جهت گیری تحقیقاتی و پژوهشی۱۴

جهت گيري تحقيقاتي و پژوهشي14

 تدبیر ش۶۹اهمیت علوم انسانی و پیامدهای انحراف از آن
از من سؤال شد، نظرم در مورد علوم پایه چیست؟ همین‌طور که اشاره کردند، من چندین بار راجع به علوم پایه بحث کرده‌ام. من علوم پایه را خیلی مهم می‌دانم. من یک وقتی گفتم علوم پایه در مقایسه با علوم کاربردی‌ای که ما داریم، مثل یک ذخیره بانکی است در مقابل پولی که شما توی جیبتان می‌گذارید. …  علوم انسانی روح دانش است. حقیقتاً همه دانش‌ها، همه تحرکات برتر در یک جامعه، مثل یک کالبد است که روح آن، علوم انسانی است. علوم انسانی جهت می‌دهد؛ مشخص می‌کند که ما کدام طرف داریم می‌‌رویم؛ دانش ما دنبال چیست. وقتی علوم انسانی منحرف شد و بر پایه‌‌های غلط و جهان‌بینی‌های غلط استوار شد، نتیجه این می‌‌شود که همه تحرکات جامعه به سمت یک گرایش انحرافی پیش می‌رود. امروز دانشی که غرب دارد، شوخی نیست؛ چیز کوچکی نیست. دانش غرب یک پدیده بی‌نظیر تاریخی است؛ اما این دانش در طول سال‌های متمادی در راه استعمار به کار رفته، در راه برده‌داری و بـرده‌گیری بـه کـار رفته، در راه ظلم به کار رفته، در راه بالاکشیدن ثروت ملت‌ها به کار رفته؛ امروز هم که می‌بینید چه کار دارند می‌‌کنند. این بر اثر همان فکر غلط، نگاه غلط، بینش غلط  و جهت‌گیری غلط است که این علم با این عظمت – که خود علم یک چیز شریفی است، یک پدیده عـزیـز و کـریـمـی اسـت – در ایـن جـهـت‌هـا به کار می‌افتد.۶  ۶.   ۹۰/۰۷/۱۳  بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمیضرورت فضاسازی و ایجاد گفتمان‌ برای عملیاتی شدن پیشنهادها
عزیزان! فکر شما و کاری که کردید و راه نوی که پیدا کردید، پیشنهادی که به نظرتان رسیده، تأثیرگذاری‌اش فقط این نیست که این فوراً به دستگاه اجرایی منتقل بشود و فوراً یک ترجمه عملیاتی بشود و اجرایی و عملیاتی شود؛ نه! این تنها تأثیر نیست. یکی از مهم‌ترین تأثیرات همین فکر کردن‌ها این است کـه شما فضاسازی می‌کنید؛ گفتمان‌سـازی می‌کنید. در نتیجه، در یک فضای معتقد بـه یک مبنای فکـری یا عملی، رئیس جمهور هم همان‌جور فکر می‌کند؛ وزیر هم همان‌جور فکر می‌کند؛ مدیرکل هم همان‌جور فکر می‌کند؛ کارکنان هم همه همان‌جور فکر می‌‌کنند؛ این خوب است. شما این کار را انجام می‌دهید. فکر کنید، بگویید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید؛ آن کرسی‌‌های آزاداندیشی را که من صد بار – با کم و زیادش – تأکید کردم، راه بیندازید و اینها را هی آنجا بگویید؛ این می‌‌شود یک فضا. وقتی یک فضای گفتمانی به وجود آمد، همه در آن فضا فکر مـی‌‌کنند؛ همه در آن فضا جهت‌گیری پیـدا مـی‌‌کنند؛ همه در آن فضا کار می‌‌کنند؛ این همان چیزی است که شما می‌خواهید. بنابراین، اگر چنانچه این کاری که شما مثلاً در فلان نشستتان، در فلان مجموعه دانشجویی‌تان کردید، فکری که کردید، ترجمه عملیاتی نشد، به صورت یک قانون یا به صورت یک دستورالعمل اجرایی درنیامد، شما مأیوس نشوید؛ نگویید پس کار ما بی‌فایده بود؛ نه‌خیر. و من به شما عرض بکنم؛ در این پانزده شانزده سال اخیر، همین حرکت علمی‌ای که آغاز شده، همین‌جور آغاز شده؛ همین‌جور امروز علم شده یک ارزش؛ چند سال قبل این‌جوری نبوده. ما همین‌طور روزبه‌روز هی پیش رفتیم.
یک روزی یک چیزهایی گفته می‌شد که به گوش‌ها سنگین می‌آمد. من یک روزی مسئله «تولید علم» را مطرح کردم، بعد دیدم بعضی جا‌ها نشسته‌اند روی کلمه «تولید علم» دارند خدشه می‌‌کنند – حالا یک مناقشه لفظی – که علم قابل تولید نیست! امروز این به صورت یک گفتمان قطعی در آمده؛ شما گلایه‌مندید از اینکه این کار در مقطع خاص خودش پیش نمی‌رود. این خیلی پیشرفت است. بنابراین، بایستی کار کرد؛ و کار کنید؛ فکر کنید؛ حتماً تأثیر دارد.۶  ۶.   ۹۰/۰۷/۱۳  بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی
    تدبیر ش۶۹نقش و اهمیت ایمان و عشق دانشمندان نسبت به هویت و سرنوشت ملت خود
کشور نیاز دارد به دانشمندانی که عاشق کشور و عاشق مردم و عاشق هویت خود و سرنوشت ملت خودشان باشند. بدون این احساس دلبستگی، کار پیش نمی‌رود. آن دانشمندی که دانش برایش ابـزاری اسـت بـرای پـول درآوردن و اینـها،      او نمی‌تواند خیلی بـه سرنوشت کشورش کمک کند. من به شما عرض بکنم؛ در طول زمان – البته همیشه همین‌جور بوده، اما امروز بیشتر است – دنیا یک مصاف بوده است؛ محل درگیری بوده است؛ یک عرصه معارضه و مبارزه انسان‌ها بوده است به خاطر طبیعت انسان‌ها؛ هر کسی که احساس قوّت کرد، پنجه می‌اندازد در آن فرد ضعیف؛ تـرحمی وجـود نـدارد. مگر اینکه مهار و زمـام دیـن و اعتقاد دینی وجـود داشته باشد. سرداران صدر اسلام وارد کشورها که می‌شدند، هرچند آن ملت‌های مغلوب نهایت سخت‌گیری را بـا آنها کـرده بـودنـد، امـا وقتی وارد می‌شدند، بـا اخلاق وارد مـی‌شـدنـد و رفتار دینمدارانـه می‌کردند … این به خاطر مهار دین است. دین که نبود، یک ملت غالب، ملت مغلوب را می‌فشرد؛ دینش را، فرهنگش را، اخلاقش را، حیثیتش را، غرورش را نابود می‌کند، افتخاراتش را محو می‌کند. … خب! یک ملت حالا می‌‌خواهد قدرت خودش را حفظ کند؛ مانع بشود از اینکه به او هجوم بیاورند؛ چه هجوم ظاهری و مادی و نظامی و امنیتی، چه هجوم نرم‌افزاری، هجوم اخلاقی، هجوم فرهنگی، تحقیر فرهنگی – که در دهه‌های اخیر در دنیا باب شده – باید چه‌کار کند؟ باید هم سیاستمدارش، هم دانشمندش از خود فداکاری نشان بدهند. مقصودم این نیست که حالا شما که نخبه هستید، جوانید، بروید خودتان را فدا کنید؛ هیچ چشمداشت مادی نداشته باشید؛ نه! ما این پرتوقعی‌ها را هم نداریم. اما بدون دلبستگی‌های معنوی، یک مجموعه نخبه – چه نخبه سیاسی، چه نخبه علمی – نمی‌توانند کشورشان را حفظ کنند؛ نمی‌توانند به او قدرت بدهند.
در بین سیاستمدارها هم همین‌جور است. اگر سیاستمدار به فکر خودش بود، به فکر راحتی خودش بود، به فکر جیب خودش بود، به فکر شهوترانی خودش بود، نخواست بپردازد به آن همّ و غم اساسی و اصلی که به‌طور طبیعی آسایش خودش را تحت تأثیر قرار می‌دهد، این کشور شکست خواهد خورد؛ … در زمینه علم هم همین‌جور است. اگر دانشمندِ علاقه‌مند به سرنوشت کشور، آماده فداکاری در این راه – فداکاری به حسب خودش – در یک کشوری وجود داشت، آن کشور رشد می‌کند. چیزی که می‌تواند این نیرو را به وجود بیاورد، این پیشرفت را به وجود بیاورد، بهتر از همه چیز، ایمان است. اگر این ایمان بود، کشور پیشرفت می‌کند. پیشرفت‌های علمی‌ای که امروز در کشورمان وجود دارد – که البته حتماً به آنها قانع نیستیم – ارزش و قیمت ذاتی‌اش از پیشرفت‌های متعارف علمی در دنیا به‌مراتب بیشتر است؛ چرا؟ چون ما از تبادل علمی، از استفاده علمی، از کمک علمی دیگران محروم بودیم. ما زیر فشار بودیم، درها به روی ما بسته بود؛ در عین حال شخصیت‌های برجسته‌ای پیدا شدند، «شهید شهریاری»ای پیدا شـد – کـه البته ده‌هـا نفر مثل او در بین ما بودند و الحمدلله هستند- ده‌ها و صدها نفر در رشته‌های مختلف پیدا شدند که اینها کارهای برجسته‌ای کـردند؛ هیچ استفـاده‌ای هم از دانشگاه‌ها           و پژوهشگاه‌های غرب و از اساتید غربی نکردند. البته از دستاوردهای غرب حتماً استفاده کردند؛ باید هم بکنیم.۶ ۶.   ۹۰/۰۷/۱۳  بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی
 ضرورت تلاش و همت خالصانه در جهت پیشرفت
یکی از دوستان حرف درستی زدند؛ گفتند: بیگانه‌گریزی و بیگانه‌ستیزی، ما را به جایی نمی‌رساند. بله! همین‌جور است؛ منتها توجه داشته بـاشیم؛ اینکه مـا گـاهـی مـی‌‌گوییم بیگانـه‌ستیزی یا بیگانه‌گریزی، معنایش این نیست که ما از دانش و دستاورد او خودمان را محروم کنیم؛ ابداً! من بارها گفته‌ام: ما کاملاً حاضریم شاگردی کنیم، برای اینکه یاد بگیریم؛ منتها همیشه نباید شاگرد بمانیم؛ نکته این است. ملت ما می‌تواند به جایی برسد که دیگران بیایند شاگردی او را بکنند. من آن قله را در نظر دارم؛ باید به آن سمت پیش برویم. بنابراین بـرای مجموعه علمی تلاش و همت مخلصانـه   و خالصانه لازم است تا بتوانند کار کنند. الحمدللَّه شما این ظرفیت را دارید، این استعداد را دارید؛ خـدا را شـکـر. شـمـا مـی‌تـوانیـد عـزت ایـن ملت را برگردانید.
عزیزان من! بیش از ده‌ها سال، عزت ملت ما، غرور ملت ما، افتخار ملت ما پایمال شد. انقلاب، ما را به خود آورد و متوجه به خودمان کرد. کشور ما با این سابقه تاریخی، با این سابقه علمی، با این ذخایر عظیم علمی و فکری که ما داشتیم، با آن بـزرگان علمـی‌ای کـه کشور ما در دوران جهالت و غفلت دنیا اینها را تربیت کرده – «ابن‌سینا»ها، «محمدبن‌زکریا»ها، «فارابـی»ها، «خواجه نصیر»ها و چه و چه، اینها مال دوران جهالت بشریت است؛ مال قرون وسطی است که هیچ خبری از دانش، هیچ فروغی از دانش در دنیا نبود – این کشوری که یک چنین ظرفیتی و یک چنین استعدادی دارد، کارش به جایی برسد که برای اوّلیات زندگی خودمان هم باید چشم به دست دیگران داشته باشیم. … انقلاب اینها را از بین برد؛ ما به خود آمدیم. خوشبختانه کارهای خوبی انجام گرفته، ظرفیت‌های خوبی آشکار شده؛ ما پیشرفت کردیم و ان‌شاءاللَّه پیشرفت خواهیم کرد.۶  ۶.   ۹۰/۰۷/۱۳  بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمیلزوم تحقق ارتباط صنعت و دانشگاه برای تأمین نیاز جامعه و بازار کار
مسئله ارتباط صنعت و دانشگاه … یک مسئله قدیمی است. البته پانزده شانزده سال پیش … این مسئله مطرح و دنبال شد و بالاخره به صورت یک فکر رایج درآمده که همه مایلند. خب! ما این کار را چگونه تحقق ببخشیم؟ صنایع مـا اگر بخواهند از رقابت‌های بازار عقب نمانند، به پیشرفت علمی و نوآوری احتیاج دارند. ایـن نـوآوری، زمینه‌اش در دانشگاه‌های ما، پژوهشکده‌های ما، پژوهشگاه‌های ما کاملاً فراهم است. این پژوهشگاه‌هایی که چند بار توصیه شد که در کنار دانشگاه‌ها و وابسته به دانشگاه‌ها به وجود بیاید، می‌تواند یک بخشی را در اختیار صنایع بگذارد که آنها در این پژوهشگاه‌ها شرکت کنند و از ناحیه آنها نیازهای خودشان را برطرف کنند. این کاری است که هماهنگی‌اش در همین بخش دولتی میسر است. باید بنشینند برای این کار برنامه‌ریزی کنند؛ هم برای صنعت خوب است، هم برای دانشگاه خوب است. دانشگاه وقتی ناظر به نیاز جامعه و نیاز بازار و بازار کار بود، طبعاً جهت خودش را پیدا می‌کند؛ شور و نشاط بیشتری هم پیدا می‌کند؛ البته برای دانشگاه‌ها درآمدزا هم هست. صنعت هم وقتی متکی بود به نگاه نو و فکر نو و تولید علم و فناوری – که این در دانشگاه‌ها تحقق پیدا می‌کند – طبعاً پیشرفت پیدا می‌کند. ما به این نیازمندیم؛ این هم بایستی حتماً انجام بگیرد.۶ ۶.   ۹۰/۰۷/۱۳  بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمیمقالات علمی باید بر طبق نیاز کشور نوشته بشود
خوشبختانه مقالات، از لحاظ کمّی و در مواردی از لحاظ کیفی، پیشرفت خیلی خوبی داشته؛ منتها یک نکته مهمی وجود دارد که من چند بار تا حالا مطرح کردم … و آن این است که تولید مقاله هدف نیست. اولاً کیفیت مقاله مهم است. از این مهم‌تر، جهت مقاله است؛ این مقاله را برای چه می‌نویسیم؟ این افزایش تعداد مقالات باید خودش را در بازار کار ما و تولید ما و زندگی واقعی ما نشان بدهد. مقاله باید بر طبق نیاز کشور نوشته بشود؛ این خیلی مهم است. بنابراین هم مسئله کیفیت مقاله‌هاست که مهم است، هم اینکه مقاله باید برای رفع یک نیازی در کشور تهیه بشود. اگر این شد، حالا گیرم یکی هم یک مقاله‌ای نوشت و به دیگری فروخت. گفت: «تو بدم؛ هر جور می‌خواهی، بدم». حالا ما آن‌جوری نگوییم. مقاله اگر به نفع کشور است، بـه نفع یک جهتی است، به هر شکلی باشد، خوب است؛ اما صرف اینکه یک مقاله‌ای نوشته بشود، این هدف نیست. رشد میزان مقاله، هدف نیست؛ در صنایع و در بازار باید خودش را نشان بدهد.۶   ۶.   ۹۰/۰۷/۱۳  بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمیضرورت همراه بودن سرمایه‌گذاری‌ علمی با ارتقای مدیریت
این سرمایه‌گذاری‌ها[سرمایه‌گذاری‌های‌ علمی] باید با ارتقای مدیریت هم همراه باشد؛ من این را بخصوص به مسئولین محترم دولتی تأکید می‌‌کنم. اگر ما منابع مالی را افزایش هم بدهیم، توزیع هم بکنیم، سرریز هم بکنیم، پخش هم بکنیم، اما ارتقای مدیریت در این بخش وجود نداشته باشد، منابـع مـالـی هـدر خـواهد رفت. در دانشگاه‌ها، در مجموعه علمی کشور، در همین بخش معاونت علمی رئیس جمهور، ارتقای مدیریت لازم است. این مراکز دولتی‌ای که با مسئله علم و دانشگاه ارتباط پیدا می‌کند، حتماً باید ارتقاء مدیریتی پیدا کند و البته سرمایه‌گذاری هم بکند.۶۶.   ۹۰/۰۷/۱۳  بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا