حرکت آفرینش به سوی مبدأ دلیلی است بر باطل نبودن آن

حرکت آفرینش به سوی مبدأ دلیلی است بر باطل نبودن آن

آیاتی در قرآن کریم داریم که دلالت دارند بر عدم بطلان عالم ، مثل آیه: «وَ مَا خَلَقْنَا السمَآءَ وَ الاْرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا باطِلاً ذَ’لِکَ ظَن الذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلذِینَ کَفَرُوا مِنَ النارِ؛ و ما آسمان و زمین و آنچه را که در بین آنهاست باطل و گزاف خلق ننمودیم ؛ این پندار کسانی است که کفر می ورزند. پس وای بر کسانی که کفر میورزند از آتش دوزخ» (ص/۲۷).
و مثل : «إِن فِی خَلْقِ السمَـ’وَ ‘ تِ وَ الاْرْضِ وَاخْتِلَـ’فِ إلَیلِ وَ النهَارِ لاَ یَـ’تٍ لاِولِی الاْلْبَـ’بِ * الذِینَ یَذْکُرُونَ اللَهَ قِیَـ’مًا وَ قُعُودًا وَ عَلَی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکرُونَ فِی خَلْقِ السمَـ’وَ ‘ تِ وَ الاْرْضِ رَبنَا مَا خَلَقْتَ هَـ’ذَا بَـ’طِلاً سُبْحَـ’نَکَ فَقِنَا عَذَابَ النارِ؛ حقاً که در آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف شب و روز، نشانه ها و علاماتی است برای خردمندان ؛ آن کسانی که در حال ایستاده و نشسته ذکر خدا میکنند و آنگاه که بر پهلویشان می آرامند ذکر خدا میکنند، و در خلقت آسمان ها و زمین تفکر می نمایند که : ای پروردگار ما! تو این دستگاه عظیم را بیهوده و باطل نیافریده ای ! تو پاک و منزه هستی از آنکه بیهوده بیافرینی ! پس ما را از عذاب آتش محفوظ و مصون بدار!» (آل عمران/۱۹۱-۱۹۰).
و مثل آیه: «وَ مَا خَلَقْنَا السمَآءَ وَ الاْرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا لَـ’عِبِینَ * لَوْ أَرَدْنَا´ أَن نَتخِذَ لَهْوًا لاَتـخَذْنَـ’هُ مِن لَدُنآ إِن کُنا فَـ’عِلِینَ * بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَق عَلَی الْبَـ’طِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَیْلُ مِما تَصِفُونَ؛ و ما در خلقت آسمان و زمین و آنچه که در بین آنهاست ، بازیگر نبوده ایم (به بازیچه نیافریده ایم ). اگر می خواستیم جهان هستی را بازیچه گرفته و کار بیهوده و عبثی کرده باشیم ، میکردیم (و هیچکس را بر ما حق اعتراضی نبود؛ ولیکن آنچه آفریده ایم عین مصلحت و حکمت است ). و ما علاوه بر اینکه کار باطل نمی کنیم ، همیشه حق را بر باطل می زنیم و غلبه میدهیم بطوریکه باطل را نابود و نیست میگرداند، پس باطل از بین میرود؛ و وای بر شما که خداوند را به کار باطل و بازیچه توصیف میکنید» (انبیاء/۱۶تا۱۸).
و از همه این آیات روشن تر و واضح تر آیه: «أَنزَلَ مِنَ السمَآءِ مَآءً فَسَالَتْ أَوْدِیَهُ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَ مِما یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النارِ ابْتِغَآءَ حِلْیَهٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ و کَذَ ‘ لِکَ یَضْرِبُ اللَهُ الْحَق وَ الْبَـ’طِلَ فَأَما الزبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَآءً وَ أَما مَا یَنفَعُ الناسَ فَیَمْکُثُ فِی الاْرْضِ کَذَ ‘ لِکَ یَضْرِبُ اللَهُ الاْمْثَالَ؛ خداوند آب را از آسمان فرو فرستاد، پس جاری شد و هر وادی و محلی به اندازه گنجایش خویش از آن بر گرفت . و در اثر جریان سیل بر روی آن کفی بالا آمد و روی آب را بپوشانید. و از آنچه را که مردم در آتش بر آن می دمند و آتش را بر آن مشتعل میکنند تا زینتی یا متاعی برای خود بسازند نیز یک چنین کفی بر روی آن پدیدار می شود؛ این طور خداوند حق را و باطل را به هم میزند و در هم می آمیزد، پس آن کف به بیهودگی از بین میرود و نیست و نابود میشود؛ ولی آنچه برای مردم مفید است و به آنها منفعت میرساند، در روی زمین باقی می ماند؛ و این طور خداوند مثل هائی میزند» (رعد/۱۷).
یعنی باطل صورتی از باطل دارد و دوام ندارد؛ بلکه مسیر بر حق است و در باطن هر باطلی حقی است که پایدار است . و این مَثَل ها را خداوند میزند تا شما از جریان گذشت زمان و تغییرات عالم و مصائب و شدائد پی به حقی برید که پیوسته توأم با آن جریانات بوده و از آنها انفکاک ندارد؛ پس عالم حرکتش بسوی حق است .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید