حضرت امیر علیه السلام در خطبه ۱۸۳ که دعوت می کند به ریاضت شرعی یعنی به نماز و روزه و شب زنده داری ها و انفاق کردن از اموال، می فرماید: اسهروا عیونکم؛ چشمهای خودتان را بیدار قرار دهید و اضمروا بطونکم؛ و شکمهای خودتان به واسطه کم خوری جمع کنید و استعملوا اقدامکم؛ از پاهای خودتان کار بکشید، یعنی این قدمها را در راههای رضای خدا بردارید و انفقوا اموالکم؛ مالهای خودتان را در راه خدا انفاق کنید و خذوا من اجسادکم فجودوا بها علی انفسکم؛ اینجا کلمه روح نیست، کلمه نفس است: از تن بگیرید و بر روحها و نفسها ببخشید و بیفزایید. اینجا هم یک نوع دوگانگی میان روح و نفس (وجود دارد): از این بگیرید و بر آن بیفزایید. و لا تبخلوا بها عنها؛ به روح از جسم بخل نکنید، یعنی حساب جسم را نداشته باشید، بیشتر حساب روح را داشته باشید، از این بگیرید و بر آن بیفزایید.
سعدی عکس قضیه را به صورت ملامت می گوید:
آنچه از دونان به منت خواستی *** بر تن افزودی و از جان کاستی
در خطبه ۲۱۵ که قسمتی از آن (در اواخر) عنوان دعا دارد، می فرماید: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی و اول ودیعه ترتجعها من ودائع نعمک عندی؛ می خواهد بفرماید خدایا نعمتهای بزرگواری که به من داده ای و عنایت کرده ای، اینها را از من قبل از مردن نگیر.
این را به این تعبیر می گوید: خدایا اولین شی ء کریمی که از من می خواهی بگیری ببری پیش خودت، همان نفس من باشد، خدایا نفس مرا اولین شی ء بزرگواری قرار بده که آن را از من می گیری، یعنی نعمتهایت را از من سلب نکن.