می‏دهد و فصل جدیدی را در روابط بهائیان با یک دولت خارجی باز می‏کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا