تفاوت انسان‏ها در استعداد و نحوه فعالیت از نظر آیات قرآن

تفاوت انسان‏ها در استعداد و نحوه فعالیت از نظر آیات قرآن

در نظامات طبیعی جهان به هیچ جزئی به خاطر اینکه مجموعه جهان زیبا گردد ستم نشده است اختلافها و تفاوتهایی که مجموعه جهان را به صورت یک تابلوی کامل و زیبا درآورده است اختلافهای ذاتی است ، پستها و موقعیتهایی که در آفرینش برای موجودات ، معین شده است مانند پستهای اجتماعی نیست که قابل تبدیل و تغییر باشد . حقیقت این است که جهان تنها به همین جور که هست امکان وجود داشته است و هر جزء از اجزاء جهان نیز آفرینش معینی درباره آن امکان داشته است و خدا همان آفرینش را به آن داده است . قرآن ، این مطلب را با یک تمثیل لطیف بسیار عالی بیان کرده است .

قرآن به آب باران که از بالا می ریزد و تدریجا سیل تشکیل می دهد و آب در بستر نهرها و جویها و رودخانه های مختلف قرار می گیرد مثل می زند ، می فرماید : « انزل من السماء ماء فسالت اودیه بقدرهارعد / . ۱۷ » . خدا از آسمان آبی فرود آورد و هر رودخانه ای به قدر ظرفیت خودش سیلان یافت ” . یعنی رحمت پروردگار ، هیچ موجود مستعدی را محروم نمی سازد ، ولی استعداد و ظرفیت موجودات هم یکسان نیست ، استعدادها مختلف است ، هر ظرفی به قدری که گنجایش دارد از رحمت خدا لبریز می گردد . همان گونه که قیافه ها و اندام هاى مردم با یکدیگر اختلاف فراوان دارد و هر کس با چهره و شکل خاصّى موجود شده است، روحیّات و افکار و استعدادهاى آنان نیز متفاوت است؛ بدین معنى که عدّه اى پر جنب و جوش، فعّال، برخى خونسرد و بى تفاوت، گروهى متوجّه امور مادّى، بعضى علاقه مند به معنویّات و اخلاقیات و افرادى یافت مى شوند که به اندازه اى کم استعدادند که نمى توانند زندگى خود را اداره کنند و جزو درماندگان و بیچارگانند.

چنان که معلوم است نوزادان با صفات و ویژگى هاى مشخصى به دنیا مى آیند که برخى دیگر داراى آن ویژگى ها نیستند؛ عقل، ادراک، هوش، زیرکى، حافظه، سرعت انتقال، شهامت و خویشتن دارى در گروهى از آنان موجب امتیاز ایشان از دیگران است. که در دوران بلوغ بر اثر این مواهب با پشتکار و تلاش به مقامات عالى راه مى یابند و نیز بر اثر فعالیت در راه به دست آوردن امکانات مادّى بر ثروت هاى کلان دست مى یابند.واضح است کسانى که داراى این خصایص نیستند، نمى توانند چنان که باید وسایل زندگى خود را فراهم کنند. در نتیجه از رفاه و آسایش محرومند و در سختى و تنگى معیشت به سرمى برند. این امر اگر درباره اش چاره اى اندیشیده نشود، باعث شکاف و اختلاف طبقاتى مى گردد و وضع اسفناکى را به وجود مى آورد.

گوناگونى در نحوه آفرینش انسان ها از اسرار خلقت است. خداوند فرموده است: «ما لکُم لاتَرجُونَ لِلَّهِ وقاراً وَ قَد خَلَقَکُم أَطواراً»( نوح آیه ۱۳ – ۱۴.)«ترجمه: چرا شما (اى مردم) براى خداوند وقر (و عظمت) را در نظر ندارید و حال آن که شما را گوناگون آفرید». حضرت على(ع) به تفاوت استعدادها و تمایلات افراد بشر اشاره کرده و فرموده است:« لا یزالُ الناسُ بخَیرٍ ما تَفاوتُوا فإذا استَوَو أُهلکُوا»ترجمه:«خیرِ بَشَر در اختلاف ساختمان و استعداد است و هلاکتش در یکنواخت بودن و همسانى ویژگى هاى فطرى و طبیعى است». اگر همه انسان ها یکنواخت آفریده مى شدند، نظام اجتماع مختل مى شد، زیرا همه دنبال یک کار مى رفتند و ذوق و سلیقه شان یک روش و یک کار را اقتضاد مى کرد و به کارهاى دیگر نمى پرداختند؛ در نتیجه نیازهاى فراوانى که بشر در زندگى از آنها ناگزیر است، برآورده نمى شد و در تمشیت امور زندگانى، دچار سختى و مشکلاتى مى گردید که زندگى را بر او تلخ و ناگوارمى کرد.پس حکمت بالغه خداوند اقتضا نموده که مردم به لحاظ استعداد و تمایل به انجام کارهاى گوناگون با هم اختلاف داشته باشند، تا هر کسى به کارى بپردازد و امور مردم طبق روال و نظم مقرّر اداره شود.

هیچ انسانى با انسان دیگر از لحاظ خصوصیّات جسمى و روانى یکسان نیست و این تفاوت به گونه اى است که حتّى سر انگشت هیچ دو نفرى همانند نمى باشد.خداوند می فرماید:«بلى ، قادرینَ على اًن نُسَوّىَ بَنانَهُ» ترجمه: آرى ما توانایى داریم که (دوباره) سرانگشتان او را (مانند اول) هماهنگ کنیم». دراین آیه یک نکته علمى بیان شده که پس از قرن ها بشر به آن پى برده است؛ یعنى با وجودى که سرانگشت ها بسیار ظریف است و با یکدیگر به طور دقیق تفاوت و تمایز دارد، ما مى توانیم دوباره به همان تمایز و دقت آنها را اعاده نماییم. (قیامه آیه ۴). روى این جهات است که سلیقه ها و نوع فعّالیت و تلاش هاى افراد بشر متفاوت است و هر کدام روش خاصّى دارند و در راه معینى به تلاش و فعالیت مى پردازند و این از اسرار آفرینش است.یکى از جهاتى که خداوند افراد بشر را مختلف آفریده، این است که بدان وسیله آزمایش شوند و معلوم گردد طبقات مختلف اجتماع آیا به وظیفه شان عمل مى کنند و از ویژگى هاى وجودى خودشان بر وفق عقل و شرع بهره مند مى شوند یا خیر.

خداوند فرموده است: «و رَفَعَ بعضَکُم فوقَ بعض دَرَجاتٍ لیبلُوَکُمْ فیما آتاکُم ( انعام (۶) آیه ۱۶۵): ترجمه: برخى از شما را بر برخى برترى داد (و شما را در درجات و استعدادهاى گوناگون قرار داد)، تا شما را در مورد آنچه به شما داده است، آزمایش کند».بسیار واضح است که این اختلافات از عوامل اقتصادى و طبقاتى و پدیده هاى مادّى نشأت نگرفته و چنان که برخى از مادّه گرایان پنداشته اند، آن چنان نیست که بر پایه مادّیت استوار شده باشد؛ یعنى نمى توان گفت: فلان کس هوشیار و با ذکاوت است، چون از طبقه مرفّه و ثروتمند است و دیگرى کم استعداد و بى تحرّک است، زیرا از قشر زحمتکش و بردگان است.اختلاف استعدادها و قیافه ها براساس میزان بسیار دقیق مشخصى است، که آفریدگار بر طبق مصالح آفرینش مقرر داشته و عقول ناقص ما یاراى درک آن را ندارد. خداوند می فرماید:«هو الذى یُصَوِّرکُم فی الارحام کیف یشاء» ترجمه: او کسى است که (از لحاظ صورت ظاهرى و معنوى) شما را صورت بندى مى کند؛ چنان که (بر طبق مصلحت) مى خواهد»(آل عمران آیه ۶).

روانشناسان مى گویند نحوه ترکیب ژن ها به اندازه اى پیچیده و متنوّع است که هیچ کس نمى تواند تشخیص بدهد استعداد فرزند فلان کس و خصوصیّات منش و شخصیت او چگونه و در چه سطح خواهد بود.واقعیت هر چه باشد، ما در تفاوت شخصیت و وضعیّت افراد به وجود عواملى که در نهاد بشر نهفته است، بر مى خوریم که ویژگى ها و وجه تمایز ایشان به آن عوامل بستگى دارد. بنابراین اختلاف خصوصیّات و استعدادهاى انسان ها واقعیتى غیر قابل انکار است که نمى توان آن را عکس العمل مادّى یا اجتماعى به حساب آوریم؛ هر چند انکار نمى کنیم که امور مادّى هم در ساختن شخصیت افراد و ایجاد استعدادها نقش مهمى ایفا مى کند، ولى در عین حال بدین گونه نیست و نباید بر این باور باشیم که فقط امور مادّى موجب بروز اختلاف استعدادها و ویژگى هاى انسانى است. اگر فرض کنیم عدّه اى در محلّى گرد آیند و به آباد نمودن زمین هایى بپردازند، مبناى مالکیت بر کار و تلاش استوار است؛ یعنى هر گاه کسى به فعّالیت و کوشش بپردازد، در صورتى که تحت ستم و استثمار قرار نگیرد و داراى استعداد و فهم کافى باشد، پس از مدّتى ثروتمند خواهد شد، ودرنتیجه بین این گونه افراد و کسانى که از نظر خلقت داراى استعداد و نیروى محرّکه کمترى هستند، خواهى نخواهى از حیث ثروت و عواید مادّى شکاف و فاصله پیدا مى شود و اختلاف طبقاتى به وجود مى آید. در این صورت است که اسلام براى توازن بین اقشار گوناگون و رفع اختلاف، راه هایى را ارائه کرده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید