برای روشن ساختن فرق یک سیستم تکوینی و یک سیستم اعتباری مثالی می زنیم: می دانیم که در سیستمهای اجتماعی، هر کشوری برای خودش مقررات و قوانین خاصی دارد. مقررات اجتماعی، در برخی مسائل، میان دو نفر که از لحاظ شرایط طبیعی و تکوینی مساوی هستند ولی از نظر شرایط اعتباری و قراردادی تفاوت دارند – مثل اینکه یکی تبعه آن کشور است و دیگری نیست – تفاوت قائل می شود. مثلا وقتی که می خواهند در ایران افرادی را استخدام کنند اگر یک نفر ایرانی و یک نفر افغانی هر دو از لحاظ شرایط تکوینی برابر باشند و برای استخدام شدن مراجعه کنند، امکان دارد که ایرانی استخدام شود و افغانی به علت اینکه تبعه ایران نیست استخدام نگردد. در اینجا اگر شخص افغانی بگوید من از لحاظ شرایط طبیعی با آن ایرانی که استخدام شده است کاملا مساوی هستم، اگر او سالم است من هم سالمم، اگر او جوان است من هم جوانم، اگر او متخصص در فلان کار است من هم متخصصم، پاسخ می شنود که مقررات اداری اجازه نمی دهد که شما را استخدام کنیم.
با یک امر قراردادی، وضع همین شخص افغانی تغییر می کند و مانند دیگران می گردد یعنی مراجعه می کند و برگ تابعیت ایران می گیرد. بدیهی است که برگ تابعیت تأثیری در شخصیت واقعی او ندارد، ولی او از نظر مقررات اجتماعی، شخص دیگر شده است. معمولا اعتبار شرایط قراردادی با عدم رعایت مساوات در شرایط واقعی و تکوینی توأم است ولی در مسائلی که تابع مقررات اجتماعی و قراردادی نیست و صرفا تابع شرایط تکوینی است، مطلب طوری دیگر است. مثلا اگر خدای ناخواسته یک بیماری نظیر ” وبا ” به ایران بیاید، تفاوتی بین تبعه ایران و تبعه غیرایران نمی گذارد. اگر ایرانی و افغانی از لحاظ شرایط مزاجی و محیطی و سایر شرایط طبیعی متساوی باشند محال است که میکروب بیماری، تبعیضی قائل شود و بگوید چون افغانی، تبعه ایران نیست من با او کاری ندارم. اینجا حساب خلقت و طبیعت است نه حساب اجتماع و قراردادهای اجتماعی، حساب، حساب تکوین است نه حساب تقنین و تشریع.