تفاوت تثلیث مسیحیت با عرفان اسلامی

تفاوت تثلیث مسیحیت با عرفان اسلامی

برخی افراد ناآگاه تلاش کرده‌اند برای توجیه تثلیث مسیحیت، از اندیشه عرفان اسلامی بهره ببرند، این افراد مدعی هستند اگر امکان ندارد که خدا در عین یکی، سه تا باشد، پس چگونه است که همین خدا در عرفان اسلامی، دارای سلسله مراتب وجود و حضرات خمس می‌شود!؟

برای پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه داشت: 
که از دیدگاه تثلیث مسیحیت، ذات حضرت حق دارای تثلیث است، ولی از دیدگاه عرفان اسلامی، ذات حق برای هیچ شخصی شناخته شده نیست، و هیچ کسی نمی‌تواند نسبت به آن حکمی کند، چه رسد به این‌که مدعی شود که در آن ذات سلسله مراتبی وجود دارد.[مصباح الهدایه إلى الخلافه و الولایه، ص۱۳]

اما آن سلسله مراتبی که در وجود ایجاد می‌شود مربوط به مقام فعل حضرت حق است، نه این‌که ذات خداوند دچار کثرت شود، به عنوان مثال فرض کنید شخصی هیچ کاری انجام نداده باشد، در این مقام نمی‌توان برای وی توصیفی ذکر کرد، ولی زمان که وی شروع به کاری می‌کند و نسبت به شخص یا مکانی سنجیده می‌شود، القاب و صفاتی را می‌توان به وی نسبت داد، مانند پدر، فرزند، آشپز، کارمند، شهید و… در مورد خداوند متعال نیز اگر توصیفاتی انجام می‌شود، این توصیفات برخواسته از مقام فعل حضرت حق است و پس از آشنایی با مقام فعل خداوند متعال، ذات را با صفاتی که از مقام فعل برداشت شده توصیف می‌کنند.
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا