تولید علم و افزایش قدرت علمی۸

توليد علم و افزايش قدرت علمي8

تدبیر ش۲۲

مرتبه وجایگاه‌علمی‌کشورراباگسترش‌کمـی‌ وکیفی دانش‌آموختگان وکشف راههای میانبرارتقاء بخشید

   خیلی باید به مسأله‏ ی نهضت علمی درکشوراهمیت داد؛ باید آن را جـــدی گرفت. من عرض بکنم: هیچ کشوری – از جمله کشور ما نخواهد توانست به آرزوهای ملی و بزرگ خود دست پیدا کند، مگر آن‏وقتی که در مسابقه‏ی علمی بتواند یک جایــگاه و رتبه‏ای پیدا کند. عقب‏ماندگی علمی، حتماً عقب‏ مانـدگی‌ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به‏ دنبال خود دارد. این وحشی‏هایی که امروز دنیا را در قبضه‏ی خودشان گرفته‏ اند و حقیقتاً بویی از انسانیت و معنویت نبرده ‏اند، به برکت علم است که توانسته‏ اند این تسلط را پیدا کنند… خودتان را عالم کنید. کشورتان و ملتتان را در قافله ‏ی علم جلو ببرید. ما در این زمینه عقب‏ماندگی داریم. لعنت خدا بر آن کسانی که در هنگام خود، اولویت علم و تحقیق را در این کشور نفهمیدند و کشور را عقب نگه داشتند؛ بعد هم دیگر آن همتهای والا در این کشور دیده نشد که بتواند عقب‏ماندگی را جبران بکند. حالا انقلاب شد؛ … ما می‏توانیم این عقب‏ماندگی را جبران کنیم. البته اگر بخواهیم عیناً همان خطی را که دیگران رفتند دنبال بکنیم، دائماً و تا ابدالدهر از آنها عقب خواهیم ماند. راههای میانبر وجود دارد. آفرینشِ الهی راههای تو در توی عجیب و غریبی دارد؛ آنها را باید کشف کرد. همه‏ی این پیشرفتهای علمی، کشف راههای میانبر است. اینقدر راههای میانبر وجود دارد که اگر شما آنها را پیدا کردید و کشف کردید و پیش رفتید، خواهید توانست ناگهان خودتان را در آن منزل مقدم این مسابقه بیابید و پیدا کنید. البته پیدا کردن راه میانبر بدون داشتن مقدمات علمی، امکان‏پذیر نیست. مقدمات علمی را باید گذراند و مردم را بایدعالم و دانشمند کرد؛ منتها کار تحقیق را بایدجدی گرفت. پس مسأله‏ ی نهضت علمی و جهش علمی، مهم است.  ۴/۶/۸۶

حرکت علمی به عنوان  یک نیاز مؤکد باید با تلاش مضاعف دنبال شود

    حرکت علمی برای کشور ما یک ضرورت مضاعف است؛ یک نیاز مضاعف و مؤکد است. نیاز است؛ چرا؟ چون علم، عامل عزت و قدرت و امنیت یک ملت است … مضاعف و مؤکد است؛ چرا؟ چون به این وظیفه، در طول صد سال از بهترین زمانها عمل نشده؛ از دوران اواسط قاجار که نهضت علمی و نهضت صنعتی دنیا اوج گرفته و شکوفا شده بود – از اواسط نیمه‏ی دوم قرن نوزدهم – و علم در شکل استعمار خودش را نشان داده بود؛ غرب با دستیابی به ابزار علم، مشغول استعمار دنیا شده بود. از آن روز – تقریباً صد سال یا بیشتر – که وقت بیداری و هوشیاری ما بود، این وظیفه‏ی بزرگ، وظیفه‏ی رشددادن علمی کشور، به دلایل گوناگون تعطیل و متوقف شد. عمده دلیل هم عبارت بود از: حاکمیت استبداد، حاکمیت طاغوتها،حاکمیت‌سلاطین‌دست نشانده، ضعیف وزبون.ماوارث‌این عقب‏ماندگی هستیم. لذا تلاش ما باید مضاعف باشد. پس، یک نیاز است و این نیاز مؤکد و مضاعف است.      ۱۲/۶/۸۶

نهضت علمی باید به عنوان یک خواست عمومی و برنامه قطعی در سیاست های کلان و اجرایی لحاظ شود

    ما می‌خواهیم در کشور ما – در سطح افکار عمومی کشور – این باور به وجود بیاید که نهضت علمی در کشور جدی است. و مسؤولان کشور این را می‌خواهند و به‏طور جدی به دنبال آن هستند و برای علم وجوینده‏ی علم و نخبه‏ی علمی، ارزش قایلند… مسؤولان کشور- مسؤولان دولتی، مسؤولان بخشهای گوناگون …  بدانند این خواست را باید دنبال کنند. در سیاستهای کلان و سیاستهای اجرایی باید پیشرفت و رشد علمی کشور،تلاشتان را بکنــید که به تحرکات فرهنگی کشور در جهت ارزشی جهت بدهید.       ۴/۶/۸۶

باید برای کسب و حفظ عزت، استقلال، امنیت و رفاه، به سلاح علم مجهز شوید
   حقیقتاً کشوری که دستش از علم تهی است، نمی‌تواند توقع عزت، استقلال، هویت، شخصیت، امنیت و رفاه داشته باشد. طبیعت زندگی بشر و جریان امور زندگی این است. علم، عزت می‌بخشد. جمله‏ای در نهج‏البلاغه هست که خیلی جمله‏ی پرمغزی است. می‌فرماید: «العلم سلطان»؛ علم اقتدار است. «سلطان» یعنی اقتدار، قدرت. «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ علم اقتدار است. هر کس این قدرت را به چنگ آورد، می‌تواند تحکم کند؛ می‌تواند غلبه پیدا کند؛ هر کسی که این اقتدار را به دست نیاورد،«صیل علیه»؛ بر او غلبه پیدا خواهد شد؛ دیگران بر او قهر و غلبه پیدا می‌کنند؛ به او تحکم می‌کنند… ببینید این برای شما جوانها خیلی عبرت‏انگیز است.یک دولت بیگانه‏ی از اخلاق، بیگانه‏ی از معنویت، بی‏اعتنای به حقوق بین‏المللی مثل دولت امریکا، چون دارای علم هست و توانسته این علم را به فناوری تبدیل کند و در زندگی‏اش به کار بگیرد، به خودش حق می‌دهد که در سطح بین المللی اینجور زورگویی کند. «من وجده صال»؛ هر کس علم را داشت، می‌تواند به دیگران تحکم کند «و من لم یجده صیل علیه» نداشته باشید،به شما تحکم می‌کنند. ببینید، ضرورت اینجاست.

    وجدان هر انسان، انسانی که به شخص خود، هویت خود، به خانواده‏ی خود، به فرزندان خود، به آینده و نسل خود و به ملیت و کشور و هویت ملی و دینی خود علاقه‏مند است، نمی‌تواند نسبت به این قضیه بی‏اعتنا بماند. این که من سالهاست روی مسئله‏ی نهضت علمی اصرار می‌کنم، پافشاری می‌کنم و دنبالگیری می‌کنم، برای این است … علم، پیشرفت علمی و فراگیری، نیاز اول کشور ماست؛ البته همه‏ی علوم … و فقط هم علوم تجربی نیست. همه‏ی علوم باید در جای خود پیگیری شود و کشور ما می‌تواند.    ۱۲/۶/۸۶

گسترش علمی توام با ایمان و معنویت، باید جهت‌گیری اصلی دانشگاههاو مراکزعلمی ماباشد

    ما می‌خواهیم کشور را علمی کنیم؛ اما هدف از علمی شدن کشور این نیست که کشور را غربی کنیم. اشتباه نشود. غربیها علم را دارند، اما در کنار علم و آمیخته‏ی با این علم چیزهایی را هم دارند که از آنها می‌گریزیم. ما نمی‌خواهیـــم غربــــی بشـــویم؛ ما می‌خواهیم عالم بشویم. علمِ امروزِ دنیایی که عالم محسوب می‌شود، علم خطرناکی برای بشر است… ما می‌خواهیم علم در خدمت انسانیت باشد، در خدمت عدالت باشد، در خدمت صلح و امنیت باشد. ما اینجور علمی می‌خواهیم. اسلام به ما این علم را توصیه می‌کند… اسلام علم را با ایمان، با کتاب و سنت، با تهذیب اخلاقی، با اخلاق و معنویت می‌خواهد…  عالم مسلمان این را می‌خواهد؛ نزدیکی به خدا، معنویت، اخلاص، صفا. و این است که آن وقت این علم، این ذخیره‏ی عظیم، این حربه‏ی بزرگ در خدمت دفاع از انسانیت به کار می‏افتد؛ در خدمت امنیت انسانها، عدالت بین انسانها، صلح و صفای انسانها و جوامع بشری به کار می‏افتد. ما این را می‌خواهیم. این را برای خودتان هدف قرار بدهید… ما دنبال علمی هستیم که ما را به معنویت، به انسانیت، به خدا، به بهشت نزدیک کند.     ۱۲/۶/۸۶

تنظیم نقشه جامع علمی کشور باید با جدیت دنبال شود
    ما باید نقشه‏ ی جامع علمی کشور را تنظیم کنیم. این را من سال گذشته هم به این مجموعه علمی گفتم؛ الان هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد این کار می‌شود، اما باید این کار با جدیت هر چه بیشتر بشود. ما باید بدانیم نقشه‏ی جامـــع علمی کشــور چیست. کدام علم، به چه اندازه، در کجای این نقشه جا دارد… ما در بخشی از رشته‏های علوم انسانی، قرنها جلوتر از دنیا هستیم. خیلی جلوتر از کسانی هستیم که امروز در این رشته در دنیا سرآمد به حساب می‏آیند. چرا اینها را دنبال نکنیم؟ در رشته‏های گوناگون علوم انسانی؛ ادبیات، فلسفه، تاریخ، هنر، ما خیلی سابقه داریم. بعضی از علوم انسانی دیگر هم هست که اگرچه از غرب آمده، اما اگر درست دقت کنیم، خمیرمایه‏ی آن که عبارت از عقلانیت و تجربه‏گرایی است، از تفکر و روح ایرانی – اسلامی است. اروپای خرافاتی نمی‌توانست زیست‏شناسـی و اقتصــاد و مدیریت و روانشناســی و جامعه‏شناسی را به این شکل تنظیم کند. این، سوغات تفکر علم‏گرایی و تجربه‏گرایی شرق و عمدتاً ایران اسلامی بود که رفت در آنجا و به این تحول منتهی شد. به هر حال، در این چیزهایی که عقب هستیم، باید خودمان را جلو ببریم و خودمان ابداع کنیم؛ ترجمه نکنیم. ترجمه‏گرایی زیانهای بسیار بزرگی برای ما دارد.

 بنابراین، نقشه‏ی جامع علمی، چیزِ لازمی است: جایگاه علوم گوناگون، هرکدام؛ مقدار دانشجو، نوع دانشجو، جنس دانشجویان – دختر، پسر- مناطق گوناگون؛ اینها باید روشن بشود؛ ما بدانیم چه‏کار می‌خواهیم بکنیم. این کارها البته شروع شده، لکن باید جدیت بکنید دنبال بشود.    ۱۲/۶/۸۶

برای کاربردی کردن علم و تحقیقات و تبدیل آن به ثروت ملی، برنامه ریزی کنید
   مسئله‏ی کاربردی کردن تحقیقات و اختراعات … جزو چیزهایی است که من رویش تکیه دارم. ما ممکن است یک تحقیقاتی بکنیم، در یک پروژه‏ی تحقیقاتی به جاهای خوبی هم محققِ ما برسد؛ اما این در وضع کشور، در جهت رشد و توسعه‏ی کشور نقشی نداشته باشد؛ یعنی نتواند به ثروت ملی تبدیل شود . ما باید علممان را بتوانیم به ثروت ملی تبدیل کنیم . این، تلاش لازم دارد، برنامه‏ریزی لازم دارد. آن وقت یک نکته‏ای در کنار این هست -که باز در همان نقشه‏ی جامع علمی قرار می‏گیرد – که ما باید زنجیره‏ی علم و فناوری را تکمیل کنیم، که گاهی یک جاهایی از این زنجیره قطع شده است، تا یک خط تولید واقعی درست بشود و علم بتواند از همه‏ی جهات به اهداف خودش برسد.   ۱۲/۶/۸۶

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا