تاریخچه شیطان

تاریخچه شیطان

آمده است که شیطان از دسته جنیان می باشد. او قبل از خلقت انسان در ملکوت خداوند مشغول عبادت بوده و به خاطر قرب بیش از حدی که پیدا کرده بود تا جایی پیش رفت که در ردیف ملائکه الهی در پاکی و طهارت روح قرار گرفته و با او مانند یک فرشته رفتار می شد.
عمر عبادت شیطان در درگاه خداوند را ۶۰۰۰ سال گفته اند. اما به خاطر تمرد از دستور خداوند و به دلیل سجده نکردن بر آدم علیه السلام از ملکوت رانده شده و به زمین سقوط کرد.
این نکته ای است که حتی شیطان پرستان نیز به آن اذعان دارند. در کتاب شطان پرستی درباره او چنین نوشته اند:

… شیطان رئیس پلیدی در جهـان غرب است. در واقع او فـرشته ای بـود کـه در آسمانهـا کار می کـرد و وظـیفه او گـزارش دادن تخلفات انسانهـا به خدا بود. تا اینکه چهـاردهمین کشـور نمایش خود را آغاز کرد. به طوریکه خدای زشتی که نفس نفس می زد و نوعی حیوان با چهره ای شبیه بزغاله دارای شاخ بود، قبل از مسیحیت او را فدا کرد.
نام او شیطان (ابلیس) بود…
شیطان هم مانند سایر جنیان ازدواج کرده و همسران و فرزندانی دارد. چه قبل از رانده شدن از بهشتِ خداوند و چه بعد از آن. لذا همیشه دستیارانی از نسل خود دارد که او را در انجام کارهایش یاری می کنند. عـلاوه بـر فـرزندان خـود او، کسان دیگـر از دسته جن یا حتی انسان هم از سربازان و یاران او می باشند.
قرآن به این مسئله اشاره کرده و می فرماید: و کذلک جعلنا لکل نبی عدواً شیاطین الانس و الجن و این چنین قرار دادیم برای هر پیامبری دشمنان شیطانی از انسانها و جنیان و یا در آیه دیگر می فرماید: … الذی یوسوس فی صدور الناس . من الجنه و الناس … کسی که وسوسه ایجاد می کند در دلهای مردم چه از جنیان و چه از انسانها ، نهج البلاغه نیز به این مسئله اشاره می فرماید. در این کتاب شریف می خوانیم: أَلاَ و إنَّ الشَّیْطَانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ خَیْلَهُ وَ رَجِلَـهُ آگاه باشید که شیطـان حـزب خود را جمـع کرده، و سـواره و پیاده‏های لشگر خود را فرا خوانده استقرآن در آیات بسیاری به موضوع شیطان پرداخته و صفات و حالات مختلف او را بیان کرده است، که در میان خیل عظیم آیات فقط به تعدادی اشاره ای گذرا می کنیم.
از جمله اعمال شیطان این است که پیروان خود را با آراستن اعمالشان یاری کرده و به توجیه گناهان آنان می پردازد. سوره انعام مؤید این مطلب است.و زین لهـم الشیطان ما کانوا یعمـلون و شیطـان کارهایی را که انجام می دهند، در نظرشان آراسته جلوه می کند.
البته نباید فراموش کنیم که در وجود آدمی نیروهایی وجود دارد که زمینه رشد وسوسه های شیطانی را فراهم کرده و انسان را به سربازی از سربازان شیطان و یا حتی یکی از شیاطین بدل می کند.
قرآن به این مطلب صحه گذاشته و می فرماید: ان النفس لاماره بالسوء همانا نفس دستور به بدی می دهد.
حضرت علی علیه السلام می فرماید: اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلاَکاً، وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً، فَبَاضَ وَفَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ، وَدَبَّ وَدَرَجَ فی حُجُورِهِمْ، فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ، وَنَطَقَ بِأَلسِنَتِهِمْ، فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَزَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ، فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطَانُ فی سُلْطَانِهِ، وَنَطَقَ بِالبَاطِلِ عَلی لِسَانِهِ!
منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند، و شیطان نیز آنها را دام خود قرار داد، و در دلهـای آنان تخم گذارد، و جوجـه‏های خود را در دامانشان پرورش داد. پس با چشمهای آنان می‏نگریست، و با زبانهای آنان سخن می‏گفت. پس با یاری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد، و کردارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد. مانند رفتار کسی که نشان ‏داد در حکومت شیطان شریک است. و با زبان شیطان، به باطل سخن گفت این سخن اریک هولمبرگ، رئیس یکی از مؤسسات مذهبی آمریکا مؤید همین مطلب است، آنگاه که می گفت: هر کس در مقابل خداوند مقاومت کند زمینه آماده ای برای رشد تخم فریب دارد.
و بالاخره اینکه، امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه به این مقوله اینگونه اشاره می فرمایند: بار خدایا! در دلهای ما راه ورودی برای شیـطان قرار مده و منزلگاهی برایش در آنچه نزد ماست آماده مکن.
بار پروردگارا! آنچه را از باطل به ما جلوه می دهد، به ما بشناسان. و چون شناساندی ما را (از انجام آن باطل) نگه دار. از خواب غفلت که موجب اعتماد به اوست، بیدارمان فرما.
بار خدایا! تسلط او را از ما دور کن و امیدش را از ما قطع نما.
خداوندا! آنچه را شیطان (درکار ما) گره می زند، بگشا و آنچه را که (برای فریب ما) می اندیشد، باطل نما. آنگاه که قصد اغفال ما را دارد او را باز بدار. سپاهش را شکست داده و مکرش را باطل فرما.
بار خدایا! ما را در صف دشمنانش قرار ده و از دوستانش برکنار دار، کـه وقتـی ما را می خواند اطاعـتش نکنیم، و چـون ما را فـرمان دهد اجابتش نکنیم.
البته خداوند خود به استجابت این دعا، پیشاپیش وعده داده است و می فرماید: و ینزل علیکم من السماء ماءً لیطهرکم به و یذهب عنکم رجز الشیطان و لیربط علی قلوبکم و یثبت به الاقدام
و از آسمان بر شما آبی فرو می فرستد تا به سبب آن شما را پاک گرداند و پلیدی شیطان را از شما بزداید و دلهای شما را به یکدیگر پیوند دهد و قدمهایتان را استوار گرداند.
در یکی از خطبه های نهج البلاغه امام علی علیه السلام به شخصی که از صفات خداوند سوال کرده بود، فرمودند: فما دلک علیک من صفته فائتم به و استضیء بنور هدایته و ما کلفک الشیطان علمه مما لیس فی الکتاب علیک فرضه و لا فی سنه النبی و ائمه الهدی اثره فکل علمه الی الله سبحانه .
هر صفتی را که قرآن تو را بدان راهنمایی کرده قبول کن و آنچه را که شیطان به تو آموختنش را تکلیف کرده ولی در کتاب خدا بر تو واجب نشده است و در سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت معصوم او، از آن اثری نیست، واگذار.
این جمله امام علی علیه السلام نشان از آن دارد که گاهی شیطان انسان را به چیزی هایی دستور می دهد. ولی ممکن است انسان آن را با خواست خداوند اشتباه بگیرد. این گمـراهی در نتیجه عدم شناخت انسان و تأثیر القائات شیطان است.خداوند امر به مالایطاق نمی کند، ولی شیطان چرا. خداوند امور زندگی انسان را در جهت صلاح کار آدمی در نظر گرفته، ولی شیطان به دنبال هدف خود بوده و اگر به چیزی امر می کند و اموری را برای انسان پیش می آورد فقط به دنبال ایجاد فساد است نه صلاح کار آدمی.
امام باقر علیه السلام فرموده اند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به مردم فرمودند: یا ایها الناس انما هو الله و الشیطان، و الحق و الباطل، و الهـدی و الضلاله، و الرشـد و الغی، و العاجله و الآجلـه، و الحسـنات و السیئات. و ما کان من الحسنات فلله و ما کان من السیئات فللشیطان لعنه الله علیه .
ای مردم در جهان خدا و شیطان، حق و باطل، هدایت و گمراهی، پیشرفت و طغیان، دنیا و آخرت خوبی ها و بدی ها در برابر یکدیگرند. پس هرچه خوبی است از جانب خدا و هر چه بدی است از جانب شیطان است.
این نکته را باز هم متذکر می شویم که شیطان فقط ابلیس رانده شده از درگاه الهی نیست. بلکه هر کس که فریب مردم را بر عهده دارد شیطان است. خواه انسان باشد، خواه جن.
امام صادق علیه السلام در حدیثی فرموده اند: اعرفوا العقل و جنده و الجهل و جنده تهتدوا ,عقل و سپاهش را بشناسید و جهل و سپاهش را بشناسید که هدایت می شوید .
جایر جعفی از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: و قال لاعداء الله اولیاء الشیطان، اهل التکذیب و الانکار قل: (ما اسئلکم علیه من اجر و ما انا من المتکلفین ) خداوند فرمود: به دشمنان خدا و دوستان شیطان که اهل تکذیب و انکارند بگو: من هیچ اجر و پاداشی از شما نمی خواهم و از جمله کسانی هم که خود را به زحمت بیاندازند نیستم.. آیا باز عجـیب نیست که حضــرت عیسی علیه السلام خطـاب به علمای یهود که سر دسته گمراهان در آن زمان بودند، فرمود: بروید، کمی در مورد این آیه کتاب آسمانی فکر کنید که می فرماید: من از شما هدیه و قربانی نمی خواهم بلکه دلسوزی و ترحم می خواهم…
آیا تصادفی است که بزرگان دین (آنان که در مسیر مبارزه با شیطان بوده اند)، همگی کار خود را بی اجر از جانب مردم دانسته، ولی در عوض از مردم محبت می خواهند؟ همان که خداوند در قرآن خطاب به پیامبر عزیز خود می فرماید: قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی .
از شما برای رسالتم اجر و مزدی طلب نمی کنم، جز اینکه در مورد خاندانم مهربان و دلسوز باشید.
و آیا غیر از این است که شیطان همواره در صدد بوده تا مردم را نسبت به بزرگان دین بدبین کرده تا محبت را از آنها دریغ دارند؟

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا