تخصّص پزشک

تخصّص پزشك

هنگامى که پزشک ، متخصص در بیماریهاى چشم است براى وى جایز نیست که متصدى معالجه در بیماریهاى دیگر مثل قلب شود و همینطور عکس این مطلب ؛ زیرا این پزشکان در آن رشته پزشکى آگاه و بصیر نیستند و جاهل مى باشند، پس در این جهت به پزشکان جاهل ملحق مى شوند که بر امام و رئیس کشور واجب است آنان را حبس ‍ نماید؛ زیرا در رشته اى طبابت کرده اند که نسبت به آن رشته آگاهى کامل نداشته اند .
و همچنین طبابت کردن مرضى که در آن تخصص ندارد از قبیل گفتن چیزى است که علم به آن ندارد؛ زیرا در آیات زیادى و روایات متواترى که از ائمه معصومین : رسیده مهارت ، امانت و اعتماد از این کار نهى شده است .(۲۳۷) و این موضوع واضح است پس احتیاجى به توضیح بیشتر و اقامه دلیل ندارد .
و در قسمى که منسوب به بقراط است آمده : ((در کار و اندیشه ام طهارت و پاکى نفسم را حفظ مى کنم و در کارى که نمى دانم خویشتن را به زحمت نمى اندازم و آن را به اهلش وامى گذارم )).(۲۳۸)
1 – مهارت ، امانت و اعتماد
1 و ۲ – پس طبیب حاذق کسى است که بتواند وظیفه اش را به طرز بهتر و کاملتر ادا کند واین طبیب کسى است که خطایش کمتر واستفاده مریض از آگاهیهاى او تمامتر است و منفعت او به مریض بیشتر است و چنین پزشکى بر حصول اطمینان مریض بیشتر قدرت دارد ومریض ‍ به اواعتماد مى کند و تسلیم او مى شود. در این صورت درمان بیمار آسان تر است چراکه اوبیشتر به دستورات پزشک توجه مى کند ودستوراتش را بهتر بکار مى بندد.
بلکه بر طبیب لازم است که سعى و کوشش نماید تا این اطمینان را در مریض به دست آورد. چنانکه از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده : ((هر صاحب صنعتى ناچار است که سه خصلت در او باشد تا اینکه کسب کننده آن صنعت به طرف او کشیده شود و آن سه خصلت عبارتند از: اوّلاً : در عمل و کارش حاذق باشد و ثانیاً : امانت را در آن مسأ له ادا کند و ثالثاً : در کسى که مى خواهد آن را به کار ببندد، علاقه ایجاد کند.(۲۳۹)
و پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) از میان کسانى که دعوت شده بودند براى طبابت بهترین و فاضلترین افراد را براى معالجه بعضى از اصحابش که مجروح شده بودند برگزید. بله ، این مسأ له چیزى است که با فطرت هماهنگ و با حکم عقل سلیم همراه است و خیرخواهى براى مسلمین مى باشد و چه کسى بر پیغمبر به این مسایل و به غیر این مسایل از مکارم اخلاق اولویت دارد.
و به تحقیق گفته شده که همانا پزشکى ، معنایش حاذق بودن به اشیاست اگر چه در غیر معالجه مریض باشد و مرد طبیب یعنى کسى که در کارى مهارت دارد.(۲۴۰)
3 – امانت دارى در بحث پزشکى از ضرورى ترین کارهاست . چنانکه پیشتر گفته شد پزشکى مسؤ ولیت شرعى ، عرفى ، اخلاقى ، انسانى و همچنین عقلى دارد و این مطلب به علاوه سخنى است که امام به آن اشاره کردند که اداى امانت در صنعت ، موجب جلب شدن و کشیده شدن مردم به آن صنعت است ؛ چون که مردم اطمینان و اعتماد به او پیدا مى کنند و با رضایت و اطمینانى بسوى او مى روند البته این مسأ له واضحتر از آن است که محتاج بیان باشد .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید