برخی از افراد بر این باورند که بدون تنبیه، هیچ گونه تـربیتی امکان پذیر نیست
برخی از افراد بر این باورند که بدون تنبیه، هیچ گونه تـربیتی امکان پذیر نیست. درحالیکه امروزه برای کمتر کسی این امر پوشیده مانده اسـت که اعمال قدرت از طـریق تـنبیه، به خصوص اگر تکرار شود، کودک را دچار عارضههای روحی – روانی میکند.
پدر و مادر در تربیت فرزند خود نباید انتظار داشته باشند او مرتکب کمترین لغزش، خطا و گناهی نشود. پدر و مادری که خود هنوز که هنوز است در بزرگسالی به گناه آلوده میشوند و دستکم چه بسیار دروغها که میگویند فرزند را به تازیانهٔ تنبیهات بیمورد عقدهای مینمایند، در حالی که باید آنان را به اندازهٔ استعدادی که دارند مورد بازخواست قرار داد و تنبیه نیز منحصر به زدن نیست و چه بسا تشویقهایی که خود جای تنبیه را میگیرد و کودک را آگاه میسازد.
برخی از افراد بر این باورند که بدون تنبیه، هیچ گونه تـربیتی امکان پذیر نیست. درحالیکه امروزه برای کمتر کسی این امر پوشیده مانده اسـت که اعمال قدرت از طـریق تـنبیه، به خصوص اگر تکرار شود، کودک را دچار عارضههای روحی – روانی میکند.تنبیه سبب میشود که:۱- رفتار نامطلوب موقتا پسزده شود. این رفتار پس از تضعیف عامل تنبیهی، مجددا ظاهر میشود.
۲- نسبت به شـخص تنبیهکننده (حتی اگر تنبیه شونده بداند که تنبیه به خیر و صلاح اوست). احساس انزجار ایجاد شود. تنبیه بدنی بچه را کینهتوز میکند. اگر با کودک برخلاف میل و خواستهی او رفتار شود، کودک هـم از کـسی که به او ضربه وارد کرده است کینه به دل میگیرد و هرگز آن را فراموش نمیکند.
۳- تنبیه یک عمل مسری است. کسانی که شاهد تنبیه شدن افراد به وسیلهی دیگران هستند، در زمـانها و مـکانهای دیگر، به تنبیه دیگران اقدام میکند. این تأثیر گذاری نه تنها از طریق مشاهدهی رفتار فرد، بلکه از طریق مشاهدهی برنامههای خشونت آمیز تلویزیونی هم رخ میدهد.
۴- تنبیه بدنی بچهها را پرخاشگر میکند. یـکی از سـاز و کارهای دفاعی کودکان و حتی افراد بالغ در برابر حوادث، پرخاشگری است. هرچه والدین پرخاشگرتر باشند، کودکان نیز به همان اندازه به پرخاشگری تمایل پیدا میکنند. پرخاشگری در کودکانی که خانواده یا مـربی سـختگیری دارنـد، بیش از دیگران است.
۵- فرد تـنبیه شـده مـمکن است برای احتراز از تنبیه، به رفتاری که به دنبال آن میآید، نپردازد. اما رفتارهای دیگری مانند تصعید یا پالایش، جا به جـایی، هـمانند سـازی، فرافکنی و دلیل تراشی را جایگزین آن کند.
۶- ممکن است شـخص تـنبیه شده به تنبیهکننده حملهور شود، مثلا در زمان نوجوانی به پدر و مادری که در زمان کودکی او را تنبیه کردهاند، حمله کند و در برابر آنـان بـایستد. اغـلب دانشآموزانی که تنبیه شدهاند، به تخریب اموال آموزشگاه یا مـزاحمت برای معلمان و اولیای مدرسه را میپردازند.
۷- تنبیه سبب تنفر و بیزاری از مدرسه و تعمیم آن به سایر مراکز آموزشی میشود.
۸- تـنبیه بـدنی کـودک را بیاراده و نسبت به اطرافیان بیتفاوت میکند. انسان بیاراده هم هرگز نـمیتواند نـقش مؤثری ایفا کند. تنبیه بدنی کودک را وادار به سر فرود آوردن در مقابل زور میکند. چنین کودکی بعدها به کـارهای سـاده و بـدون مسؤولیت تن در میدهد.
۹- گاهی تنبیه به جای از بین بردن عادات ناپسند، بـاعث تـشدید آن ها میشود. مثلا وقتی کودک به دلیل عادتهای عصبی تنبیه میشود، اضطراب بیشتری پیدا مـیکند.
۱۰- بـعضی از دانـشآموزان برای جلب توجه سایر دوستان، از تنبیه لذت میبرند. بنابراین تنبیه در مورد آنها اثر عـکس دارد.
۱۱- مـمکن است تنبیه رفتار را ضعیف کند؛ ولی عواطف منفی مانند نگرانی و نفرت و ترس را افزایش دهـد. تـنبیه مـوجب افسردگی بعضی بچهها میشود و سبب میشود آن ها در تنهایی یا با اضطراب و نگرانی زندگی کـنند. کـودکی که فکر میکند دیگران او را دوست ندارند، احساس بیارزش بودن میکند. اگر این احـساس کـمبود ادامـه پیدا کند، به افسردگی مزمن منجر میشود. کودکان زود رنجتر و حساستر از بزرگسالان هستند و اگرچه به دلیـل وجـود کوچکترین مسألهای با هم گلاویز میشوند، خیلی زود باهم آشتی میکنند. ولی انتظار ندارند کـه بـزرگترها بـه آنها صدمهای وارد کنند.