حقایق در قالب تمثیل

بیان حقایق جهان روحی در قالب تمثیل و حقیقت چگونگی حیات در عالم پس از مرگ و ………..
از آنجایی که بیان مسائل به شکل حقیقی در گذشته به دلیل سطح درک جامعه امکان پذیر نبوده بیان حقایق در قالب تمثیل شکل می گرفته و این امر در طول زمان باعث گردید بخشی از خرافات در قالب حقیقت در ساختار عقیدتی جامعه وارد شود به عنوان مثال در خصوص جسم ثانویه از آنجایی که قادر به توصیف حقیقت وجودی آن نبودند مثال هایی در مورد شکل گیری مجدد اندام فیزیکی به امر خداوند در حیات پس از مرگ آورده اند در صورتیکه جسم فیزیکی انسان پس از گذراندن دورۀ حیاتی مشخص و جدا شدن روح از آن در طبیعت تجزیه شده و قابل بازیافت نمی باشد و یا در مورد حیات پس از مرگ و جهان های روحی به دلیل عدم درک واقعیت روح در قالب جسم اثیری ( جسم ثانویه ) که کاملاً شبیه به همین جسم مادی می باشد و چگونگی انتقال و نحوۀ حیات در دوره های متفاوت ، عالم پس از مرگ را یک دورۀ انتظار در قبر به حالت خواب برای رسیدن زمان حسابرسی و به نوعی پایان حیات و برپایی قیامت دانسته و پس از آن را نیز به دلیل عدم آگاهی زمان پاداش و جزا در بهشت و جهنم می دانند یعنی نوعی حیات کسل کننده و بی انگیزه را برای پایان سرنوشت این خلقت عظیم قائل گردیده و حال اینکه انسان برای حضور در این جهان مادی و حضور فیزیکی خود جهت انطباق با شرایط جوی موجود نیاز به این قالب مادی داشته است همانند زمانی که انسان در فضا به کرۀ ماه می رود و در خارج از جو زمین قرار می گیرد نیاز به پوششی دارد که منطبق با شرایط جوی موجود در کرۀ ماه باشد و زمانی که از آن محیط خارج می شود لباس مخصوص آنجا را نیز در می آورد و انسان زمانی که این جهان را ترک می کند جسم مادی خود را به همین منظور رها کرده و با جسم ثانویه ( اثیری ) که منطبق با شرایط جهان روحی می باشد وارد جهان پس از مرگ می شود و در جهان روحی همانند همین حیات شناخته شده که یک حقیقت وجودی است انواع حیات در جریان است و البته از نوع مترقی و اگر اینچنین تصور شود که در جهان روحی یک حیات از نوع نیک و پاک در جریان است تصور باطل و غلطی است زیرا در جهان روحی که متشکل از سطوح بسیاری است طبقات بسیاری نیز وجود دارد که در آنها شهرهای متعددی است که بعضی از این شهر ها محل سکونت ارواح شریر است و از نظر ساختاری نیز با دیگر شهرها بسیار تفاوت دارد و همچنین شهرهایی که ساختار بسیار زیبا و رؤیایی دارد که محل زندگی ارواح پاک است و اولین طبقه از سومین جهان روحی می باشد . از آنجایی که ساخت شهرها و اماکن و مناظر آن به دست ارواح بر اساس تفکر و قدرت عقل در غلبه بر مادۀ اثیری می باشد طبیعی است که شکل و ظاهر شهرها به میزان تفاوت در عملکرد و افکار ارواح با یکدیگر متفاوت باشد و در جهان ارواح نیز همانند زمین خوبی و بدی وجود دارد و آن جهانی نیست که ارواح در آنجا همه خوب و پاک شوند و تا رسیدن به آن مرحله حیات ها و جهان های بسیاری وجود دارد که باید طی شود اما جهان روحی جهانی است که ارواح در آن حیاتی مترقی تر داشته و به خالق خود نزدیکتر شده و وجود او را بیش از پیش احساس می کنند .