چند سال پیش مراسمی در سرای اهل قلم ترتیب دادند که من سخنران بودم. من در میان سخنانم به یکی از آیات قرآن اشاره کردم که: «ولیحکم اهل الانجیل بما انزل الله فیه»(مائده، ??). حضار از این اشاره شگفت زده شدند.
چند سال پیش مراسمی در سرای اهل قلم ترتیب دادند که من سخنران بودم. من در میان سخنانم به یکی از آیات قرآن اشاره کردم که: «ولیحکم اهل الانجیل بما انزل الله فیه»(مائده، ??). حضار از این اشاره شگفت زده شدند. و این در حالی است که چنین حکمی برای تورات هم وجود دارد: «و کیف یحکمونک و عندهم التورات فیها»(مائده، ??). و رجوع به آن در زمان حضرت پیامبر (ص) هم سابقه دارد؛ زمانی اهل کتاب برای واقعه ای از ایشان داوری خواستند که ایشان براساس عهد جدید کتاب مقدس حکم کردند. آن حکم و آن واقعه از این بحث خارج است ولی قدر مسلم آن است که در قرآن از انجیل، حضرت عیسی (ع) و مریم (س) فوق العاده به نیکی یاد شده است و البته با این تصریح که ایشان عضو یا جزوی از تسبیح نیستند. ضمن اینکه از هیچ کجای عهد جدید هم برنمی آید که عیسی (ع) برای خود شخصیتی الوهی قائل بوده باشند و هیچ جا نگفته اند که خداوند بر من حلول و تجسد یافته. سخنان آبا و ارباب و اصحاب کلیسا هم موید این نکته است که این متن (عهد جدید) سابقه کتابت کهن ندارد و مثل قرآن که در همان زمان وحی کتابت می شد، مکتوب نشده است. ادعای وحی آمیز بودن و الهام آمیز بودن هم نمی کنند و باز هم تقریبا روشن است که این متن مثل سیره و حدیث و این قبیل روایات است. اما باید در نظر داشت که این مسائل چیزی از قدرش نمی کاهد. در تایید این نکته در قرآن هم بخشی شبیه به آنچه در کتاب مقدس نقل شده آمده است که شگفت آور است. می فرماید: «محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تراهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله ورضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم فی التورات ومثلهم فی الانجیل» (فتح، ??)
باری، سزاوار بود وزارت ارشاد زودتر از اینها مجوز این کتاب را صادر کند. کتاب مقدس ادیان الهی برای پیروانش تقدس دارد و برای ما هم قابل احترام است. درست است که ما به آن عمل نمی کنیم ولی احترام به آن می گذاریم و دلیل تعلل و تاخیر در صدور مجوز از جانب وزارت ارشاد چندان روشن نیست.
در نهایت این امر نیک سرانجام بود و من هم به وزارت ارشاد برای همدلی با دین بزرگ توحیدی مسیحیت، تبریک می گویم.
باری، از این مسائل که بگذریم، من مسحور مطالعه و تامل در این کتاب شگرف و کار فوق العاده استاد «پیروز سیار» شدم؛ چه به عنوان کسی که اندک تحقیقاتی در دین پژوهی داشته ام و چه به عنوان مخاطبی که همواره با کتاب سروکار و عادت به نگاه نقادانه داشته ام. من با همان چشم کتاب را خواندم و از این همه دقت و صحتی که آقای «سیار» در انتقال معانی به کار بسته بودند حیران شدم. ایشان در به دست دادن بزرگ ترین دستاورد مسیحیت شناسی بسیار موفق بوده اند. من کاری بزرگ تر از این نمی شناسم که به دست یک ایرانی ولو در سده های گذشته تا به امروز انجام شده باشد. کار ایشان اهمیت فوق العاده ای دارد و از وجوه مختلف قابل بررسی ا ست که به عنوان مثال می توان به یادداشت های کناری یا پای صفحه ها اشاره کرد که در روشن کردن معانی بسیار موثر بوده اند. وجه دیگر، انتخاب منبع است. آقای «سیار» بر ترجمه مهمی کار کرده اند؛ ترجمه فرانسوی اورشلیم. ترجمه فرانسوی اورشلیم، حاصل کار موسسه واژه شناسی اورشلیم واقع در پاریس است که چندان هم نباید از تاسیس آن گذشته باشد. آن موسسه، گروهی ??نفره بودند که ترجمه موفقی از متن قرن چهار یونانی کتاب مقدس به جا گذاشتند. ترجمه این گروه، موفقیت فوق العاده ای در پی داشت و چنان دقیق بود که به بسیاری از زبان های دیگر اروپایی و غیراروپایی، انگلیسی و غیرانگلیسی، نیز ترجمه شده است. این در حالی ا ست که انگلیسی ها ترجمه های بسیار خوبی داشته اند و دارند و ترجمه های خوب شان همچنان هم در حال انجام است. البته آقای «سیار» به ? متن ترجمه فرانسوی دیگر هم مکررا مراجعه کرده اند و آنها را با یکدیگر مقابله داده اند و به ? ترجمه دیگر فارسی هم که از آغاز تا امروز از این متن صورت گرفته رجوع کرده اند.
کتاب، مقدمه بسیار خوبی دارد و در مجموع باید گفت از دو چیز بیش از همه شگفت زده شدم؛ یکی نظم و ترتیبی که در کار دیده می شود و پانویس های فراوان کتاب و دیگری نثر ترجمه آقای «سیار». این نثر در نهایت زلالی، شیرینی، شیوایی و روشنی است؛ به گونه ای که هیچ نیازی به باز کردن قلاب نداشته. ترجمه متن مبنای ایشان هم می بایستی ترجمه تفسیرآمیزی بوده باشد چراکه اگر ترجمه اورشلیم، ترجمه غیرتفسیرآمیزی می بود، می بایست در ترجمه ایشان هم منعکس می شد یا اینکه اینهمه مبنای ترجمه های دیگر قرار نمی گرفت. این نثر ترجمه، نثری است که با یک عمر کار فرهنگی به دست می آید و محصول این ? سال اخیر نیست.
اگر از من بپرسند که روی ترجمه قرآن چقدر کار کرده ای، می گویم: ? سال و ?? سال و اگر بپرسند روی حافظ چقدر کار کرده ای، می گویم: ?? سال و اخیرا ?? سال. کار ایشان هم از کارهایی است که فقط با یک عمر بسیج دانش ها و نیروهای پیدا و پنهان پدید می آید و این است که سبب شده به این صورت جهان پسند، همه پسند و بویژه خواص پسند منتشر شود. من شاید بیش از ??? صفحه از این متن را، غیر از مقدمه ها، خواندم اما هیچ جا نبود که کلمه ای مثل ریگ زیر دندانم بیاید یا به کلمات نامناسب، مهجور و برساخته های جانیفتاده و بی سلیقه بربخورم. ترجمه، همه جا روان، همه جا مفهوم و همه جا معنی بخش است. خواندن کلمات به سرعت معنا می داد و البته اگر کسی بخواهد متن را بصورت فنی و با دقت مطالعه کند، باید پانویس ها و کنارنویس ها را هم بخواند. اما اگر بخواهم به نکاتی هم در مورد ترجمه اشاره کنم، باید بگویم با ترکیب «نقش الهی» چندان موافق نیستم. ایشان در جایی ترجمه کرده بودند «نقش الهی» که ترکیب بهتر به نظرم «تدبیر الهی» یا «اراده الهی» است.
در پایان باید به خاطر چاپ زیبای کتاب و همکاری آقای «همایی» از ایشان هم تشکر کنم که دانش خود را در این راه به کار بستند و موجبات انتشار چنین کتابی را فراهم آوردند. و باز هم بابت کار بی مانندی که سده ها در کشور ما بود و ترجمه ای اینچنین از آن صورت نگرفته بود، تشکر خود را ابراز می دارم و خداوند را از این جهت که بنده ای را به این کار برانگیخته، شکر می گویم.
بهاء الدین خرمشاهی
تجربه ی یک عمر
- آذر ۱۶, ۱۳۹۳
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 86 نفر
- برچسب ها : انجیل, حضرت عیسی, حضرت مریم, فرقه های سری, مسیحیت