بسیار میبینیم که نویسندگان در داستانسراییهای خود برای ارسال یک پیام از مطالبی خیالی و زاییده ذهن، بهره میجویند.
در طرف مقابل، مخاطبان این داستانها با آنکه پیامهای نویسنده را به خوبی دریافت میکنند، اما به این موضوع نیز توجه دارند که تمام آنچه در داستان آمده، خبری از یک واقعیت عینی نیست تا بتوان با برچسبهای «راست» و «دروغ» به ارزیابی آنها پرداخت.
نظر بیشتر فقها در مورد چنین نگارش هایی آن است که اصل چنین داستانسراییها ایرادی ندارد، اما به شرط آنکه از قرائن و نشانههای موجود در نوشتار، غیر واقعی و خیالی بودن آنها فهمیده شده و نیز مطالبی که به دین نسبت داده میشود، با آموزههای دینی ناهمخوان نبوده و از تعابیر غیر مناسب با شئونات دینی نیز در نوشتار، خودداری شود.
مقصود از وهن دین و یا مذهب چیست؟
۱. لازم به ذکر است که «وهن دین» و یا «وهن مذهب» یک قاعدهی فقهی نیست تا تحت عنوان قواعد فقهیه از آن بحث شود.
۲. وهن در لغت؛ به معنای تضعیف و سست نمودن کسی یا چیزی است. و در اصطلاح فقهی؛ وهن دین و یا مذهب به معنای سبک جلوه دادن دین و مذهب در انظار عمومی دیگر ادیان و یا مذاهب است.
۳. در واقع؛ عنوان وهن دین یا مذهب، یک عنوان ثانوی است؛ و فقها پیرامون برخی از احکام به وهن دین و یا مذهب استناد میکنند و میگویند: هر کارى که باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و باید از آن اجتناب شود.
۴. بنابراین، اگر عمل مستحبی یک مسلمان باعث بدبینی جامعه و مردم دیگر ادیان نسبت به دین و یا مذهب شود، این کار را باید ترک کرد؛ زیرا از باب قاعدهی اهم و مهم، خدشهدار نشدن و تضعیف نشدن دین و مذهب مهمتر از انجام یک عمل مباح و یا مستحب است؛ مانند قمه زدن در عزای امام حسین علیه الاسلام – صرف نظر از اضرار به نفس- حتی اگر آن را عمل مباح و یا مستحبی بدانیم، یکى از آسیبهاى آن در حال حاضر، وهن دین و مذهب است. امروزه، این عمل، باعث نوعى دلزدگى نسبت به دین اسلام و مذهب شیعه شده و سبب میشود شیعه در میان مذاهب اسلامى متّهم به غلوّ شود. و به جای این که موجب علاقهی مردم به امام حسین علیه الاسلام و قیام عاشورا شود، در چشم جهانیان موجب وهن مذهب شیعه میشود. پس، اجتناب از آن مهمتر از انجام آن است.
حکم نوشتن قصههای خیالی، با هدف تبلیغ و عبرتگیری چیست؟ البته در این قصهها افعالی را به خداوند نسبت میدهد مانند این که گفته میشود: خدا خواست که فلان کار نشود یا فلان شخص حمایت شود یا نشود. چرا که مثلاً شخص صالحی است یا توکل بر خدا کرده است یا میگوییم خداوند فلان شخص یا گروه اشرار را هلاک کرد؟
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
اگر مشتمل بر انتساب به خدا به قصد حکایت باشد و قرینهای بر غیر واقعی بودن نیاورد، جایز نیست و همچنین است اگر با توجه به نوع داستان سرایی مفسدهای مثل تضعیف اعتقادات بر آن مترتب شود.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
اگر قصه را طوری بنویسد که خداوند مثلاً این کار خوب را دوست دارد و یا خداوند این شخص را که کار خوبی انجام داده یا میدهد را دوست دارد، اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که قرینه وجود داشته باشد که جنبه خیالی دارد و تعبیرات زننده نباشد، مانعی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در فرض سؤال؛ اشکال دارد.
حکم نگارش داستانهای مذهبی با شخصیتها و حوادث خیالی!
- مرداد ۲۸, ۱۳۹۵
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 140 نفر
- برچسب ها : آموزش و یادگیری, احکام, داستانهای مذهبی, شخصیتهاي خیالی, وهن دین