به دلیل علاقه زیادی که به همسرم داشتم مجبور شدم به او دروغ بگویم
همنوز که هنوز است دروغ می گوید و وعده می دهد که تا چند ماه دیگر درست می شود.ولی می دانم که دروغ می گوید
با دروغ و دغل و وعده های دروغین مرا فریب داد، دیگر طاقت ادامه زندگی ندارم …
این ها تنها معدود عبارات و صحبت هایی است که در دادگاه های خانوادگی در بیان علت طلاق از سوی زوجین گفته می شود … عبارات و صحبت هایی که وجه اشتراک اصلی در تمام آن ها چیزی نبود جز دروغ و دروغگویی …
سخنی که تیشه ای شده است برای ریشه های زندگی در روابط زن و شوهرهایی یا ابتدای زندگیشان است و ابتدای راه با آن مواجه شده اند و یا سالیان سال است بنا به عللی خود را به ندیدن و نفهمیدن زده اند و اکنون کاسه صبرشان لبریز شده و یا تازه با این معضل مواجه شده اند.
هیچچیز بدتر از این نیست که نتوان به نزدیکترین فرد در زندگی یعنی همسر، اطمینان کرد. مسلما زندگی کردن با یک همسر دروغگو اصلا خوشایند نیست.
در مسیر زندگی های امروزی همسران زیادی هستند که وقتی همسرشان به آنها دروغ میگوید احساس میکنند که دیگر در ذهنشان احترامی برای او قائل نیستند … اما به واقع چه می شود که ما انسان ها از مسیر صداقت و درستی راه را به سوی دروغ گویی منحرف می کنیم؟ ریشه این رفتارهایمان کجا است؟
ریشه دروغ گویی ها کجای زندگی است؟
یکی از علت هایی که برای دروغ گفتن آن هم در محوریت خانه و خانواده را می توان رفتارهای طرف مقابل در مواجه با موضوعات و مسائل مختلف دانست.
ممکن است برای مرد یا زنی چندین بار اتفاق افتاده که با گفتن حقیقت امر مورد مؤاخذه طرف مقابلش قرار گرفته و همین امر باعث شده که همسران در برابر همدیگر از مسیر صداقت منحرف شوند.
اگر در این مسیر طرفین متشرع و یا حداقل اخلاق مدار باشند، شروع می کنند به توجیه تراشی و استفاده از عباراتی چون “دروغ مصلحتی و امثال این ها” و اگر هم برایشان مهم نباشد که به راحتی بدون هیچ عذاب وجدانی دروغ های شیرین و شاخ داری می گویند که بیا و ببین!!
دروغی منفعت آمیز یا مصلحت آمیز؟!
یکی از مهم ترین آداب برای داشتن یک زندگی سالم و توأم با آرامش، توجه به اخلاقیات است که بهترین مکان برای عملی کردن این اخلاقیات، محیط خانواده می باشد.
اهمیت توجه به اخلاقیات آن هم در مسیر عملی آن به حدی است که در حدیثی امام صادق (علیه السلام) یکی از مهم ترین معیارها برای دینداری مردم را توجه داشتن به یکی از مصادیق اخلاق عملی می دانند چنانچه در بیانی فرمودند: «لَا تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ نگاه نکنید که شخصی رکوع و سجود طولانی دارد، وَلکِنِ انظُروا إِلى صِدقِ حَدیثِه وَأَداءِ امانَته؛ بلکه به صدق حدیث و ادای امانت او نگاه کنید» ۱ و صداقت به این معناست که گفتار، کردار و زبان با قلب ما سازگار باشد و بهترین مکان برای تمرین صداقت، هم محیط خانواده است.
حدیث های ساختگی درست نکنیم!
در این میان عده ای از روایاتی که هیچ سندیتی برای آن ها بیان نشده استفاده می کنند و اذعان دارند که “مرد می تواند به همسرش دروغ بگوید”
عرض می کنیم که فقهاء بزرگ شیعه دروغ گفتن به همسر را جایز نمی دانند۲ ، و دروغ مصلحتی را تنها و تنها در شرایط حفظ جان و اصلاح ذات بین جایز شمرده اند… پس خواهش می کنیم منافع خود و دروغ های منفعت ساز را به پای دین و سخن اهلبیت و دروغ مصلحتی نگذاریم که به واقع صدمات غیر قابل جبرانی را در پی خواهد داشت.
پی نوشت ها:
۱- اصول کافی جلد دوم.
۲- و کیف کان الأحوط لو لم یکن الأقوى عدم جوازه، نک: المکاسب المحرمه (للإمام الخمینی)، ج۲، ص۱۴۰؛ طباطبائى حکیم، سید محسن، منهاج الصالحین (المحشى للحکیم)، ج۲، ص ۱۵، دار التعارف للمطبوعات،بیروت،۱۴۱۰؛ خویى، سید ابو القاسم موسوى، منهاج الصالحین (للخوئی)، ج۲، ص ۱۰.