تناقض در گفته و عمل غاصبین فدک

تناقض در گفته و عمل غاصبين فدك

مطالب مربوط به جواب غاصبین فدک در بخشهاى گذشته ذکر شد. گذشته از اینها دوگونه گیهاى واضحى در سخنان و عمل آنان بچشم مى‏خورد که دانستن آن براى مدافعان فدک لازم است:
1. چندگونه ‏گى در حدیث جعلى. حدیث «النبى لایورث» که به عنوان پشتوانه‏ى غصب فدک جعل شده بود در گفته‏هاى غاصبین به صورتهاى مختلف نقل شده است. گاهى به دو کلمه اکتفا شده و گاهى پسوند مفصلى به آن اضافه شده، و گاهى قالب کلام دیگرگونه است. باید همچنین باشد چرا که وقتى اصل مطلب جعلى شد اضافه و کم کردن بر آن جز زیاده بر جعل چیزى دیگر نخواهد بود.
گاهى مى‏گفتند: «پیامبران ارث نمى‏گذارند». گاهى اضافه مى‏کردند که: «پیامبران علم و حکمت و نبوت را به ارث مى‏گذارند». گاهى اضافه‏ى دیگرى هم به میان مى‏آمد که: «آنچه از او باقى بماند صدقه است»، و گاهى سخن اول را فراموش مى‏کردند و به نفع خود آن را تغییر مى‏دادند که: «هرچه از او بماند در اختیار ولى امر است که هرگونه مى‏خواهد به مصرف برساند»! (۱)
همچنین در شکل نقل گاهى ابوبکر آن را ادعا مى‏کرد که از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله شنیده است و گاهى به عایشه نسبت مى‏داد که او شنیده است. گاهى عمر شاهد ابوبکر بود و گاهى عایشه و حفصه را شاهد مى‏آورد. به هر حال این تناقضات بخاطر این بود که اصل مطلب کذب محض بود و براى منافع خاصى که در نظر داشتند جعل شده بود، و به اقتضاى منافع به آن زیاد و کم مى‏کردند.
2. ابوبکر سخن جابر را درباره‏ى اموال بحرین بدون شاهد قبول کرد ولى سخن فاطمه علیهاالسلام را درباره‏ى فدک قبول نکرد و شاهدان او را هم نپذیرفت! حضرت زهرا علیهاالسلام در سخنانش صریحاً به این مسئله اشاره کرد و آنان را زیر سؤال برد. (۲)
3. ابوبکر که در مقابل کلام فاطمه علیهاالسلام تسلیم شد و نوشته‏اى مبنى بر بازگرداندن فدک نوشت و به آن حضرت داد، در واقع حدیث جعلى خود را نقض کرد و آنگاه که عمر نوشته‏ى ابوبکر را محو و پاره کرد نقضى بر نقض اول انجام داد. (۳)
4. خانه‏ى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله را ارث پیامبر حساب کردند و به عایشه که همسر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بود دادند تا بعدها ابوبکر و عمر در آنجا دفن شوند، و در همین حال ارث را از فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله ممنوع دانستند.
5. عایشه و حفصه که در حدیث «النبى لا یورث» شاهد ابوبکر بودند، در زمان عثمان براى طلب ارث پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نزد او آمدند!
عثمان که خود از طرفداران غصب فدک و در متن ماجرا بود خطاب به عایشه که براى طلب ارث پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نزد او آمده بود گفت: «آیا تو نبودى که با مالک بن اوس نصرى شهادت دادید که «پیامبر ارث نمى‏گذارد» و حق فاطمه را مانع شدید؟ چگونه امروز از من میراث پیامبر را مى‏خواهید»؟! (۴)
6. عمر وقتى به حکومت رسید فدک را به وارثان پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بازگرداند، و عباس با امیرالمؤمنین علیه‏السلام بر سر آن اختلاف نمود. حضرت فرمود: «پیامبر صلى اللَّه علیه و آله آن را در زمان حیاتش به فاطمه داد»، ولى عباس قبول نمى‏کرد و مى‏گفت: «ملک پیامبر صلى اللَّه علیه و آله است و من وارث اویم». (۵) این ضد و نقیض گویى عمر و بالاتر از آن تناقض در عمل است که حل و فصل را به قیامت مى‏گذارد تا حساب یکسره شود.
7. عثمان بار دیگر فدک را بنام مروان بن حکم به ثبت رسانید، و با این کار خود یکبار دیگر کار عمر را نقض کرد. (۶)
از اینگونه تناقضات درباره‏ى فدک زیاد است، و این چند مورد به عنوان مثال ذکر شد.
پی نوشت
1_بحارالانوار: ج ۲۹ ص ۱۹۰.
2ـ بحارالانوار: ج ۲۹ ص ۱۹۴.
3ـ الغدیر: ج ۷ ص ۱۹۴.
4ـ بحارالانوار: ج ۳۱ ص ۴۸۳ ح ۷. کتاب سلیم: ج ۲ ص ۶۹۴.
5ـ الغدیر: ج ۷ ص ۱۹۴.
6ـ الغدیر: ج ۷ ص ۱۹۵.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید