انسان با چند تار مو به جهنم نمی‌رود!!

انسان با چند تار مو به جهنم نمی‌رود!!

اینکه وضعیت حجاب در جامعه به این صورت درآمده است و روز به روز کم رنگ تر می ‌شود، به این دلیل است که مسئله حجاب به درستی از همان ابتدا توسط آموزگار دینی به دانش آموزان تعلیم داده نشده است و آموزگار به دانش آموز نگفته است که اگر حجاب را حفظ کنی، حجاب تو را حفظ می‌ کند.

به نظر می آید که دلیل هر نقص و کمبود در جامعه را در  ریشه در کم گذاشتن در کارها است و وضعیت حجاب امروز در جامعه نیز  به دلیل کم کاری در این حوزه است.

جهنم با یک تار مو شروع می شود
چرا باید دختری بگوید، انسان که با چند تار مو به جهنم نمی ‌رود!، درست است شاید انسان با چند تار به جهنم نرود ولی جهنم با یک تار مو شروع می ‌شود. یک چوب کبریت یک جنگل را به آتش نمی ‌کشد ولی به آتش کشیده شدن یک جنگل با یک چوب کبریت شروع می ‌شود.
از این عزیزان باید پرسید پس مشکل شما چند تار مو است؟ مثل اینکه بگوییم چراغ قرمز رد کردنش ممنوع است، بعد کسی بگوید فقط سپرم رد شد یا فقط چرخم رد شد. آیا این پذیرفته است؟ این حرف عوامانه است چون وقتی برای چیزی حدی قرار می دهند، بیشتر از آن ایراد دارد. شک نیست که وقتی گناهان جنسی در اجتماع زیاد شود، خانواده که از مهمترین ارکان جامعه است، متزلزل می شود. و وقتی خداوند حکیم حکمی را قرار می دهد حتما حکیمانه است و برای مصلحتی آن را قرار داده است.

دلت پاک باشد، کافی است!
چرا دختری می‌ گوید انسان باید دلش پاک باشد؟! مگر می ‌شود دل انسانی پاک باشد ولی اعمالش پاک نباشد؛ یادمان باشد آن کسی که تو و من را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود، فقط می ‌گفت: «آمنـــوا» اینکه کنار «آمنـــوا» گفته: «آمَنُـــوا وَ عَمِلُوالصَّالِحـــات» یعنی هم دلت پاک باشد،هم کار و عملت.

من پاکم، مردان خودشان را حفظ کنند!
دختری می ‌گوید، من که پاکم دیگران خودشان را حفظ کنند!! باید به او گفت، درست است که تو پاکی ولی دیگران با رفتار تو ناپاک می‌شوند و می‌گندند و گندیدن آنها دامن تو را هم خواهد گرفت.
بله درست است که مردان باید با تمام توان خود نگاه خود را حفظ کنند همانطور که در قرآن (سوره نور آیات ۳۰ و ۳۱) ابتدا فرمان غض بصر را به مردان می دهد اما بعد از آن از وجوب حجاب برای بانوان سخن به میان می آورد و این نشان دهنده ی آن است که حتی اگر زنان به وظیفه خود یعنی حجاب عمل نکردند وظیفه ی کنترل نگاه از مردان ساقط نمی شود اما نباید فراموش کرد که این (کنترل نگاه توسط مردان) لازم است اما کافی نیست بلکه حجاب بانوان نیز نیاز است تا هم مرد و هم جامعه را از خطرات احتمالی آینده نجات دهد به علاوه مردان در این صورت قادر به کنترل نگاه نخواهند بود شما می توانید امتحان کنید چند روز را به طور امتحانی در جامعه حضور پیدا کنید و سعی کنید در عین انجام تمام کارهای خود نگاهتان به هیچ خانمی نیفتد!

پوشش یک مسأله شخصی است!!
ممکن است بعضی بگویند که پوشش هر نفر یک مسئله شخصی است و کسی نمی تواند کسی را در این زمینه محدود کند
باید گفت که پوشش نه تنها به خود فرد که به تمام جامعه مربوط می شود، درست مانند این است که شخصی در کشتی اقدام به سوراخ کردن کشتی کند به بهانه این که جای خود اوست! در حالی که این تمام کشتی است که غرق خواهد شد (این مثالی است که پیامبر گرامی اسلام برای توضیح نقش هر فرد در جامعه از ان استفاده کرده است) (در مورد بی حجابی هم شخص بد پوشش به افراد دیگر ضرر می رساند و پاکدامنی آن هارا به خطر می اندازد یا حداقل موجب ایجاد فشار های روحی و آزار مردان می شود) و یا مثل کسی است که گاز سمی منتشر می کند و از مردم می خواهد که اگر از این موضوع ناراحت اند نفس نکشند!
به لحاظ منطقی و حقوق بشری هم که بنگریم قابل توجیه است که بی حجابی در واقع تعدی به حقوق دیگران است دیگرانی که – حتی جدای از مسائل مذهبی و پاک بودن – می خواهند با آرامش زندگی کنند و نمی خواهند مدام در حال سرکوب غریزه ی خود باشند.

این گونه پوشش، خاص جاهلیت است!
در شأن نزول آیه ۳۱ نور در روایت حضرت امام باقر (علیه السلام) آمده است: یکی از جوانان مدینه با یکی از زنان مدینه رو به رو شد. در آن زمان زنان روسری خود را به پشت گردن می انداختند. وقتی که آن زن از کنار این جوان گذشت، به آن زن خیره شد و از پشت سر به او نگاه می کرد. این جوان در پی او راه افتاد و داخل کوچه ای شد و در حال راه رفتن، استخوان یا شی ای که از دیوار بیرون زده بود، به او اصابت کرد و زخمی شد. او پیش خود گفت: باید خدمت پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) برسم و داستان را برای او بگویم. آن جوان نزد پیامبر آمد و پیامبر فرمود: چه شده است؟! در این حال جبرئیل نازل شد و این آیه را برای پیامبر آورد. (وسائل الشیعه۷ ج ۱۴، ص ۱۳۸، باب ۱۰۴، ح ۴، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۳۵)
از این آیه و حدیث، وضع پوشش زنان عرب جاهلی به دست می آید. زنان جاهلی، پیراهنی می پوشیدند که سینه اش باز می ماند، روسری آنها تنها سر را می پوشانید و ادامه روسری از پشت گوشها به پشت گردن انداخته می شد و در نتیجه گاهی برخی زینت های آنها دیده می شد. آیه شریفه نازل شد و دستور داد که روسری خود را طوری بپوشند که گوش، گردن، سینه و زینت های آنها دیده نشود و مسلمانان پس از نزول آیه، به آن عمل کردند. (مسأْله حجاب، چاپ ۵۲، ۱۳۷۹، ص ۱۳۹، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۴۰)

حجاب در صدر اسلام اجباری نبوده است
در مورد اختلافات در باب اجباری بودن حجاب یا نبودنش از همان ابتدا میان علما باید گفت آن ‌چه باید ملاک ما برای تشخیص قول صحیح از اقوال خطا باشد، ادله ‌ای است که طرفین بر ادعای خود مطرح می ‌کنند.
حجاب، یک عنوان شرعی است، ولی اجباری کردن حجاب در جامعه، یک عنوان شرعی نیست، بلکه عنوانی مربوط به زندگی روزمره است که باید از طریق انطباق قواعد عام شرعی حکمش را در هر زمان به دست آورد. توضیح آنکه، عنوانی همچون «نماز یومیه» یا «سرقت» عناوینی شرعی هستند که حکم اولی وجوب و حکم دومی حرمت است، اما، «خوردن» یا «نگاه کردن»، عنوانی شرعی نیستند که به همین عنوان، مستلزم حکمی از سوی شارع باشند، بلکه باید دید تحت کدامیک از عمومات مندرج می ‌شوند. مثلاً، خوردن گوشت خوک حرام است، اما، خوردن آن ‌چه لازمه حفظ حیات است واجب است. اگر امروزه، در جامعه اسلامی، گذراندن دوره سربازی، اجباری است، نمی ‌توان بر آن خدشه کرد که در صدر اسلام، پیامبر اکرم و ائمه طاهرین، کسی را مجبور به دو سال خدمت نظامی نمی ‌کردند!
دلیلش آن است که این عنوان، عنوانی شرعی نیست که حکمی مشخص داشته باشد، بلکه حکمش در هر زمان بسته به مقتضیات زمان و مکان از عمومات شرعی استنباط می‌ گردد.
اگر حجاب در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اجباری نبوده است، احیاناً به دلیل تازه پا بودن اسلام و عدم ثبات اجتماعی، درگیری زیاد در جنگ‌ ها، لزوم تدریجی بودن ابلاغ احکام و اموری از این دست باشد نه به دلیل عدم مشروعیت آن.  

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا