در مورد میترائیسم توضیح دهید و اینکه آیا اینها با علی اللهی ها اشتراکاتی دارند؟

در مورد ميترائيسم توضيح دهيد و اينکه آيا اينها با علي اللهي ها اشتراكاتي دارند؟

پاسخ:
کلمه ی میترا یا (مهر) را دار مستتر به معنی دوستی و محبت می داند. در (گات ها) کلمه میترا به معنی عهد و پیمان آمده است.[۱]
مهر در اوستا از آفریدگان اهورا مزدا محسوب شده و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشته فروغ و روشنائی است تا هیچ چیز بر او پوشیده نماند. ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه و یشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص اوست. در کتیبه های هخامنشی نیز این اسم به املاء و تلفظ اوستائی آن، (میثر) Mithra آمده است. در سانسگریت (میترا) Mitra و در پهلوی (میتر) Mitr و در پارسی مصطلح امروز (مهر) خوانده می شود.[۲]
«میترا» یعنی خدای نور و خورشید، خدایی که در خورشید جای دارد، نه خود خورشید.[۳]
میترا، خداوند آبها و دریاها نیز هست و یکی از صفاتش اود ـ دام یعنی محاصره کننده است و همسرش وارونی الهه شراب است و در اساطیر گاهی با نام هایی چون (سورا) یا (ماد) نیز خوانده می شود.[۴]
میترائیسم (Mithraism) به مهر پرستی گفته می شود که، مقارن استقرار آئین زردشت در اواخر دوره هخامنشیان در ایران رونق گرفت و از این سرزمین به آسیای صغیر گسترش یافت.[۵] این آئین را آریائیها به ایران آوردند، آنگونه که به هند نیز بردند.[۶] مهر پرستان معتقد بودند که خدای مهر یک بار به صورت انسانی در یک غار ظهور کرد و شبانانی که در آن مکان به چرانیدن گوسفند مشغول بودند، به وی ایمان آوردند. آنگاه خدای مهر، گاو نری را کشت و خون او را بر روی زمین افشاند. هر جا که قطره ای از خون او افتاد، سرسبز و بارور شد.[۷]
عقاید مهر پرستان (آداب و رسوم و عقاید):
مهر پرستان هر سال در ماه مهر گاوی را زینت کرده و با جلال و جبروت به میدان آورده، آن را ذبح می کردند، پس از عزاداری گوشت گاو را پخته و می خوردند. فلسفه این کار این بود که می خواستند از وجود معبود در آنان چیزی بماند تا آنها را به سوی معبود راهنمایی کند.[۸]
… میترا مظهر پاسداری و ایمان بوده است … او خدایی است که حافظ عهد و پیمان و میثاق و نگهبان قول و قرار در برابر غَدر و فریب و نقض پیمان است.[۹]
کسی که به دین مهر پرستی روی می آورد، لازم بود از هفت مرحله بگذرد و در هر مرحله به وی نامی می دادند: «کلاغ» ، «عروس»، «سرباز»، «شیر»، «پارسی»، منسوب به قمر (ماه)، «پیک خورشید» و «پدر».[۱۰]
اساس «مهر پرستی» یا «میترائیسم» بر این اعتقاد است که «مهر» خدای بزرگ است و خدایان دیگر کوچکتر از او. و دو فرشته به نامهای «راشنو» و «سرائوشا» زیر فرمان میترا هستند که مجازات گناهکاران را بر عهده دارند. و در مقابل خدا و ملکوت (روشنایی و فراوانی)، تاریکی و پلیدی قرار دارد که در آن «دیوان» فرمانروائی دارند. اعتقاد به قوای دوگانه از خصوصیات ایرانیان باستان بوده است.
قداست اعداد در بیشتر ادیان کهن به چشم می خورد. در میترائیسم عدد «هفت» مقدس است: هفت طبقه زمین، هفت مقام، هفت سیاره و در معبد هفت طاقچه، هفت در و …
«پیر» عالی ترین مقام و منصب در آئین «میترا» و نماینده وی در روی زمین است.
آنان … ماه و آتش و زمین و باد و آب را بسیار محترم می داشتند.[۱۱]
خرم آباد لرستان یکی از مراکز بزرگ و عمده مهر پرستی ایران باستان بوده است.[۱۲]
اما اهل حق یا علی اللهی: یک مذهب باطنی است که معتقدان آن بیشتر در مغرب ایران زندگی می کنند. اهل حق به معنی اخص نام گروهی است که به ایشان با نوعی تسامح علی اللهی می گویند، … مذهب اهل حق، امروز یکی از فرقه‌های وابسته به شیعه به شمار می رود، و آنان را غلات شیعه به حساب می آورند.[۱۳]
درباره تاریخ پیدایش فرقه های اهل حق اختلاف نظر وجود دارد … اگر ملاک اهل حق بودن را صرفاً غلو درباره امام علی ـ علیه السّلام ـ بدانیم در این صورت، تاریخ پیدایش این فرقه به زمان امام علی ـ علیه السّلام ـ می رسد، زیرا در زمان آن حضرت، برخی او را به درجه خدائی رساندند و حضرت با آنها برخورد شدیدی کرد.
کتاب شاهنامه حقیقت که از کتابهای اهل حق به شمار می رود، مؤسس و پایه گذار اهل حق را «نصیر» معرفی می‌کند. و او را غلام حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می داند.
برخی معتقدند این آئین در قرن دوم توسط بهلول ماهی (م. ۲۱۹ ق) و یارانش با استفاده از عقاید و آراء و ذخایر معنوی ایران مانند: آئین زردشتی، مانوی و مزدکی و با بهره گیری از دین مبین اسلام و آئین مسیحی و کلیمی و افکار فرقه های غالی پس از اسلام پی ریزی شده است ….
در قرن هشتم سلطان اسحاق (سحاک یا صحاک) در مناطق کُرد نشین بین ایران و عراق ظهور کرد، …. اگر او را مؤسس فرقه اهل حق ندانیم، لااقل باید او را بزرگترین مجدد و احیاگر این آئین دانست.[۱۴]
عقاید و رسوم اهل حق:
در خوردنیها و نوشیدنیها محرمات ندارند. بنابراین از خوردن گوشت خوک یا نوشیدن شراب ممنوع نیستند.[۱۵]
اهل حق درباره حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می گویند که او تجلی ذات خداست، و وی را «مظهر» تمام و کامل خدا می دانند.
… به عقیده آنان مخلوقات این عالم، بر حسب عنصر اولیه دو قسم متمایز و متضادند، قسمتی از گِل زرد و قسمتی از گِل سیاه … «زرد گلان» اهل نورند …. اما قسم دوم از آتش و تاریکی اند …. [۱۶]
از جمله آداب و رسوم اهل حق سر سپردگی، گرفتن سه روز روزه، مراسم جمخانه و نیاز می باشد. و نماز هم نمی‌خوانند.
در جهان شناسی اهل حق و چگونگی تکوین عالم از دیدگاه ایشان، خداوند از پیشانی گاو، ماه را آفرید و از پیشانی شیر، خورشید را … در اندیشه ایرانیان باستان نیز گاو با ماه رابطه مستقیم دارد و شیر با خورشید.[۱۷]
نتیجه بحث اینکه:
۱. از آنجایی که مرکز اصلی طوایف اهل حق، تا قرن هفتم هجری در لرستان بوده و همچنین مذهب مهر پرستی ایران باستان نیز در این منطقه بوده؛ طبق اظهارات محققین، آئین مهر پرستی اثر مستقیمی بر مذهب اهل حق داشته است.
۲. از جمله مواردی که تأثیر مهر پرستی بر مذهب اهل حق را می توان نام برد: ۱. اعتقاد به قوای دو گانه (روشنائی و فراوانی ـ تاریکی و پلیدی)
۲. پیر که یکی از درجات بالا در رسیدن به خدا در مذهب مهر پرستی است، در مذهب اهل حق هم دیده می شود.
۳. اعتقاد و احترام خاص به گاو و ماه که در مذهب مهر پرستی وجود دارد، در این مذهب نمایان است.
۴. قداست عدد هفت نیز همچنین در هر دو مذهب به خوبی مشخص می باشد، که این موارد نشان از تأثیر آئین میترائیسم بر مذهب اهل حق دارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۰، بابا طاهر، البیری.
۲. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج ۱ و ج ۳، عبدالله مبلغی آبادانی.
۳. فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد شکور.
۴. اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، عبدالعظیم رضائی.
[۱] . رضائی، عبد العظیم، اصل و نسب و دین های ایرانیان باستان، تهران، موج، ۱۳۷۲ ش، ص ۷۷ تا ۷۸.
[۲] . همان.
[۳] . مبلّغی آبادانی، عبد الله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، قم، سینا، ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۲۹۱.
[۴] . رضائی، عبد العظیم، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، ص ۸۲.
[۵] . توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، ص ۶۲.
[۶] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج ۱، ص ۲۹۱.
[۷] . آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۶۲.
[۸] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج ۱، ص ۲۹۱.
[۹] . بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰ ش، ص ۳۰۰.
[۱۰] . آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۶۳.
[۱۱] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج ۱، ص ۲۹۰ تا ۲۹۷.
[۱۲] . مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی- علیه السلام- ، ۱۳۶۸ ش، ص ۷۸.
[۱۳] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج۱، ص۳۰۰.
[۱۴] . برنجکار، رضا، آشنائی با فرق و مذاهب اسلامی، ص ۱۴۳.
[۱۵] . دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، ج ۱۰، ص ۱۴۲۵۵.
[۱۶] . مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی ـ علیه السّلام ـ ، ۱۳۶۸ ش، ص ۸۱.
[۱۷] . بابا طاهر، البیری، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۴۷۴.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا