مرد فروشنده، جعبههای رنگارنگ کوچک و بزرگی را که حاوی خریدهای زن و مرد بود، به کارگرش میدهد تا آنها را بدقت در خودروی شیک و آخرین مدلشان جا بدهد و بعد با چربزبانی خاص خودش رو به زن میگوید: «مبارک باشد. یک میلیون و سیصد هزار تومان. البته اصلا قابلتان را ندارد.» زن در حالی که چکپولهای سبزرنگ را میشمارد، صدای فروشنده را میشنود که رو به مرد جوان میگوید: «واقعا مادر دست و دلبازی دارید، قدرشان را بدانید»!
مرد جوان که دیگر مدتهاست دیدن نگاههای متعجب و پچپچهای درگوشی برایش عادی شده، ترجیح میدهد به روی خودش نیاورد و سکوت کند مثل همیشه؛ اما باز هم این زن است که بلافاصله با گفتن اینکه: «ایشان همسرم هستند نه پسرم»، فروشنده را از اشتباه درمیآورد. برای لحظاتی سکوت بر فضا حاکم میشود. فروشنده در حالی که بسختی تعجب خود را پشت لبخند تصنعیاش مخفی کرده و نمیداند چطور باید سر و ته قضیه را هم بیاورد، میگوید: «حالا چه فرقی میکند. مهم این است که آدم در ازدواج شانس بیاورد»!
زن و مرد مغازه را ترک میکنند. فروشنده همچنان با نگاهی متعجب بدرقهشان میکند و آنها در حالی دور میشوند که ذهن هر کدامشان پر از هزاران اگر و شاید ریز و درشت است که همگی در نهایت به این پرسش میرسد: «آیا ما واقعا خوشبختیم؟»
در چند سال اخیر، روند همسریابی و ازدواج جوانان، تغییرات قابل توجهی داشته است که بالاتر بودن سن زوجه نسبت به زوج در ازدواج یکی از این موارد است؛ طوری که در حال حاضر تعداد ازدواجهایی که سن زوجه، ۱۰سال تا ۲۰سال بیشتر از زوج است، در ۳ماهه اول سال ۸۶ ، ۱۰۵۹ مورد بوده که این رقم در مدت مشابه سال ۸۷ به ۱۰۴۹ مورد رسیده است. آخرین آمار رسمی سازمان ثبت احوال از افزایش ازدواج دختران با پسرانی که چندین سال از آنها کوچکترند، حکایت میکند. در ۰۸/۲ درصد ازدواجهای ثبت شده در ۳ماهه اول سال ۸۶، سن زوجه ۲ سال بیشتر از زوج بوده که این رقم در ۳ ماهه اول سال جاری به ۱۷/۲ درصد رسیده است. این در حالی است که درصد طلاق همین گروه سنی در ۳ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته ۱۷/۰ درصد افزایش داشته است.
در ۳ ماهه اول سال ۱۳۸۶ حدود ۱۳هزار و۲۸۶ مورد ازدواج در کشور ثبت شد که سن زوجه بیش از ۲۰ سال بیشتر از زوج بوده که این نوع ازدواج در مدت مشابه سال ۸۷ به ۲۰۸ مورد معادل ۵۷/۵۷ درصد افزایش یافته است که البته افزایش تعداد ازدواجهایی که سن زوج ۲۰ سال بیشتر از زوجه هست نیز در حال افزایش است؛ طوری که در بهار سال ۸۶ حدود ۲۹۴۳فقره ازدواج از این دست در کشور ثبت شده که این رقم در ۳ ماهه اول سال ۸۷ به ۳۰۱۹ مورد افزایش یافته است. همچنین تعداد طلاق در زنانی که ۲۰ سال از همسران خود بزرگ بودهاند، در ۳ ماهه اول سال ۸۷ حدود ۴۷ مورد بوده؛ در حالی که این رقم در مدت مشابه سال ۸۶ تنها ۳۵ مورد بوده است.””عروسهایی مسنتر از داماد””
تفاوتهای زندگیهای دیروزی و امروزی و شرایط مادی، اجتماعی و روحی و روانی مردمی که در این دورهها زندگی میکنند، سنتهای حاکم بر مقوله ازدواج در هریک از این دورهها را تحت تاثیر قرار میدهد که ازدواج دختران با پسران کمسن و سالتر از خودشان یا به عبارت دیگر ازدواج پسران با دخترانی بزرگتر از خودشان از جمله این پدیدههای نوظهور در جامعه است که اگرچه هنوز عمومیت پیدا نکرده؛ اما آمارهای به دست آمده از مراجع قانونی همچون سازمان ثبت احوال، گویای این واقعیت است که طی سالهای اخیر چنین ازدواجهایی هرچند با حرکتی آرام؛ اما از روند روبه رشدی در جامعه برخوردار بوده است. امروز کم نیستند دخترانی که در جوانی، تب رفتن به دانشگاه و مستقل شدن در آنها داغ بوده و احساس میکردند ازدواج، مانعی بر سر راه پیشرفتشان است، در نتیجه پیشنهادهای ازدواج را رد کرده یا جواب منفی میدادند؛ اما اکنون به سنی رسیدهاند که تنهایی آزارشان میدهد و مردان کمتری خواهان ازدواج با آنها هستند، درنتیجه این دختران حاضرند برای خلاص شدن از حرف و حدیثهای اطرافیان و نگاه جامعه، با پسرانی کوچکتر از خودشان ازدواج کنند.””وقتی پول حرف اول را میزند””
گفتگو با برخی از زوجهایی که به این شیوه با یکدیگر ازدواج کردهاند، گویای این است که شرایط مناسب مالی و برخورداری از رفاه اقتصادی دختران یا زنان مطلقه، یکی از مهمترین دلایلی است که پسران را ترغیب به ازدواج با چنین دخترانی میکند و در واقع موجب میشود با وجودی که شرایط سنی چنین مردانی، این امکان را به آنها میدهد تا با دخترانی به مراتب کمسن و سالتر از خودشان نیز ازدواج کنند؛ اما عدم برخورداری از شرایط مالی و شغلی مناسب در پسران موجب میشود که بهرغم تمام مشکلات و نگرش منفی خانواده و جامعه به چنین ازدواجهایی تن دهند، اگرچه نمیتوان با قاطعیت گفت که عشق و علاقه در چنین ازدواجهایی جایگاهی ندارد یا هیچگاه عشق و علاقه نمیتواند دلیل اصلی چنین پیوندهایی باشد؛ اما نباید تاثیر برخورداری از شرایط و امکانات مناسب مالی و اقتصادی در ازدواج پسران با دخترانی بزرگتر از خودشان را نادیده گرفت.
دقیقا به همین دلیل است که رفاه بالای مالی، پسران جوان را به سمت زنان مسنتر از خود میکشاند. زنانی که با مردان کوچکتر از خود ازدواج میکنند، در حقیقت نهتنها نقش همسر بلکه نقش یک مادر را برای همسر جوان خود ایفا میکنند و شوهران خود را مانند یک فرزند حمایت و تروخشک میکنند؛ تنها به این قیمت که در مقابل از حمایت روحی و روانی این مردان به عنوان یک همسر برخوردار شوند؛ این در حالی است که به دلیل سابقه فرهنگی و کلیشههای سنتی در مورد این نوع ازدواجها، گاهی زنان مجبور به تحمل فشارها، مشکلات ریز و درشت، حرف و حدیثها و گوشه و کنایههای اطرافیان و دوستان شده و به دلیل نوع ازدواجشان مورد اتهام و حتی تمسخر قرار میگیرند. البته پسران نیز به عنوان روی دیگر سکه این نوع ازدواجها، طی سالهای آینده، مشکلات کوچک و بزرگ این نوع ازدواجها را در کنار همسران خود تجربه میکنند.””طرد شدن از خانواده””
هرچند در چنین ازدواجهایی، پسران به عنوان یک طرف این رابطه به این پیوند زناشویی با هر هدف و بهانهای رضایت دارند؛ اما در این میان بسیاری از خانوادهها با این شیوه همسرگزینی فرزندانشان مخالفت کرده و در اکثر موارد این مخالفتها تا جایی پیش میرود که پسرشان را از خانواده طرد میکنند و این قطع چندساله روابط در نتیجه شکافی عمیق میان خانوادهها به وجود میآورد. اگرچه نباید و نمیتوان از برخی عواقب و پیامدهای چنین ازدواجهایی غافل شد، از جمله در سالهایی نهچندان دورتر از آغاز زندگی مشترک این زوجین وقتی مرد جوان در آستانه سی و چند سالگی، خود را در مقابل همسری که بیش از ۱۰ سال از او بزرگتر است، میبیند، سرخوردگی شاید کمترین حس ناخوشایندی باشد که سراغ این دسته از مردان میآید. وقتی در جمع دوستان و همکاران یا حتی هنگامی که در خیابان کنار همسرشان قدم میزنند، همه فکر میکنند که این زن مادرش است، نه همسرش!
البته ازدواج پسران با زنان بزرگتر از خود، جامعه را در برابر بحران جدیدی قرار خواهد داد و آن محدود شدن فرصت ازدواج برای دخترانی است که در سن ازدواج قرار دارند.
“”آنقدرها هم بد نیست””
دکتر سیدهادی معتمدی، پژوهشگر مسائل اجتماعی و مدرس دانشگاه در گفتگو با «جامجم» شیوع پدیده ازدواج دختران با پسران کوچکتر از خود یا به عبارت دیگر، ازدواج مردانی با دختران سن بالا در جامعه را به حدی نمیداند که موجب نگرانی متولیان بحث ازدواج و ایجاد احساس خطر در این زمینه شود؛ چراکه جامعه را همانند موجودی زنده و پویا میداند که با قابلیت درک صحیح خلا‡های موجود میتواند خود را با شرایط خاص تطبیق دهد و چه بسا در شرایط امروز که برخی دختران به هر دلیل امکان پیدا کردن زوج مناسب خود را نداشتهاند، پذیرش این امر از سوی جامعه مردان که به ازدواج با دخترانی بزرگتر از خودشان تن دهند، برای جلوگیری از افزایش آمار دختران مجرد در سنین بالا بد نیست؛ اما به شرطی که بدرستی مدیریت شود.
شرایط مناسب مالی دختران یکی از مهمترین دلایلی است که پسران را ترغیب به ازدواج با چنین دخترانی میکند
معتمدی در پاسخ به این پرسش که تا چه حد میتوان به دوام و پایداری چنین ازدواجهایی امیدوار بود، میگوید: اگرچه ممکن است در ساختار ذهنی ما، چنین ازدواجهایی، کاری خطا به نظر برسد و تصور عموم بر این باشد که احتمال عدم تفاهم و سازگاری و بروز اختلافات شدید خانوادگی طی چند سال آغازین زندگی مشترک بوضوح خود را نشان خواهد داد؛ اما واقعیت این است که نمیتوان در این زمینه نظر قطعی صادر کرد؛ چراکه این امر پدیدهای جدید است و هنوز به حدی در جامعه جا نیفتاده که بحرانساز شود.
از سوی دیگر، آمار زوجینی که با چنین شرایطی ازدواج کردهاند و به هر دلیل به مراکز مشاوره مراجعه میکنند بسیار کم است، بنابراین برای اینکه بدانیم چنین ازدواجهایی آیا از دوام لازم برخوردار است، باید زمان بیشتری سپری شود تا بتوان بررسی و مطالعات میدانی دقیقی در این زمینه انجام داد.
معتمدی با اشاره به این مساله که بررسیهای آماری نشان میدهد، با این که تعداد پسران بیشتر از دختران است؛ اما تعداد دختران آماده ازدواج ۵/۱ میلیون بیشتر از پسرها هستند، تاکید میکند: با در نظر گرفتن چنین شرایطی، نمیتوان از نقش مسائل اقتصادی و مادی از یکسو و بیکاری و معضل اشتغال که برای پسران بیشتر خودنمایی میکند و همین مساله، زمینهای برای افزایش تمایل ازدواج پسران با دختران یا حتی بیوهزنانی بزرگتر از خودشان میشود، غافل شد.
“”زیر سایه بحران””
اما در نقطه مقابل، برخی جامعهشناسان از بروز چنین ازدواجهایی ابراز نگرانی میکنند؛ چراکه معتقدند، از آنجا که اغلب این ازدواجها بر مبنای روابط عاطفی یکطرفه شکل میگیرد، همین امر موجب متزلزل شدن پایههای زندگی این زوجین میشود.
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است؛ در بیشتر این ازدواجها، زنان به همسران جوان خود علاقهای افراطی و وابستگی شدید پیدا میکنند؛ در حالی که مردانی که اغلب با انگیزههای اقتصادی زنانی را با فاصله سنی ۱۰ سال یا حتی بیشتر از سن خود انتخاب کردهاند، به این ازدواجها دیدگاههای ابزاری و مادی دارند و پس از مدتی، زنان با درک چنین برداشتی از همسرشان متنفر میشوند و این احساس تنفر و سرخوردگی به مراتب شدیدتر از بروز چنین حالتی در ازدواجهای عادی و متداول در عرف جامعه است تا جایی که در بسیاری از موارد، موجب بروز اختلافات شدید و گاه حتی شعله کشیدن حس انتقامجویی میشود؛ چراکه این زنان نمیتوانند بپذیرند که همسر جوانشان، آنها را صرفا برای پول میخواسته و احتمالا با دختری جوانتر از او رابطه عاطفی موازی داشته است یا در افکار خود به روزهایی میاندیشد که به لحاظ مادی به حدی از امکانات رسیده باشد که به جای زندگی با او، سراغ دختری جوان و متناسب با سن و سال خود برود.
“”بزرگتر بودن زن، یکی از دلایل طلاق””
دکتر امانالله قرائیمقدم در حالی که به دختران و پسران جوان توصیه میکند، در حد امکان از اینگونه ازدواجها خودداری کنید و به ازدواجهایی متناسبتر بیندیشید، در واقع این تفاوت سنی را امتیازی منفی در زندگی مشترک زوجین میداند؛ زیرا تحقیقات ۳۴ ساله این جامعهشناس و همکاران وی درباره بیش از ۲۰۰۰ پرونده طلاق، بیانگر این امر است که یکی از مهمترین دلایل طلاق در میان زوجین، بروز همین تفاوت سنی است؛ یعنی بزرگتر بودن زن از مرد؛ زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست. وی تاکید میکند: در حالی که فرهنگ سنتی ایران میگوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است، بنابراین چنین به نظر میرسد که اگر این ازدواجها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه میشود.
این که عرفشکنیهای سنی در ازدواج بویژه از این منظر که مردان از زنان کوچکتر باشند، آیا میتواند به یک بحران نگرانکننده تبدیل شود؟ این که آیا چنین ازدواجهایی موانع ازدواج بر سر راه دختران و پسران مجرد را برطرف میکند؟ آیا افزایش تمایل پسران مجرد به ازدواج با دختران یا زنان مجرد یا مطلقه سن بالا، راه ازدواج را برای دسته دیگری از دختران در آستانه ازدواج که در گروه سنی خود به دنبال همسر مناسبی میگردند، میبندد؟ این پرسشها و هزاران اما و اگر دیگر احتمالهایی است که هنوز از نگاه کارشناسان و صاحبنظران از حد یک فرضیه به مرحله اثبات قطعی نرسیده؛ اما واقعیت این است که نمیتوان و نباید از بحث تفاوت سنی که به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی در ازدواجهای ناهمسان همواره از سوی کارشناسان و مشاوران خانواده روی آن تاکید شده و میتواند زمینه بروز اختلاف خانوادگی و در نهایت طلاق و فروپاشی زندگیهای مشترک را فراهم کند، غافل شد.
اشتراک گذاری این صفحه در :

عادت به مطالعه
۱۴۰۴/۰۱/۲۱
نکات ضروری در دوست داشتن همسر
۱۴۰۴/۰۱/۲۰
مدت زمان شیردهی نوزاد
۱۴۰۴/۰۱/۱۹
هم کفو بودن در ازدواج
۱۴۰۴/۰۱/۱۸
از زندگی تا شهادت سید حسن نصرالله
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
مفهوم «کوثر» در قرآن و ارتباط آن با شخصیت حضرت زهرا (س) چیست؟
۱۴۰۳/۰۸/۳۰
رعایت حریم خصوصی دیگران در قرآن، احادیث و آثار امام
۱۴۰۳/۰۸/۱۶