زبان مرز بین انسانیت و حیوانیت است. وقتی حیوانیت به انتهای خود می رسد و انسانیت آغار می شود، زبان کار خودش را شروع می کند. زبان فقط عضوی از بدن انسان که تکلم با آن انجام می شود نیست، بلکه دنیایی از تفکر در ورای آن وجود دارد. به همین دلیل اهل منطق در تعریف انسان گفته اند: «هو الحیوان الناطق» حیوانی که دارای نطق و زبان است.
و این زبان است که دنیای اطراف ما را می سازد، چه بدی ها و زشتی های دنیا و چه خوبی ها و زیبایی ها آن.
کارکرد های زبان
امام باقر علیه اسلام می فرمایند:
به راستی این زبان کلید هر خیر و شری است . پس سزاوار است برای مومن که بر زبان خود مهر بزند، همانگونه که بر (گنجینه های) طلا و نقره خود مهر می زند .»[۱]
۱.صلح و جنگ
زبان می تواند با گفت و گوی بین ملت ها صلح را در جهان توسعه دهد، همانگونه که می تواند با فحاشی یا بی احترامی به باور های دیگران نزاع و درگیری بین افراد یا اقوام یا ملت ها را افزایش دهد.
۲. اتحاد و پراکندگی
زبان می تواند جامعه یا بالاتر ملت ها را با بیان مشترکات متحد کند، همانگونه که می تواند تفرقه بیندازد و جدایی بیاورد.
۳. امید و افسردگی
زبان می تواند آدم ها را به زندگی امیدوار کند، ابعاد زیبای جهان را بازگو کند، همانگونه که می تواند با سیاهنمایی و بزرگ نمایی حوادث نا خوشایند فضایی تاریک همراه با نا امیدی ایجاد کند.
بیان حدیث درباره زبان
احادیث هم از خوبی های زبان می گویند و هم از بدی های آن. در جایی امیر المومنین می فرمایند: «ان اللسان الصالح یجعله الله تعالی للمرء فی الناس، خیر له من المال یورثه من لا یحمده.»[۲]
آگاه باشید زبان خیرخواهی که خدای تعالی برای انسان در میان مردم قرار می دهد، بهتر است از مالی که او به عنان ارث برای کسی بگذارد که سپاسش نمی کند.
و در جای دیگر می فرمایند:
«اللسان سَبُع، إن خُلّى عنه عَقر.»[۳]
زبان، درنده اى است که اگر رها شود زخم زند.
لذا می توان گفت دیدگاه دین نسبت به زبان یک نگاه نسبی است. یعنی نمی توان مطلقا گفت زبان و کارکرد هایش خوب است یا بد، بلکه کسی که از آن استفاده می کند و اینکه برای چه هدفی استفاده می کند ارزشش را مشخص می کند.
زبان در بیان مولانا
مولانا زبان را معرف حقیقت انسان معرفی می کند:
آدمی مخفی است در زیر زبان ، این زبان پرده است بر درگاه جان
چون که بادی پرده را در هم کشید ، سر صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندم است ، گنج زر یا جمله مار و کژدم است
علی علیه السلام هم در اینباره می فرمایند:
تکلّموا تعرفوا، فإن المرء مخبوء تحت لسانه.[۴]
سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا انسان در زیر زبان خود نهان است.
در پایان
چند نکته را فراموش نکنید:
زبان و اهمیت آن در زندگی را فراموش نکنید؛
زبان به همان اندازه که در رشد انسان ها موثر است به همان اندازه هم می تواند آدم ها را به هلاکت برساند؛
از زبان استفاده کنید اما در جهات ارزشمند و در جهت یاری کردن دیگر انسان ها، اگر نمی توانید بهتر است از زبان استفاده نکنید.
زبان معرف درون شما و نمایانگر باطنتان است، پس مراقب باشید که گفتارتان متناسب با رفتارتان باشد.
پی نوشت:
[۱] تحف العقول ، ص ۲۹۸
[۲] نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰
[۳] همان،حکمت ۶۰
[۴] همان، حکمت ۱۴۸